۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

چینی‌ها حتی جانماز‌ برای ایران تامین می‌كنند پرچم چینی با آرم خرچنگ برگرفته از آرم سیک های هندی برای ایران، باتوم و شوكر

پیک خبری تندر

لیست فیلتر شکن های امروز

https://114.38. 130.218
https://118.170 .179.138
https://118.170 .179.138
https://122.126 .169.237

به «تندر» بپیوندید، مسلح شوید!
درود بیکران به شما فرزندان خوب آریابوم، پادشاهان ایران
امروز 31 تیرماه 6373 شاهنشاهی
برابر با 31 تیر ماه 1388 معاویه ای
و برابربا 22 ژوئیه 2009 میلادی است
هم میهنان گرامی به خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید
+ + + + + + + + +
هفت ساعت پایداری فرزندان ایران در درگیری مسلحانه با نیروهای امنیتی رژیم اسلامی در ارومیه:در پی یورش وحشیانه نیروهائی امنیتی رژیم اسلامی به فرزندان ایران در ارومیه شامگاه دوشنبه 29 تیرماه 1388، فرزندان ایران نیز باایستادگی در برابر مزدوران رژیم اسلامی از خود پدافند نمودند. دراین درگیری شمار زیادی از مزدوران رژیم اسلامی به شدت زخمی شدند، از شمار افراد به هلاکت رسیده نیرو های امنیتی رژیم اسلامی خبری در دست نیست. اما گفته می شود دراین درگیری یک تن از فرزندان ایران کشته شده است. روانش شاد و راهش پر رهرو باد!
+ + + + + + + + +
علی شاهدی جوان 24 ساله براثر ضربات باتوم در کلانتری کشته شد:علی شاهدی 24 ساله پس از دستگیری و انتقال به كلانتری تهرانپارس یكشنبه 31 خرداد با ضربات باتوم در كلانتری به قتل رسیده است.
+ + + + + + + + +
پیکر محمد کامرانی به خاک سپرده شد:محمد کامرانی که تنها 18 سال داشت و آدینه گذشته قرار بود در کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر در حوالی میدان پهلوی تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل می شود، پیکر محمد کامرانی که پنجشنبه گذشته بر اثر جراحت‌های وارده در زندان اوین، در بیمارستان مهر تهران جان سپرد، بامداد روز شنبه در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. محمد کامرانی که تنها 18 سال داشت و آدینه گذشته قرار بود در کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بود. محمد کامرانی چند روز پس از بازداشت، به همراه گروه دیگری از بازداشت شدگان به زندان اوین منتقل شد. خانواده‌ی وی وقتی از محل نگهداری او خبردار شدند که یک مامور زندان اوین در جمع خانواده‌ی بازداشت‌شدگان فهرستی از نام های افراد بازداشت شده راخواند و از انتقال آنها از کمپ کهریزک به زندان اوین خبر داد. پیگیری خانواده‌ی او به اینجا رسید که مطلع شدند دستور آزادی وی نیز صادر شده و به همین منظوربامداد روز چهارشنبه 24 تیر ماه به زندان اوین مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها گفته شد که فرزند شما زخمی بوده و به بیمارستان منتقل شده است. وقتی این خانواده به بیمارستان لقمان رفتند، با پیکر نیمه جان محمد کامرانی روبه‌رو شدند که همچنان تحت کنترل ماموران بود. آنها با هماهنگی مسئولان بیمارستان و باز تحت کنترل شدید ماموران، فرزند خود را به بیمارستان مهر منتقل کردند، اما تلاش‌های کادر پزشکی در نهایت بی‌نتیجه ماند و محمد کامرانی 18 ساله نیز به ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و دیگر جانباختگان راه آزادی پیوست.
+ + + + + + + + +
تعویق دیگر بار اعدام ریگی؛ سیاستى براى ارعاب:خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران امروز به نقل از رئیس کل دادگستری رژیم در استان سیستان و بلوچستان گزارش داد که حکم اعدام عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالک ریگی فعلا اجرا نمی شود. ابراهیم حمیدی گفت: در واقع هنوز تاریخ دقیقی برای اجرای حکم وی تعیین نشده است. رئیس کل دادگستری رژیم در استان سیستان و بلوچستان روز پنج شنبه گذشته گفته بود که حکم اعدام عبدالحمید ریگی و دو تن دیگر از اعضای گروه ریگی این هفته به اجر گذاشته خواهد شد. روزنامه گاردین چاپ انگلستان در این باره نوشت، اعدام های دسته جمعی از جمله اعدام اخیر 13 تن در زاهدان كه رژیم تهران به آنها دست مى زند به منظور ایجاد رعب و وحشت براى مقابله با تظاهرات ضد دولتی است. این اقدامات در جهت ارعاب براى مقابله با تظاهرات غیرقابل پیش بینى معترضان طراحى شده است.
+ + + + + + + + +
هشتم امردادماه؛ بزرگداشت چهلم ندا در بهشت زهرا:قرار است روز پنج شنبه، هشتم امرداد به مناسبت چهلم ندا مردم بر سر مزار او حاضر شوند، از سوی بسیاری از مردم پیشنهاد شده است، برای بزرگداشت چهلم ندا و صدها جانباخته ی راه آزادی و صدها گمنام دیگرکه جان خود را در راه آزادی میهن تقدیم کرده اند در یک حرکت نمادین همه بر مزار ندا گرد هم آیند. پیش بینی می شود به همین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای در قطعه 257 گرد هم می آیند خانواده آقا سلطان پس از پایان مراسم در بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا در منزل خود خواهند بود. خانواده ندا گفتند قرار روز5 شنبه، 8 امردادبمناسبت چهلم ندابرسرمزاراو حاضر شوند، اعلام عمومی نخواهندشد اما از حضور مردم استقبال می کنند.
+ + + + + + + + +
رفتار غیر انسانی با خانواده های دستگیر شدگان و لیست جدیدی از نام های دستگیر شدگان:بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین، خانواده های دستگیر شدگان اخیر برای اطلاع یافتن از وضعیت عزیزانشان و آزادی آنها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب برای چندمین هفته ی متوالی تجمع کردند. روز 28 تیرما حدود 80 تن از خانواده ها درمقابل دادگاه انقلاب به انتظار اعلام اسامی بازداشت شدگان بودند که حدود ساعت 9:15 نام های شماری برای گذاشتن کفالت اعلام گردید، اما نام هیچ کدام از زنان بازداشت شده در آن قید نشده بود، در صورتی كه هنوز شماری زیادی از زنان در بازداشت هستند. ماموران سرکوبگر در مقابل دادگاه انقلاب از تجمع خانواده ها جلوگیری می كردند و با داد زدن سر خانواده ها آنها را از جلوی دادگاه انقلاب دور می كردند. در بین بازداشت شده ها افرادی هستند كه برای بار دوم پس از شروع اعتراضات دستگیر شده اند. این بازداشت شده ها پس از گذاشتن كفالت برای آنها و آزاد شدن روز آدینه 26 تیر نیروهای گارد بدون دلیل وارد منزل آنان شده اند و برای بار دوم آنها را بازداشت كرده اند. در مقابل زندان اوین هم بیش از 100 تن از خانواده ها تجمع كرده بودند. شماری از آنها حدود یك هفته است كه برای عزیزانشان كفالت گذاشته اند، اما هنوز آزاد نشده اند و دائم آنها را از اوین به دادگاه انقلاب و از دادگاه انقلاب به اوین پاس می دهند. تمامی خانواده هایی كه به دادگاه انقلاب مراجعه كرده اند به آنها گفته شده پرونده دست قاضی حداد است و باید با او صحبت كنید اما به هیچ كس اجازه رفتن به پیش حداد و حتی تماس تلفنی با دفتر او داده نمی شد.و خانواده ها هر روز از ساعت 8 تا 15 سرگردان و بلاتكلیف به انتظار مشخص شدن وضعیت فرزندانشان در داخل و بیرون دادگاه انقلاب می نشینند. در چند روز اخیر هر روز شمار كمی كه از 30 اسم تجاوز نمی كند توسط دادگاه انقلاب برای گذاشتن كفالت اعلام می شود و بقیه خانواده ها باید همچنان چشم انتظار اعلام نام های فرزندشان در روزهای دیگر بمانند.

نام های شمار دیگری از بازداشت شدگان اخیر به آگاهی می رسد:
1- مسعود سرگل 14 ساله یك ماه پیش در ونك بازداشت و در اوین زندانی است.
2- حمید رضا مسعودی 25 ساله مهندس عمران 18 تیر نیروهای گارد به داخل منزل یورش برده و او را بازداشت و به اوین منتقل كرده اند.
3- نوید نصیرزاده 27 ساله و متاهل فوق لیسانس كشاورزی پنجشنبه 18 تیربا یورش نیروهای گارد به منزلش بازداشت و به اوین منتقل شده است.
4- مهدی شریفی 22 ساله سرباز پنجشنبه 18 تیر در پهلوی بازداشت و در اولین زندانی است.
5- حسین نظامی 23 ساله 40 روز پیش تنها به دلیل پوشیدن لباس مشكی بازداشت و به اوین منتقل شده است.
6- علی قاسمی 27 ساله لیسانس كامپیوتر پنجشنبه 18 تیر در ولی عصر بازداشت و دراوین زندانی است.
7- كسری داور پناه 29 ساله لیسانس ادبیات جمعه 26 تیر در انقلاب بازداشت و به اوین منتقل گدیده است.
8- احمدرضا احسانی 25 ساله دیپلم شنبه 30 خرداد در جمهوری بازداشت و در اوین زندانی است.
9- حامد نصیری 24 ساله فوق دیپلم جمعه 26 تیر در خیابان قدس بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.
10- كاوه موسوی 26 ساله جمعه 26 تیر درپهلوی بازداشت و به اوین منتقل شده است.
11- سعید سعادتی 17 ساله شنبه 30 خرداد در آزادی بازداشت و در اوین زندانی است.
12- سینا محرابی 28 ساله فوق لیسانس عمران شنبه 30 خرداد در خیابان آذربایجان بازداشت و به اوین منتقل شده است.
13- ایمان اسفندیاری 18 ساله دیپلم جمعه 26 تیر در انقلاب بازداشت و در اوین زندانی است.
14- محمد جواد نوری 19 ساله دانشجوی عمران پنجشنبه 18 تیر بازداشت و در اوین زندانی گردیده است.پ
15- مسعود افشار 24 ساله فوق دیپلم برق پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و دراوین زندانی شده است.
16- ناصر كوهی 30 ساله شغل آزاد جمعه 26 تیر در انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.
17- دانیال امیری 21 ساله شغل آزاد شنبه 30 خرداد در انقلاب بازداشت و در اوین زندانی است.
18- نریمان سلیمانی فر 25 ساله لیسانس الكترونیك پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و به اوین منتقل شده است.
19- مجید حامدی 23 ساله شغل آزاد جمعه 26 تیر در انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.
20- حسن صادقی 26 ساله شنبه 30 خرداد در شادمان بازداشت و به اوین منتقل گردیده است.
21- علیرضا سعیدلو 19 ساله شنبه 30 خرداد در ستارخان بازداشت و در اوین زندانی است.
+ + + + + + + + +
ادامه اعتراضات شبانه ی مردم تهران:بنابر گزارشات رسیده از تهران؛ اعتراضات شبانه مردم تهران که نزدیک به چندین هفته است بر بام منازل، کوچه ها و خیابان های فرعی به رغم یورش های وحشیانه به منازل، دستگیری ها وسایر موارد سرکوب همچنان ادامه دارد. گفتنی است دوشبنه شب 29 تیرماه، برای چندمین هفته است كه مردم با اراده و عزم قوی با وجود كنترل بسیجی ها و لباس شخصی ها بر پشت بام ها حاضر می شوند و شعارهای اعتراضی خود را با شدت هر چه تمام تر سر می دهند. مردم برخی از مناطق تهران مانند تهران پارس، آزادی،‌ سعادت آباد،‌ سید خندان، تجریش، صادقیه واكباتان از ساعت 22 تا 22:30 در پشت بام ها و كوچه ها و خیابان های فرعی شعار مرگ بر دیكتاتور می دادند. شدت اعتراضات در منطقه سعادت آباد، سید خندان و تجریش بیشتر از نقاط دیگر تهران بود. نیروهای بسیج محل که در مساجد مستقر هستند سرخورده ومایوس ناظر اعتراضات مردم هستند و در مواردی که دخالت می کنند باعث شعله ور شدن اعتراضات می شوند و حتی مبدل به درگیری بین سرکوبگران و مردم می شود.
+ + + + + + + + +
تجمع اعتراضی مسیحیان ایرانی مقابل دفتر هواپیمایی کاسپین:دوشنبه بازماندگان پرواز شوم کاسپین تصمیم به برگزاری تجمعی اعتراضی مقابل دفتر هواپیمایی کاسپین گرفته اند. ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه همان ساعتی است که ۱ هفته پیش پرواز شوم کاسپین در هوا منفجر شد. این تجمع اعتراضی نمادین بود و بازماندگان پرواز شوم کاسپین از مسولان این هواپیمایی خواستار پاسخگویی به سوالات بی پاسخ خود شدند.
+ + + + + + + + +
دانشجوی دختر به یک سال زندان محکوم شد:بنابر گزارشات رسیده، دانشجوی زندانی مهسا نادری که در بند 209 زندان اوین، زندانی است، محکوم به حکم سنگین و غیر انسانی یک سال زندان شد. این حکم توسط محمد مقیسه ای معروف به ناصریان به وی ابلاغ شد. دانشجوی زندانی مهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شهرستان قم،روز سه شنبه 23 تیر ماه به شعبۀ 28 دادگاه انقلاب برده شد. رئیس شعبۀ 28 فردی بنام محمد مقیسه معروف به ناصریان از اعضای هیئت مرگ قتل عام زندانیان سیاسی سال 1367 می باشد . حکم سنگین و غیر انسانی 1 سال زندان را به او ابلاغ کردند. در حالی است که او تمامی اتهامات نسبت داده شده را رد کرده بود. از طرفی دیگر وکیل دانشجوی زندانی با استدلهای حقوقی خود تمامی اتهامات را رد کردند. محمد مقیسه ای رئیس شعبۀ 28 دادگاه انقلاب ،هنگامی که دانشجوی زندانی برای ابلاغ حکم غیر انسانی در دادگاه حاضر شده بود با برخوردی وحشیانه و غیر انسانی شروع به تهدید او نمود و نهایتا حکم 1 سال زندان را به وی ابلاغ کرد.دانشجوی زندانی علیرغم ابلاغ حکم همچنان در بند مخوف 209 زندان اوین نگهداری می شود.
اتهاماتی که به دانشجوی زندانی توسط سر بازجویان وزارت اطلاعات سعید شیخان و علوی نسبت داده شده است به قرار زیر می باشد: شرکت در مراسم خاوران، محاربه، تبلیغ علیه نظام است. محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای هیئت مرگ سال 67 می باشد این هیئت بنابه شاهدان بازمانده از آن قتل عام که باعث جان باختن هزاران زندانی سیاسی شد شناسائی شده اند. علیرغم خواستۀ سازمانهای حقوق بشری برای دستگیری ، محاکمه و مجازات آمرین و عاملین این قتل عام هنوز تحقق نیافته است بلکه بعضی از آنها در نقش قاضی های وزارت اطلاعات مشغول بکار هستند و تا به حال چندین زندانی سیاسی با اتهامات واهی و بدون برخوداری از حق دفاع و وکیل به سالها زندان محکوم کرده اند.
لازم به یاد آوری است که زندانی سیاسی مهسا نادری 19 ساله 2 اسفند ماه در پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 153 روز است که از بازداشتش در بند 209 زندان اوین می گذرد 88 روز آن را در سلول های انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بسر برد. این دانشجوی زندانی در اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی قلبی و سردردهای شدید شده است. سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات و فردی به نام سید او را مورد بازجوئی و شکنجه های جسمی و روحی قرار داده اند. همچنین اکثر خانم هایی که در اعتراضات اخیر دستگیر شده اند در بند 209 زندان اوین بسر می برند آنها تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار دارند.
+ + + + + + + + +
نگرانی درمورد امنیت زنان زندانی:شادی صدر نیز به خیل بازداشت شدگان اعتراضات اخیر پیوست. فاطمه گوارایی سه شنبه 30 تیرماه 1388 - زمانی که خبرگزاری ها از زبان خانم سعید زاده چگونگی بازداشت وی را گزارش می دادند بی اختیار گریستم با خود اندیشیدم کسانی که ادعای شرعی بودنشان گوش فلک را کر کرده وقتی این گونه در مقابل چشم صدها نفر بی مهابا عمل کرده و بی پروا و بی شرم روسری بر سر و مانتو بر تن زنان ما پاره می کنند به راستی در پشت درهای بسته بازداشتگاه های نامعلوم با عناصر بازداشت کننده مجهول الهویه با زنان ما چه خواهند کرد؟
زنان زندانی آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند. اخبار زندان های زنان ایران به دلیل جنسیت زندانیان و دشواری های مرتبط با آنها هیچ گاه نتوانسته در صدر خبرها و گزارش ها باشد، اما قربانیان خود را نیز کم نداشته است. به عنوان زنی که خود سال ها در انفرادی و زندان این تجربه را پشت سرنهاده است به جرات می توانم بگویم تهدید و تعرض نسبت به زنان زندانی کابوس وحشتناکی است که اغلب زندانیان زن این کابوس رازآلود را تا لحظه مرگ پنهان نگاه می دارند. ترس از به خطر افتادن آبرو، هراس از انگشت نما شدن، موقعیت اجتماعی و خانوادگی، مراحل توهین آمیز بازجویی، وحشت از ضرب شتم و یا حتی کشته شدن در بعد از آزادی، جامعه را با عدم اطلاع رسانی درست و فقدان آمار واقعی در این عرصه مواجه ساخته است.
در اعتراضات اخیر کشورمان نیز به علت مشارکت بسیار خیره کننده زنان، آنان از هیچ آسیبی در امان نبودند. از دستگیری تا ضرب و شتم با باتوم و لگد در خیابان تا نصیب شدن گلوله و به شهادت رسیدن ندای جنبش ازادی مردم ایران. حکومتگران که به همه اهداف خود دست نیافته و استمرار جنبش سبز موجب افشای بسیاری از تبانی ها و ناکامی بخش هایی از اقداماتشان گردیده ناراحتی و عقده خود را علاوه بر سرکوب وحشیانه خیابانی و دستگیری های فزاینده، در اعمال خشونت با دستگیر شدگان از بدو دستگیری تا بازداشتگاه ها خالی می نمایند. و زنان زندانی نیز از این عقده گشایی ها در امان نیستند. به طور قطع این وضعیت و آسیب دیدگی در جریان بحران های سیاسی و اجتماعی که کنترل کاملی بر اوضاع وجود ندارد و حتی خشونت ورزی بیشتر خود به مثابه یک ابزار کارآمد برای مهار بحران به کار می آید افزایش می یابد.
آنچه که مشخص است حکومتگران دست نیروهای خود را در برخورد با افراد بازداشت شده باز گذاشته اند.کسی عوامل بازداشت کننده را نمی شناسد. هیچ گروهی مسئولیت رخدادهای پدید آمده را نمی پذیرد. بازداشتگاه ها یی که این خیل عظیم را در خود جای داده بر خلاف قوانین داخلی و بین المللی ناظر بر حقوق زندانیان نامشخص بوده و به طور رسمی ثبت نشده اند. سیلوهای کهریزک، زیر ساختمان وزارت کشور، بند 2 الف زندان اوین و... مکانهای غیر رسمی است که در رابطه با این بازداشتی ها نام برده شده است. دامنه اختیاراتی نیز که به عوامل سرکوب داده شده نامشخص است. پس سرنوشت افراد بازداشت شده نیز کاملا نامشخص می باشد سابقه پرونده برخورد با زنان زندانی در طی دهه های گذشته بویژه دهه 70 که باز گشایی پرونده آن رسالتی بزرگ بر دوش فعالان حقوق بشر و حقوق زنان است که باید در جای خود به آن پرداخته شده و تابوی حرف نزدن از آن شکسته شود، خاطره تلخ متاخر قتل زهرا کاضمی و دکتر زهرا بنی یعقوب و اخبار ضد و نقیض مربوط به ترانه موسوی از بازداشت شدگان بعد از کودتا ما فعالان زنان را نسبت به سرنوشت خواهران بازداشتی خود به شدت نگران کرده است. ما از وضعیت زنان بازداشت شده اعم از فعالان زن، دانشجویان زن و زنان و دخترانی که در اعتراضات پس از کودتا بازداشت شده اند نگرانیم و اعتمادی به دستگاه های بازداشت کننده نداریم.
ما در کنار تلاش برای آزادی کلیه بازداشت شدگان بعد از کودتا از همه حقوق دانان، فعالان حقوق بشر، فعالان سیاسی و اجتماعی و مدنی در داخل و خارج از ایران می خواهیم برای جلوگیری از فجایع بیشتر بر محور ازادی زنان زندانی در اسرع وقت کوشش نمایند. ما شادی، زینب، ژیلا، شیوا، مهسا و سایر خواهران خود را می خواهیم. آن ها را آزاد کنید. ما نسبت به امنیت آنان از جوانب مختلف به شدت بیمناکیم.
+ + + + + + + + +
نگرانی نسبت به وضعیت علی وفقی:با گذشت یك ماه از بازداشت علی وفقی مسوول ستاد دانشجویی استان تهران مهندس موسوی، بی اطلاعی از وضعیت وی و عدم امكان ملاقات با این زندانی سیاسی موجبات نگرانی خانواده وی را فراهم ساخته است. ریحانه حقیقی همسر علی وفقی با اعلام این خبر گفت: همسرم در نیمه شب 29 خرداد در خیابان صادقیه بازداشت شده و ما از نحوه بازداشتش اطلاع دقیقی در دست نداریم و از محل نگهداریش هم بی اطلاع هستیم. حقیقی تاكید كرد: حدود یکماه از بازداشت علی وفقی می گذرد و با توجه به عدم امكان دسترسی او به وكیل و همچنین عدم اجازه به خانواده برای دیدار با وی، نگرانی های ما نسبت به وضعیت جسمانی و همچنین فشارهای امنیتی وارده بر همسرم افزایش یافته است.
+ + + + + + + + +
احضار و دستگیری 66 دانشجو:به دنبال احضار دست کم شانزده دانشجوی دانشگاه صنعتی بابل به کمیته انضباطی این دانشگاه و دستگیری شماریدیگردر هفته پیش، طی دو روز گذشته هم منابع خبری از احضار دست کم 63 دانشجوی دیگر در تهران، سمنان، تبریز و مشهد و 3 دستگیری تازه خبر دادند. در تازه ترین برخوردها با کوشندگان دانشجوئی و به ویژه دانشجویان فعال در عرصه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، کمیته های انضباطی در دانشگاه های گوناگون، به رغم تعطیلی دانشگاه ها، به شکل گسترده ای دور جدیدی از احضارهای دست جمعی دانشجویان فعال و معترض را آغاز و در چند روز گذشته دست کم 63 تن را کتبا به کمیته های انضباطی احضار کرده اند. بنابر گزارش ها علاوه بر آنکه18 تن از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران، که اغلب آنان از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی هستند، احضارهای کتبی خود را از طریق اداره آموزش دانشکده ها دریافت کرده اند، در دانشگاه های سمنان، تبریز و مشهد نیز دستکم 45 دانشجوی دیگر به کمیته های انضباطی احضار شده اند.
خبرنامه امیر کبیر هم با تائید خبر برخوردهای اخیر با دانشجویان معترض، در خصوص جزئیات و علت احضار دست جمعی دانشجویان سمنان، تبریز و مشهد نوشته است: روند فشارهای گسترده بر دانشجویان منتقد دولت کودتا هم چنان ادامه دارد و در تازه ترین موج فشارها علیه دانشجویان، به تازگی 10 دانشجوی دانشگاه سمنان، 15 دانشجوی دانشگاه تبریز و بیش از 20 دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد به کمیته های انضباطی این دانشگاه ها احضار شده اند. دانشجویان دانشگاه سمنان در دوران امتحانات خود به کمیته انضباطی فراخوانده شده اند و علت احضار آنان فعالیت های این دانشجویان در دوران انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده است. هم چنین علت احضار 20 تن از دانشجویان مشهدی که همگی آنان عضو انجمن دانشجوئی دانشگاه آزاد هستند، برگزاری و شرکت در دو تجمع هزاری نفری در دانشکده مهندسی این دانشگاه در اعتراض به بازداشت چند تن از اعضای همین تشکل دانشجوئی و اعتراض به برخوردهای صورت گرفته دولت کودتا با مردم معترض به کودتای 22 خرداد و همچنین شرکت در مراسم سالگرد 18 تیر ذکر شده است.
احضارهای گسترده دانشجویان دانشگاه تبریز در حالی است که 3 دانشجوی این دانشگاه هفته گذشته با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شدند. این سه کوشنده ی دانشجوئی تبریزی عبارتند از: آیدین خواجه ای، احسان نجفی نسب و فراز زهتاب که به گفته وکیل آنان در کیفر خواست صادره از سوی دادگاه انقلاب تبریز، اتهام آنان فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع گروه های مخالف جمهوری اسلامی و همچنین تشکیل و اداره گروه های غیر قانونی به قصد برهم زدن امنیت ملی، عنوان شده است.
به دنبال اعتراضات گسترده مردم و دانشجویان، از یک روز پس از برگزاری مراسم 18 تیر، تاکنون به طور مشخص در شهرهائی چون تهران، مشهد، تبریز، سمنان و بابل حداقل 79 دانشجوی معترض به کمیته های انضباطی احضار شده اند و بیم آن می رود اغلب آنان با محرومیت از تحصیل روبرو شوند. نگرانی دانشجویان احضار شده از احتمال محرومیت از تحصیل شان زمانی بیشتر شد که مسئولان وزارت علوم رسما اعلام کردند با تمامی دانشجویان معترض به انتخابات برخورد قاطع خواهد شد.
باید اشاره کرد همزمان با گسترش احضارها و برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان، خانواده های ده ها تن دیگر از دانشجویان بازداشت شده در وقایع اخیر، کماکان از سرنوشت فرزندانشان در بازداشتگاه ها بی خبرند و همچنان با عدم پاسخگوئی مسئولان قضائی دولت کودتا روبرو هستند. بسیاری از این خانواده ها حتی از مکان نگهداری فرزندان شان که بیش از یک ماه از بازداشت آنها می گذرد، خبری ندارند.
+ + + + + + + + +
تحصن دانشجویان دانشکده معدن دانشگاه تهران در اعتراض به ادامه بازداشت دکتر خدایاری:دانشجویان دانشکده معدن دانشگاه تهران در اعتراض به ادامه بازداشت دکتر علی اصغر خدایاری، استادیار گروه معدن دانشگاه تهران دست به تحصن زدند. در تجمع دانشجویان برخی از اساتید دانشگاه تهران نیز حضور داشته و خواستار آزادی هر چه سریعتر دکتر خدایاری شدند. دانشجویان همچنین خواستار تشریح دلایل بازداشت اساتید دانشگاه تهران شده و نسبت به عدم مشخص کردن عاملین حمله به کوی دانشگاه معترض بودند. شایان ذکر است دکتر خدایاری به همراه چند تن دیگر از استادان دانشگاه تهران پس از اعتراض اساتید نسبت به حمله نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران بازداشت شدند. از میان دیگر استادان دانشگاه تهران دکتر خالصی، دکتر حسینعلی عرب، دکتر داود سلیمانی و دکتر علی محقر نیز جزو اساتید بازداشت شده بودند. بیش از 70 تن از استادان دانشگاه های مختلف نیز پس از دیدار با میرحسین موسوی در هفته بعد از اعتراض به نتایج انتخابات بازداشت شده بودند. گرچه بیشتر این اساتید تاکنون آزاد شده اند اما از وضعیت برخی از آنها از جمله دکتر خدایاری اطلاعی در دست نیست. هفته گذشته زاهدی در پاسخ به سوالات خبرنگاران حاضر نشد تعداد دقیق استادانی که هنوز در بازداشت به سر می برند را ذکر کند. وی همچنین در پاسخ به خبرنگاران در مورد وضعیت اساتیدی که در زندان هستند، گفت: «زندان تعبیر درستی نیست آنها در بازداشت هستند و اگر کسی در بازداشت باشد صرفا یکی دو تن هستند.»
+ + + + + + + + +
انتقال چند تن از بازداشت شدگان مهابادی به زندان این شهر:چند تن از بازداشت شدگان روزهای اخیر شهر مهاباد، بامداد روزسه شنبه از بازداشتگاه به زندان عمومی این شهر انتقال یافتند.محمد گلاوی، حسن آتش پوش، جعفر وهاب پور، عبدالرحمان سیدی، طاهر فرامرزی، کریم صوفی مولودی از جمله بازاریان انتقال داده شده به زندان مهاباد می باشند. یادآور می گردد این افراد در پی تعطیلی مغازه ها و بازار مهاباد در بیست و دوم تیر ماه بازداشت شده بودند.
+ + + + + + + + +
نگرانی نسبت به وضعیت پیمان عارف با گذشت یک ماه از بازداشت:با وجود گذشت یک ماه از بازداشت پیمان عارف همچنان اطلاع موثقی از محل نگهداری وی در دست نیست.پیمان عارف از دانشجویان محروم از تحصیل است که طی روزهای پیش از انتخابات پس از آنکه احمدی نژاد و زاهدی وجود دانشجویان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر شدند، به همراه دیگر دانشجویان محروم از تحصیل تجمع اعتراضی برگزار کردند. گفتنی است نزدیک یک هفته از آخرین تماس وی با خانواده اش می گذرد و در این مدت نیز همچنان هیچ نهادی مسئولیت وضعیت پیمان را به عهده نگرفته است. به گفته وکیل پیمان عارف، در صورت ادامه این وضعیت از نهادهای مربوطه بدلیل عدم پاسخ گویی، شکایت قانونی صورت خواهد گرفت.
+ + + + + + + + +
یکی از شکنجه گران؛ اعترافات را پخش کنید:پاسدار جنایتکار یدالله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران گفت: ضروری است که کسانی که دستگیر شدند اعترافات آنان برای مردم پخش گردد. از قدیم گفته اند که انسان خواب را می توان بیدار ساخت، لکن آنکه خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد. اگر در این انتخابات اثبات شود که از مدت ها قبل احزاب و گروه های سیاسی و متأسفانه برخی از شخصیت های برجسته سیاسی با اهداف خاص در اذهان بخشی از ملت ایران نسبت به سلامت انتخابات تردید ایجاد کردند و در همین راستا پس از انتخابات موضوع «تقلب بزرگ» را طرح ساخته و به صورت غیرمنطقی بر خواسته خویش مبتنی بر ابطال انتخابات پافشاری کردند، چگونه می توان تردید این جماعت را برطرف ساخت. در ایران اسلامی طی سی سال گذشته، چرا برای اولین بار و در این انتخابات این تردیدها ایجاد گردید. آیا این تردیدها اتفاقی رخ داد و حال باید برای برطرف کردن آن تلاش کرد.
چه کسانی و با چه هدفی برای اولین بار کمیته صیانت از آرا را با اهداف خاص سیاسی مطرح کردند؟ چه کسانی با نظرسازی ها و بر خلاف واقعیت یکی از کاندیداها را واجد اکثریت آرای مردم معرفی کردند؟ چه کسانی شعارهایی چون «اگر تقلب نشه، موسوی پیروز می شه» را به سر زبان عده ای از هواداران این کاندیدای ریاست جمهوری انداختند؟ در کدام اتاق فکر این شعار طراحی گردید که «اگر تقلب بشه، ایران قیامت می شه». این شعارها چه نسبتی با نظریه معروف حجاریان مبنی بر، «فشار از پایین چانه زنی در بالا» دارد؟
چرا برای اولین بار غرب و رسانه های غربی و تمامی جریان های ضد انقلابی و رسانه های وابسته به آنها و شبکه های ماهواره ای برخلاف رویه تحریم انتخابات، از یک نامزد خاص حمایت و همین شعارها را القا کردند؟ چه کسانی قبل از انتخابات و روز انتخابات با صراحت اعلام کردند که اگرتقلب شد مردم به خیابان ها بریزند و اعتراض کنند؟ و چراهای بسیاری وجود دارد که نشان می دهد موضوع بی اعتمادسازی مردم نسبت به نظام اسلامی و ایجاد تردید در نتیجه این انتخابات در صورت نرسیدن به پیروزی، یک راهبرد طراحی شده در اتاق های فکر برخی از گروه های سیاسی بوده و نه به صورت طبیعی و اتفاقی به دلیل اشتباهات و ندانم کاری یک عده ای پدید آمده باشد؟
بنابراین در چنین شرایطی مناسب بود خطیب محترم جمعه نورافشانی به پشت صحنه های توطئه می کرد و با افشای کسانی که چنین برنامه های خطرناکی را برای بی اعتمادسازی مردم تدارک دیده بودند به بازسازی اعتماد عمومی کمک می کرد؟ به نظر می رسد امروز یکی از راه های بازسازی اعتماد آن بخش از جامعه که مخدوش شده، رسیدن به همین سناریوهای خطرناک و طراحی شده در اتاق های فکر گروه های سیاسی ساختارشکنی که در دوره دوم خرداد مواضع ساختارشکنانه آنان روشن گردید، باشد. براین اساس ضروری است که کسانی که دستگیر شدند اعترافات آنان برای مردم پخش گردد تا مشخص شود که چگونه و چه کسانی استراتژی برد در هر صورت را طراحی کرده بودند و در این استراتژی بی اعتمادسازی مردم به نظام و رهبری در کانون تفکر آنان قرار داشت.
+ + + + + + + + +
شکنجه برای اعتراف گرفتن از یک هم میهن کر و لال:شنیده حاکی است، که رفتار ماموران امنیتی با بازداشت‌شدگانی خیابانی بسیار خشن و شدید است و بسیاری از آنها بی‌پروا تحت شکنجه قرار می‌گیرند. در یکی از همین موارد، یک فرد بازداشت شده را که کر و لال بوده، به گمان اینکه خود را به کر و لالی زده است، برای چند روز به شدت شکنجه کرده‌اند تا او را به حرف بیاورند و سرانجام پس از چند روز با تایید کر و لال بودن او توسط پزشک، وی را رها کرده‌اند.
+ + + + + + + + +
بازداشت حسن صالح زاده دبیر ریاضی در سقز:به اطلاع عموم همکاران می رساند که آقای حسن صالح زاده از فعالین انجمن صنفی معلمان کردستان در شهر سقز بازداشت شد. به گزارش رسیده؛ از شهرستان سقز در روز سه شنبه 23/4/88 مأموران امنیتی با مراجعه به آموزشگاه ایشان به تفتیش وجستجو می پردازند. از آنجا که ایشان برای معالجه به یکی از شهرستان های اطراف رفته بود موفق به بازداشت او نمی شوند. اما روز بعد حسن صالح زاده با مراجعه به حراست آ.پ سقز علت بازرسی را جویا می شود و از طریق آنها به ستاد خبری اداره اطلاعات هدایت می شود وپس از حضور در ستاد خبری بازداشت می شود .لازم به ذکر است تا کنون دلیل بازداشت مشخص نشده است .به همسر ایشان اطلاع داده شده است که اکنون صالح زاده در زندان مرکزی بسر می برد. حسن صالح زاده از دبیران رشته ریاضی شهرستان سقز می باشد.
+ + + + + + + + +
جان دستگیر شدگان اخیر در زندان اصفهان در معرض خطر جدی قرار دارد:بنابه گزارشات رسیده، شمار زیادی از مردم اصفهان و بویژه جوانان در سلول های انفرادی بندالف -ط زندان مرکزی اصفهان تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دارند. در حال حاضر سلول های انفرادی بند الف- ط مملو از بازداشت شدگان اخیر می باشد، دستگیری های گسترده درسطح استان و بویژه شهر اصفهان همچنان ادامه دارد، ماموران وزارت اطلاعات به منازل مردم یورش می برند و اقدام به دستگیری جوانان می کنند. در بین دستگیر شدگان کودکان با سنین 15 تا 17 ساله وجود دارد و یکی از نوجوانان 17 ساله در اثر شکنجه ی بازجویان وزارت اطلاعات فک او شکسته شده است. شماری از جوانان دستگیر شده به بازداشتگاه های اطلاعات سپاه پاسداران منتقل شده اند و تحت شکنجه های وحشیانه بسر می برند. از وضعیت شماری از جوانان خبری در دست نیست و ناپدید هستند این درحالی است که بستگان و دوستانشان شاهد دستگیری آنها در اعتراضات خیابانی بودند. جان آنها در معرض خطر جدی قرار دارد.
خانواده ها دستگیرشدگان توسط بازجویان وزارت اطلاعات در اصفهان تحت فشارهای زیادی قرار دارند که نام فرزندان دستگیر شده و شرایط و شکنجه هایی که علیه آنها اعمال می شود را نباید به بیرون درز نمایید در غیر اینصورت خود آنها بازداشت و عزیزان در بندشان متحمل عواقب آن خواهند شد. یک جو وحشت آوری در بین خانواده های دستگیر شدگان ایجاد کرده اند.همچنین جوانانی که با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منازل آنها دستگیر می شوند در مقابل چشمان عزیزانشان مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار می گیرند.
+ + + + + + + + + انتقال جعفر ابراهیمی از بند209 به بند عمومی:جعفرابراهیمی پس از 38 روززیستن وچشیدن سرد وگرم روزگاراززندان انفرادی، وارد بخش 4 بند 7 زندان اوین شد، جعفر ابراهیمی سخن های بسیاری برای گفتن داشت، بغض نکرده بود، گلویش نگرفته بود، لرزشی درصدایش نبود، بلکه صدایش لبریزفریاد ودلش سرشارامید بود. گویا راه نرفته ی بسیاری داشت که بایستی می رفت، سخن جعفر کوتاه، اما تفسیر سخنش تا افق های شعر و شعورسرزمین تاریک ستمگران را نور افشانی می کرد.
کلید واژه های سخنش سرشار از دلگرمی بود و امید و سربلندی. جعفر ابراهیمی معلمی که عمرش را به پای دانش آموزان جامعه اش گذاشته وزندگی و آرامش وآسایش خود را به مردم بخشیده است. پشت تلفن باجعفر سخن می گفتم، اما اندیشه ام درآسمان خاطرات نجابت این قوم (ایرانی) پنجه در پنجه بود. شگفتا که جعفر ستم های رفته برخودرا از یاد برده بود، اندیشه اش در دیارسپاسگزاری پرمیزد! جعفر از شهر اوین می گفت،آنجا که معلمان دیگر در بند زنجیرستم گرفتارند،آنجا که فرزاد کمانگر سال هاست به خاطر بدگمانی گروهی خودسر رنج های بسیار کشیده است.
آنجا که ابوالفضل عابدینی همان روزنامه نگاراهوازی که مظلومیت کارگران هفت تپه ونیشکر و سایپا وشرکت واحد ومعلمان و دانشجویان و دیگر مظلومین این خاک را باقلم می نگاشت،وباگلو فریاد می زد. ابوالفضل عابدینی که پیکرنحیفش 40 کیلوبیش وزن ندارد، اما اندیشه واراده اش در هیچ ترازوی سیاستی نمی گنجد. چه غم انگیز است داستان آزادی خواهی ایرانیان!!
ابوالفضل و فرزاد و جعفر وهاشم وثریاو عبدالله ومسعود و... در خراسان و سنندج و کامیاران وشیراز و اصفهان وتبریز و تهران و همدان و.......... بدون اینکه همدیگر را دیده باشند،مانند مضراب های یک ساز آنچنان بر پرده های موسیقی فریاد می نوازند. که سمفونی شگفت انگیزی به نام همبستگی و آزادی راپرورده اند. خدایا پایدار گردان، این همنوایی را. فرزاد ازکامیاران همان فریادی را می نوازد که هاشم در خراسان در گوش هموطنان می خواند. جعفر همان سخن می راند، که قاسم دانش آموز شهریاری اش می گوید. در شگفتم، چگونه قدرت طلبی وجاه طلبی، گوش برخی راازشنیدن حقایق کر،چشمشان را کور و اندیشه ی آنان را ازدرک راستگویی ودرستکاری ناتوان می سازد؟!
خدایا می دانم که عاقبت، زمین از آن درستکاران است. اما ما رایاری کن که از درستکاران باشیم، و درستکار بمانیم. خدایا می دانم که تو سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نمی کنی مگر خود آنان بخواهند! اما بارخدایا خواست ما بر خواست تو پیشی نخواهد گرفت. خدایا می دانم در پایان هر سختی آسانی هم هست. اما بار پروردگارا به ما توانی بخش که سختی هابردوش ناتوانمان آسان شود. خدایا هرکه را تونگهبان وی باشی، قدرتمند ترین سپاهیان بروی پیروز نخواهندشد. بارپروردگارا تو نگهبان زندانیان ما باش که در اعماق سیاه چال ها هیچ پشت و پناهی ندارند. بارپروردگارا ! شب های تار زندانیان مار ا به نور امید خود روشنی بخش. قلب های شکسته ی آنان را امیدوار گردان.
+ + + + + + + + +
آتش زدن محل كسب یكی دیگر از شهروندان بهایی سمنان:در ادامه حملات مهاجمان ناشناس به اماکن کسب بهاییان در سمنان، مغازه شهروندی دیگر در این شهر به آتش کشیده شد. در نیمه شب شنبه 20 تیر ماه 1388 مهاجمین ناشناس با حمله به تعمیرگاه اتومبیل یكی از شهروندان بهایی اهل سمنان به نام "شیردل پیراسته" ، ضمن آتش زدن مكان مزبور موجب ایجاد خسارات بسیاری به شیردل پیراسته شدند متاسفانه نیروی انتظامی با آنكه در طی یك ماه گذشته چندین مغازه بهاییان در سمنان مورد یورش قرار گرفته ولی تاكنون هیچ اقدام و پیگیری در مورد شناسایی و دستگیری مهاجمان بعمل نیاورده است. لازم به یادآوری است علاوه بر تخریب قبرستان بهاییان در این شهر، آتش زدن اماکن کسب و حمله به منازل آنان، چندی پیش شماری از ادارات دولتی در اقدامی عجیب فهرستی از بهاییان شاغل در سمنان را تکثیر و در تابلو اعلانات خود بدون توضیح خاصی در معرض دید عموم قرار دادند.
+ + + + + + + + +
روزنامه نگاران: هر روز احضار و تهدید می شویم:سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۸ - در حالیکه شمار زیادی از چهره های سرشناس روزنامه نگاری در ایران پس از اعتراضات اخیر بازداشت شده اند و خانواده های آنان هیچ اطلاعی از وضعیت شان ندارند، سایر روزنامه نگاران و روزنامه های مستقل هم به شدت تحت فشار هستند و به طور مداوم از سوی نهاد های مختلف نظامی و امنیتی احضار می شوند و تحت بازجویی قرار می گیرند.این روزنامه نگاران علنا تهدید شده اند که در صورت خبررسانی و مصاحبه با نشریات خارجی، به آنها فشار شدیدی وارد خواهد شد. برخی از این روزنامه نگاران در گفتگو با روز از تهدیدها و فشارهای روزافزونی گفته اند که در تاریخ مطبوعات ایران کم سابقه است. شمس الواعظین، ممنوع المصاحبه:ماشاالله شمس الواعظین، روزنامه نگار، مدیرمسول و سردبیر بسیاری از روزنامه های توقیف شده ایرانی هفته گذشته به وزارت اطلاعات احضار شد.در آنجا به او گفته اند حق مصاحبه با هیچ رسانه ای را ندارد. این روزنامه نگار سرشناس با تایید این خبر به روزمی گوید: هیچ دلیل و مبنای قانونی برای ممنوعیت مصاحبه من وجود ندارد. وی همچنین توضیح می دهد که به او گفته اند با عدم مصاحبه و اطلاع رسانی در سهم خود در کاهش بحران نقش ایفا کند! شمس الواعظین می گوید: من بر اساس تعهدی که از من گرفته شده مصاحبه نمی کنم اما اوضاع کشور با حرف نزدن و سکوت این و آن حل نمی شود بلکه با حرف نزدن نخبگان و روزنامه نگاران، راه برای شخصیت های نظامی هموار می شود تا یکی برای امام زمان نامه بنویسد، یکی تهدید کند و دیگری با گاز اشک آور به جان مردم بیفتد.
وی تاکید می کند که "روزنامه نگاران و نخبگان باید حرف بزنند و ابراز عقیده کنند؛ بحران کشور با سکوت این روشنفکران نه تنها حل نخواهد شد بلکه این وضعیت تشدید خواهد شد." تهدید از سوی سپاه و پلیس امنیت:ممنوع المصاحبه شدن روزنامه نگاران ایرانی، تنها مشکل این قشر فرهنگی که وظیفه ای جز اطلاع رسانی ندارند نیست. بعد از کودتای انتخاباتی اکثر روزنامه نگاران از سوی نهادهای مختلف نظامی و امنیتی از جمله وزارت اطلاعات، دادستانی تهران و نهاد جدیدالتاسیسی به نام پلیس امنیت احضارو به آنان اخطار داده می شود که از خطوط قرمز تعدی نکنند و در چارچوب نظام فعالیت کنند. این در حالیست که روزنامه نگاران کشور به علت احضارها وتهدید های مداوم و فضای نظامی، امنیتی حاکم بر ایران حتی از اطلاع رسانی در چارچوب همان قوانین کشورنیز بازمانده اند. روزنامه نگارانی که به پلیس امنیت احضار شده اند می گویند آنها را به شدت تحت فشار قرار داده اند تا در حمایت از دولت کودتا و برعلیه تجمعات اعتراضی مردمی مقاله و گزارش بنویسند.یکی از این روزنامه نگاران که بارها به ساختمان پلیس امنیت در خیابان معلم،که این روزها روزنامه نگاران ایرانی را به بهانه های واهی به آنجا می کشانند احضار شده است، به روز می گوید: روزنامه نگاران تحت فشار قرار می گیرند که در گزارشات خود تجمعات مردم را به بیگانگان منتسب وبا انتقاد از میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و مهدی کروبی، بیانیه ها و مواضع آنان را علت اغتشاشات ذکر کنند.
این روزنامه نگار که به شدت تهدید شده و به همین جهت مایل به انتشار اسم خود نیست می گوید: به من نمی گویند که چرا فلان مطلب را نوشته ای، بلکه فشار می آورند که چرا در حمایت از دولت نمی نویسی و از صحت انتخابات دفاع نمی کنی. از سوی دیگرروزنامه نگارانی نیز که آزاد شده اند به طور مکرراز سوی پلیس امنیت احضار می شوند و تحت بازجویی قرار می گیرند و آنها را تهدید می کنند که هیچ گونه سخنی درباره دوران بازداشت خود نزنند؛ همچنین به آنها گفته می شود که به شدت تحت نظر هستند. برغم این مشکلات، روزنامه نگاران مستقل ایرانی با وجود این فشارها و تهدیدها تاکنون حاضر به حمایت از دولت کودتا و نوشتن گزارش و مقاله علیه تجمعات مردمی و چهره های اصلاح طلب نشده اند.
تهدیدهای چند جانبه:بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران هم از جمله روزنامه نگارانی است که هفته گذشته به وزارت اطلاعات احضار شدو تحت بازجویی قرار گرفت. برخورد صورت گرفته با بدرالسادات مفیدی بسیار زننده و خشن بوده است. او درباره این احضارها و تهدیدات مکرر روزنامه نگاران به روز می گوید: برخی از مسولان انجمن صنفی روزنامه نگاران طی هفته گذشته احضارشده اند و به آنان گفته شده است که حق مصاحبه ندارند به طور مثال آقای شمس الواعظین احضار و ممنوع المصاحبه شده است. این روزنامه نگار می افزاید: ما واقعا نمیدانیم این احضارها از سوی چه ارگانی صورت می گیرد،چون بعد از رخدادهای اخیر برخوردها با روزنامه نگاران از سوی انواع و اقسام نهادها و ارگان هاست؛ از طرفی پلیس امنیت احضار می کند، از طرف دیگر نهاد های نظامی و امنیتی و چند دستگاه در این قضیه دست دارند؛ واقعا نمیدانیم طرف حساب ما چه کسانی هستند.
وی می افزاید: از طرف دیگر مشکل ما این است که روزنامه نگارانی که احضار و تهدید می شوند، چون به شدت تحت فشار هستند حاضر به افشا و اعلام موضوع نیستند. در مواردی هم که به انجمن صنفی روزنامه نگاران مراجعه می کنند به خاطر وحشتی که دارند اصرار می کنند قضیه اعلام نشود. این روزنامه نگار با بیان این واقعیت که روزنامه نگاران ایرانی در حال حاضر در شرایط بسیار بدی به سر می برند ـ چه کسانی که بازداشت شده اند و چه کسانی که بازداشت نشده اند ـ یادآوردی می کند که "البته این قضیه شامل همه روزنامه نگاران ایرانی نیست و کسانی که با رسانه های اصولگرا کار می کنند از نوعی حاشیه امنیت برخوردار هستندو ما امیدواریم این حاشیه امنیت به تمام روزنامه نگاران ایرانی از جمله روزنامه نگاران مستقل و منتقد دولت تعمیم داده شود."
مفیدی با اشاره به توقیف روزنامه یاس نو و برخوردی که با روزنامه کلمه سبزصورت گرفت، به بیکاری تعدادی از روزنامه نگاران به عنوان مشکل دیگری که جامعه مطبوعات ایران با آن دست و پنجه نرم می کند اشاره دارد و می گوید: روزنامه نگارانی هم که در روزنامه های کم و بیش مستقل کار می کنند تحت فشار هستند و با احضار و تهدید مواجه هستند. دبیر انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران با اشاره به ادامه حضور ماموران دادستانی و وزارت فرهنگ و ارشاد در چاپخانه ها و سانسورپیش از انتشار مطالب روزنامه ها از سوی آنان می گوید: ما طی این سالها انواع و اقسام شیوه های محدود کننده را شاهد بودیم اما این شیوه جدیدی است که متاسفانه صورت می پذیرد. وزارت ارشاد اسلامی باید از این قضیه ممانعت و ماموران امنیتی را از چاپخانه ها جمع کند. گزارشگران بدون مرز؛ روزنامه نگاران اصولگرا هم تحت فشارند:!رضا معینی، مسئول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز هم خبر از تشکیل کمیته مشترکی از وزارت اطلاعات، حفاظت ناجا و سپاه می دهد و می گوید: این کمیته تحت عنوان پلیس امنیت روزنامه نگاران را احضار و با آنان برخورد می کند.
به گفته معینی این کمیته، یادآور کمیته مشترکی است که در زمان شاه شکل گرفته بود. وی می گوید: تعداد زیادی از روزنامه نگاران در ایران بازداشت شده اند و در بند های امنیتی نگهداری می شوند و مسولان حکومتی از تریبون نماز جمعه گرفته تا وزیر اطلاعات و... به طور مداوم به این روزنامه نگاران اتهام میزنند و جرم می تراشند و این خطری است که باعث می شود سایرین حساب کار دستشان بیاید. وی با اشاره به احضار مکرر روزنامه نگاران می گوید: کسانی که بازداشت نشده اند به همراه کسانی که با وثیقه و قرار آزاد شده اند به طورمرتب احضار می شوند و همیشه این قضیه احتمال بازداشت مانند یک شمشیر بالای سر آنان است.
معینی با بیان اینکه روزنامه نگاران رسانه های اصولگرا هم تحت فشار هستند می افزاید: استعفا یا اخراج بسیاری از خبرنگاران رسانه های حامی دولت نشاندهنده اوج فشاری است که به آنان وارد می شود؛ آنها نیز تحت فشار هستند و به راحتی نمی توانند کار کنند. وی ادامه می دهد: وقتی یک روزنامه نگاری در روزنامه رسالت مجبور می شود سخنان هاشمی رفسنجانی یا برخی روحانیون را سانسور کند به شدت تحت فشار روحی و روانی است؛ برای همین ما این روزها شاهد اخراج روزنامه نگاران و یا استعفای برخی از آنان در رسانه های اصولگرا نیز بوده ایم.!
معینی بابیان اینکه روزنامه نگاران ایرانی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی هم آزادی عمل ندارند می گوید: وقتی نیروهای امنیتی در چاپخانه ها مستقر شده و مطالب را پیش از انتشار سانسور می کنند عملا ابتکار عمل از دست روزنامه نگار خارج شده و این نهادهای امنیتی هستند که اولویت های خبری را تعیین می کنند. وی با اشاره به زندانی بودن تعداد زیادی از روزنامه نگاران می گوید: تعدادی از اینها را ما می شناسیم اما تعداد بسیار زیادی را نیز نمی شناسیم و مطمئن هستیم تعداد بازداشت شده ها بسیار بیشتر از لیستی است که داریم. وی می افزاید: آنچه که از 22 خرداد اتفاق افتاد، چه ازنظر بازداشت های صورت گرفته و چه از نظر کنترل و فشار بر روزنامه نگاران، بی سابقه است.
+ + + + + + + + +
بیرون آوردن اعضای بدن کشته شدگان:پزشکی که در بخش پیوند کلیه بیمارستان خمینی تهران کار می کند خبر از افزایش غیر طبیعی ارسال کلیه از بیمارستان های نظامی بویژه بیمارستان بقیه الله بیمارستان سپاه پاسداران داد و گفت با توجه به اینکه آمار تصادفات و مرگ و میرهای مغزی کاهش یافته و در فصول گرم سال اهدای کلیه کمتر میشود و همچنین مرگ و میر افراد بی خانمان کاهش می یابد ( در فصل سرما افراد بی خانمان بدلیل سرمازدگی بیشتر فوت می کنند) این افزایش دریافت کلیه غیر عادی هست و وقتی من از ایشان سوال کردم امکان دارد بسیاری از این کلیه ها از اجساد کشته شدگان وقایع اخیر برداشته شده باشد وی با تعجب گفت بدون اجازه اولیای دم نمی شود این کار را کرد و وقتی من به ایشان گفتم زمانیکه حکومت جنازه ها را بدون اجازه ی خانواده کشته شدگان دفن می کند آیا امکان ندارد بدون اجازه آنها اندامی مثل کلیه و ریه ها و قلب و کبد و .... را برداشته (و سپس بدنشان را بدوزند و بگویند کالبد شکافی شده تا علت مرگ کشف شود !!!) و این اعضا را برای شما ارسال کنند تا به افرادی که خودشان مشخص می کنند پیوند بزنید. ایشان مکثی کرد و به من گفت ان شاالله که اینطور نباشد. ( از لحن جواب دادنش شک و تردید موج می زد ولی شاید می خواست به خودش قوت قلب بده که در این جریانات گناه آلود نقشی نداشته).
در هر صورت با ماشاالله و ان شاالله نمیشود جلوی این جنایت را گرفت و شرط عقل است که این خانواده های داغدار در صورتیکه اجساد پاک عزیرانشان را تحویل گرفتند حتما تمام قسمت های بدنشان را بدقت بررسی کنند و درصورتیکه جایی دوخته شده و بخیه خورده حتما علت آن را خواستار شوند و در صورت تردید درخواست کالبد شکافی در حضور پزشکان معتمد نمایند تا خدای ناکرده اندامی از اندام پاک این عزیزان به سرقت نرفته باشد.
+ + + + + + + + +
مرگ یک نوجوان زندانی در بیمارستان لقمان:هدیه مویدی که از چند روزپیش به دلیل استعمال قرص های خطرناک در بیمارستان لقمان الدوله در کما و بستری شده بود. روز آدینه ساعت ۱۳ جان سپرد. برخی از هم بندی های وی می گویند که هدیه خودکشی نکرده و چند تن از زندانی ها به قصد کشتن نامبرده به وی قرص خورانده اند. - هدیه مویدی که از چند روز قبل به دلیل استعمال قرص های خطرناک در بیمارستان لقمان الدوله در کما و بستری شده بود. روز جمعه ساعت ۱۳ دار فانی را وداع گفت. برخی از هم بندیهای وی می گویند که هدیه خودکش نکرده و چند نفر از زندانی ها به قصد قتل به وی قرص خورانده اند.
هدیه مویدی متولد 12/5/1369 است زمانی كه هدیه دو سال بیشتر نداشت مادر و پدرش به دلیل اختلافات خانوادگی از یكدیگر جدا شدند وی به دلیل بروز اختلاف با نامادریش، مدتی خانه را رها كرد و نزد یكی از دوستانش بود چرا كه نمی توانست محلی جهت ادامه زندگی در اجتماع یابد و پشتیبانی نیز نداشت. در مورخه 12/5/1383 هدیه با دوستش به منزل، یكی دیگر از دوستانشان رفت كه با شكایت شخصی به نام علی، مامورین كلانتری آنها را دستگیر و از مالك منزل مقداری اسكناس مجعول، مشروب و ماهوره كشف می كنند با تشكیل پرونده، همگی با دستور ریئس كلانتری راهی دادسرای وی‍ژه ارشاد می شود هدیه منكر تمام اتهامات منتسبه می شود ولی با این وجود علیه ایشان قرار مجرمیت و كیفر خواست تنظیم و به جای آنكه بازپرس شعبه پرونده را برای رسیدگی به دادسرای اطفال ارجاع و اگر اتهامی منتسب به وی بود به كانون اصلاح و تربیت اعزام كند پرونده را برای رسیدگی و صدور حكم به شعبه 1089 دادگاه عمومی تهران مستقر در داسرای ویژه ارشاد فرستاده و هدیه را نیز به زندان اوین معرفی می نماید.
فرستادن هدیه به زندان اوین بر مشكلات وی افزود به جای انكه دستگاه قضایی طبق فلسفه مجازات بر فرض انتساب اتهام یا جرمی به متهم، محلی را جهت تنبیه و تربیت این فرد بی گناه در نظر گیرد زندان اوین را كه محل نگهداری بزرگسالان است انتخاب می كند. هدیه سختیهای فراوانی را در این زندان تحمل نمود او مجبور بود با افراد شرور و سابقه دار در یك بند زندگی را سپری كند. فشارهای روحی و روانی به وی به گونه ای بود كه طاقت ماندن در زندان را نداشت و روزانه از قرص های خواب آور و مسكن استفاده نمی نمود تا لحظات پر درد و رنجش احساس نشود. پس از مدت كوتاهی هدیه را به زندان رجایی شهر كرج منتقل نمودند زندانی كه محل نگهدار افراد سابقه دار، محكومین به اعدام و حبس های طویل المدت است.
او چهارده سال بیشتر نداشت كه عدالت او را به ندامتگاه هدایت كرد. درزندان رجایی شهر با افرادی به مراتب شرور تر از زندان اوین هم بند بود. در زندان چون مواد مخدر به وفور یافت می شد برای تسكین آلام و دردهای خود از مواد مخدر استعمال می نمود در حالی كه زندان محل تربیت و تعلیم باید باشد ولی برای وی قبرستانی بود با توهمات تخیلی وحشتاك كه نمی توانست تحمل كند. جالب اینكه انسانهای بزرگسال و قوی طاقت ماندن در زندان "آنهم زندانی مثل رجایی شهر را ندارند" چه رسد به این دختر بچه بی پناه كه هیچ كس حتی جامعه و قوه قضاییه پشتیبانش نبود. او در چنین شرایط حق داشت عصبی باشد حق داشت روانی باشد و حق داشت حتی از مواد مخدر برای تسكین دردهایش استفاده كند.
زندان به جای آنكه وی را انسانی سالم ساخته و به جامعه بازگرداند وی را مجرمی دیگر ساخته بود او حقش بود در كانون اصلاح و تربیت با كودكان دیگر هم اطاق شده و به كارآموزی و تحصیل بپردازند ولی دستگاه قضایی این حق را از وی گرفته بود. می گوییم پدرو ومادر وی انسان هایی مسئول نبودند جامعه چرا وی را به بیراهه زندگی كشاند. می گوییم پدر و مادر هدیه، وی را مورد آزار و اذیت قرار می دادند پس دستگاه قضایی چرا وی را شكنجه كرد (درحالی كه می بایست به كانون اصلاح و تربیت رود به زندان بزرگسالان اعزام شد)
سختی ها و شداید هدیه به اینجا ختم نمی شود او در شب مورخ 11/3/1384 به همراه چهار تن از هم سلولی هایش جهت تنبیه به انفرادی انداخته می شود دو نفر از این چهار نفر رئیس بند بوده و از خلق و خوی خشنی برخوردار بوده و سوابق متعدد كیفری داشته اند. هانیه یكی از پنج زندانی وارد شده به انفرادی، فردی خطرناك و زورگو بوده كه بیشتر زندانیان از وی می ترسیدند و اگر خواسته های وی مهیا نمی شد هر گونه آزور و اذیتی از طرف هانیه می شدند به هر حال در آن شب وحشتناك هانیه با دختری به نام فرشته درگیر شده و به شدت او را مورد ضرب و جرح قرار داده و وی را به قتل می رساند. پس از این ماجرا هدیه نیز به اتهام مشاركت در قتل عمد زندان نشین می شود. پرونده هدیه پس از سه سال ماندن در دادسرا، با صدور قرار مجرمیت و كیفر خواست به شعبه 80 دادگاه كیفری استان مستقر در دادگستری كرج ارسال و در روز ۱۳/۴/۱۳۸۸ محاکمه و اتهام انتسابی را در حضور پنج قاضی منکر شد.
چند روز گذشته، به همراه خانم پریسا دشته ای پور دیگر وکیل مدافع هدیه با قضات دادگاه به صورت حضوری مذاکره کردیم. به نظر می رسید آنان نظرشان بر بی گناهی هدیه بود. به هر حال او قبل از آزادی جان باخت. پیش از شروع رسیدگی به پرونده هدیه لایحه نوشته و به دادگاه دادیم که بر بی گناهی هدیه تاکید می نمود. دربخشی از این لایحه به رئیس و مستشاران شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران آمده است؛ موکله در طول زندگی خود چه از جانب خانواده و چه از جانب جامعه صدمات جبران ناپذیری را تحمل نموده و در زندان نیز با مشکلات و شداید فراوانی دست به گریبان است. موکله دو ساله بود که پدر و مادرش به دلیل اختلافات زناشویی از یکدیگر جدا می شوند طرز تفکر متفاوت پدر با مادر باعث شد تا هدیه دچار تعارض در رفتار و اختلال در روان شود سالها با این تعارضات حادث شده توسط خانواده اش زمان را سپری کرد تا اینکه در سن 14 سالگی تحمل ماندن در نزد خانواده خود را از دست داد. وضعیت خانوادگی او به گونه ای بود که دیگر توان ماندن در نزد مادر و پدرش را حتی به صورت جداگانه نداشت. او در این سن با دختری آشنا می شود که به تنهایی زندگی می نمود و با یکدیگر توافق نمودند که در منزل استیجاری زندگی را سپری کنند.
در مورخ 15/5/1383 موکله زمانیکه در منزل یکی از اقوام و دوستان هم اطاقی خود بود با مراجعه مامورین نیروی انتظامی، دستگیر می شود گویا صاحب خانه فردی مجرم و دارای سابقه کیفری بوده که موکله اطلاعی از این موضوع نداشته است ولی به هر تقدیر به ایشان اتهام ناروای رابطه نامشروع و خرید و فروش اسناد جعلی تفهیم می گردد. به هر حال به جای آنکه وی به کانون اصلاح و تربیت اعزام و در دادسرا و دادگاه ویژه اطفال مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرد بر خلاف قانون و رویه قضایی به زندان اوین اعزام و از آنجا به زندان رجایی شهر کرج که محل نگهداری مجرمین خطرناک می باشد منتقل می گردد مضافآ به اینکه حکمی ناعادلانه نسبت به اتهامی که مرجع قضایی ( شعبه 1089 دادگاه عمومی کیفری مستقر در دادسرای ارشاد) به ناروا به وی منتسب نموده و با اینکه دلیلی بر محکومیت وی وجود نداشته و از طرفی منکر هر گونه ارتکاب جرم بوده اند حکم به تحمل دو سال حبس تعزیری و سی ضربه شلاق صادر می گردد که جای بسیار تعجب و تامل دارد چرا که روا نبود مرجع قضایی به جای آنکه پشتیبان حقوق افراد باشد خود فردی را به ناحق به مجازاتی محکوم کند که: اولآ مستحق محکومیت نبوده و ثانیآ- دادگاه مجازات کننده، صالح به رسیدگی به اتهام ایشان نبوده است. به هر حال این اقدام غیر قانونی توسط مرجع قضایی باعث شد تا بر شداید و گرفتاری های موکله افزوده گردد و دختری که تنها 14 سال داشت به جای آنکه از کودکی خود لذت برده و با هم سن و سالان خود بازی و تفریح کند؛ به زندان رجایی شهر کرج منتقل و با مجرمین خطرناک دست و پنجه نرم کرده و به استعمال مواد مخدر بپردازد و همچنین برفشارهای روحی و روانی اش افزوده گردد تا جاییکه سعی کند دست به خود کشی زند.
درمورخه 3/ 3/ 1384 چند تن از زندانیان، در زندان رجایی شهر درگیری لفظی و فیزیکی بوجود می آورند تا اینکه مسئول زندان این تعداد از زنان را به سلول انفرادی (سوئت) منتقل می نماید. جایی که موکله از قبل در آنجا محبوس بود زندانیانی که با موکله هم سلول می شوند هم از نظر سنی بسیار بزرگتر از موکله و هم از مجرمین خطرناک و سابقه دار بوده اند. از جمله آنها هانیه. ه رئیس بند و از زندانیان بسیار خطرناک و زورگو بوده است که دیگر زندانیان از وی به شدت هراسان بوده و مجبور بوده اند به خواسته اش جامعه عمل می پوشاندند. اگر زندانیان بر خلاف میل این زندانی اقدامی می کردند مورد ضرب و شتم و آزارهای روحی و روانی قرار می گرفتند. این وضعیتی بود که موکله تنها با داشتن 15 سال سن در شرایطی که هنوز پا به عرصه جامعه نگذارده و از حمایت خانواده نیز بر خوردار نبود مواجه شده و راهی برای خروج از این بحران وجود نداشت.
هانیه. ه از قبل به دلایل نا معلومی با مقتول به نام فرشته. ر خصومت و دشمنی داشته و حتی سه روز قبل از جنایت وی را به دفعات مورد ضرب و شتم قرار داده بود. هانیه قبل از قتل فرشته به دیگر زندانیان دستور می دهد که فرشته را مورد ضرب و جرح قرار دهند و خود نیز مقتول را به شدت مورد ضرب و جرح قرار می دهد به گونه ای که طبق نظریه کارشناس پزشکی قانونی، کبودی و خراشیدگی در گونه، پیشانی و دهان مقتول مشهود است. به هر حال پس از ضرب و شتم فرشته، هانیه دست از ادامه اعمال مجرمانه خود بر نداشته و با روسری مقتول را خفه می نماید. موکله هیچگونه دخالتی در قتل نداشته و تا کنون بی گناه در زندان محبوس شده است چنانچه قضات به دقت محتویات پرونده را مداقه نمایند خواهند دید که در باز جویی های بعمل آمده تمامی متهمین، اعلام نموده اند، از هانیه ترس و واهمه داشته و وی همواره آنان را تهدید به مرگ می نمود. هانیه با این تهدیدها، دیگر زندانیان را مجاب نموده بود که اعلام کنند مقتول دست به خودکشی زده است به همین دلیل هانیه به اتفاق یکی دیگر از متهمین، مقتول را از لوله حمام حلق آویز می نماید و سپس با فریاد از مامورین بند استمداد می طلبد. اظهارات دیگر متهمین به شرح ذیل نشان می دهد، موکله نقشی در قتل نداشته و نمی توانسته داشته باشد.
1- مریم. ز در مورخ 3/3/84 در اولین بازجویی خود عنوان نمود که: « ... هانیه شال را انداخت دور گردن مقتول و یک طرف آن را گرفت و من هم یک لحظه سر شال را گرفتم و چون در حالت تشنج بودم دیگر نفهمیدم.»
2- فاطمه. ف در ص 17 پرونده می گوید: « ... هانیه شال را دور گردن گلی (مقتول) به تنهای انداخت و گره زد.»
3- هانیه در ص 26 پرونده ضمن اقرار به اینکه شال را خود به گردن مقتول انداخته و کشیده است به نقش زراعتی و فیروز بخت و موکله نیز اشاره می کند در حالیکه گویا ایشان قصد دارند قتل ارتکابی خود را به گردن دیگری بیندازند.
4- موکله در مورخ 3/3/86 اعلام می کند که: درگیری بین فرشته و زندانیان هانیه، فاطمه. ف و مریم. ز از سه روز پیش در سالن 19 شروع شد این درگیری به علت قرص های روان گردان بود این در گیرها ادامه داشت تا روز وقوع قتل ...... من خواب بودم حدود ساعت یک شب با فریاد هانیه از خواب بیدار شدم دیدم هانیه و زراعتی در داخل اتاق متوفی را می زنند....... هانیه یک شال قهوه ای که متعلق به گلی بود دور گردن او انداخت و به مریم زارعی گفت بیا کمک کن و بکش .... هانیه از یک طرف و مریم ز از طرف دیگر شروع به کشیدن کردند....... و تنها به دلیل ترس و واهمه ای که از هانیه داشت و تحت فشارهای روحی و روانی حاکم بر بازجویی در این قسمت پرونده به کذب می گوید که در قتل دست داشته است.» او در بازجویی ها صراحتا اشاره کرده است که هانیه و فاطمه شال را می کشیدند و قتل توسط آنها به انجام رسید.
5- فاطمه. ف در مورخ 1/3/84 ضمن قبول قتل اظهار داشته است که به هانیه کمک کرده چون از وی می ترسیده است. هانیه در مورخ 12/3/84 مجدآ اعلام می دارد که وی به همراه فاطمه. ف شال را دور گردن مقتول انداخته و کشیده است.» نحوه اظهارات متهمین نشان می دهد که ترس هنگفتی از هانیه وجود داشته است به گونه ای که هر یک به صورت مجزا بنا به فشار های خارجی نقشی را در ارتکاب جرم به عهده می گیرند در حالیکه تمام تعارضات موجود در پرونده نشان می دهد که هانیه به تنهایی مبادرت به ارتکاب جرم نموده چرا که خود از قبل با مقتول خصومت و دشمنی داشته است. شدت ترس زندانیان از این زن به گونه ای بود که در تاریخ 17/5/1384 وی را به قتل می رسانند.
علی ایحال با عنایت به اینکه هیچگونه نقشی در قتل نداشته است و تمام دلایل و امارات نشان می دهد که هانیه. ه مبادرت به قتل مرحوم فرشته ر نموده است و اینکه با وجود خصومت شخصی بین مقتول با دیگر متهمین، موکله نمی توانسته دخالتی در قتل داشته باشد تقاضای صدور حکم به برائت موکله را دارم. اما دیگر هدیه ای وجود ندارد که شاهد آزادی خود باشد. هر چند می دانم همچون هدیه ها در زندان بسیارند و در انتظار عاقبتی روشن چشم به عدالت دوخته اند.
+ + + + + + + + +
گسترش سیطره نهادهای امنیتی بر زندان اوین: با افزایش بازداشت شدگان سیاسی و امنیتی، سیطره نهادهای امنیتی بر بندهای گوناگون زندان اوین رو به گسترش است. بنابرگزارشات دریافتی نهادهای امنیتی و در راس آن وزارت اطلاعات علاوه بر بند 209 مدیریت بندهای 240 و 241 که پیش تر در اختیار حفاظت قوه قضائیه بود و همچنین قرنطینه 7 که بندی جدید التاسیس در طبقه زیرین بند 7 با ظرفیت 100 تن بود که در حال حاضرافزون بر 400 تن در آن جای داده اند را بعهده گرفته است. این موضوع اماکنی چون بند 2 الف که متعلق به اطلاعات سپاه پاسداران در زندان اوین است را در بر نمی گیرد. در حال حاضر نیروهای امنیتی مورد نیاز، از اماکن دیگری به زندان اوین منتقل شده و در مدیریت و اداره امور اماکن نگهداری زندانیان اعتراضات اخیر شرکت دارند. با کمرنگ شدن نقش سازمان زندان ها و بالطبع قوه قضائیه در زندان اوین این زندان بزرگ به سمت هر چه امنیتی تر شدن حرکت می کند. همچنین لازم به یادآوری است به رغم آزادی بیش از صد شهروند زندانی طی روزهای 26 و 27 تیرماه کماکان صدها معترض و زندانی سیاسی حوادث اخیر در زندان اوین و اماکن دیگر نگهداری می شوند.
+ + + + + + + + +
بیانیه شماره دو جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی پس از انتخابات:فضای امنیتی - نظامی هرچه زودتر برچیده شود: خانواده های برخی از زندانیان سیاسی بازداشت شده حوادث پس از انتخابات با صدور بیانیه ای ضمن تقدیر از تمام بزرگانی که در مورد وضعیت موجود واکنش مناسب نشان داده اند خواستار آزادی سریع و بدون قید و شرط عزیزان دربندشان شدند.
دربخشی ازاین بیانیه آمده است؛ ما خانواده های زندانیان سیاسی حوادث بعد از انتخابات كه گروهی از آنان از عالمان فرهیخته و كارگزاران دلسوز نظام جمهوری اسلامی بودند تبدیل به یك خانواده واحد شده ایم. ما به همراه خانواده عزیزانی كه در اعتراضات بعد از انتخابات دستگیر شده اند خواسته ای جز این نداریم كه صدها تن از فرزندان غیور این كشور كه تنها جرمشان گرم كردن فضای انتخاباتی و فعالیت شبانه روزی در ستادهای انتخاباتی نامزدهای مورد تأیید نظام بوده است، بدون قید و شرط آزاد شوند؛ نه اینكه بعد از حدود یك ماه هنوز بعضی از خانواده ها خبری از سلامتی عزیزان خود نداشته باشند. خواسته ما جز این نیست كه فضای امنیتی - نظامی حاكم بر كشور كه جوّ رعب و وحشت می پراكند هرچه زودتر برچیده شود.
دربخش دیگر ازاین بیانیه آمده است؛ ما بر این باوریم كه آزادی زندانیان سیاسی بازداشت های غیرقانونی اخیر و دلجویی از خانواده های آسیب دیده، و همچنین روشن شدن وضعیت خانواده هایی كه فرزندان آنان مفقود می باشند، از بدیهی ترین گام های اولیه در جهت بازسازی اعتماد مردم است و معتقدیم كه راهكارهای ارائه شده توسط جناب آقای هاشمی رفسنجانی میتواند شروع مسیری باشد كه باعث بازگشت تدریجی آرامش و امنیت به جامعه ملتهب و بحران زده ایران امروز شود.
در پایان لازم می دانیم اعلام كنیم كه در این فضا، افترائات، اظهار نظرهای غیر مستدل، و طرح پرسش های جهت دار، از مصادیق بارز تشویش اذهان عمومی و نشر اكاذیب است و به مراجع مسئول هشدار می دهیم كه عدم پیشگیری از این تحركات غیرقانونی از طرف افراد و گروه های معلوم الحال، تنها پیچیده تر شدن معادلات و شرایط جاری كشور را در پی خواهد داشت. جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بعد از انتخابات
+ + + + + + + + +
اعضای دفتر تحکیم وحدت با حضور بر سر مزار ندا، سهراب اعرابی و اشکان سهرابی:اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بر سر مزار کشته شدگان راه آزادی حاضر شده و یاد و خاطره آنان را گرامی داشتند.آنها ابتدا بر سر مزار ندا آقا سلطان دختر جوانی که در روز خونین سی خرداد در خیابان های تهران توسط نیروهای لباس شخصی کشته شد رفتند.
میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم در آغاز شعری را برای ندا و سایرکشته شدگان راه آزادی خوانده شد و خطاب به حاضران گفت : " جرم ندا این بود که در برابر استبداد و خودکامگی ایستاده بود. آنان ندا را کشتند زیرا از حضور مسالمت آمیز مردم در خیابان ها ترسیده بودند اما گویا از تاریخ درس نگرفته اند و نمی دانند این خون ها به هیچ وجه فراموش نمی شود. ما امروز اینجا جمع شده ایم تا بگوییم اجازه نمی دهیم خون کسانی که جان خود را بر سر اعتراضات مسالمت آمیز از دست داده اند به سادگی پایمال شود. " مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات این اتحادیه دانشجویی نیز در ادامه ندا و سهراب را نماد نسل جدیدی دانست که برای اهداف خود تا پای جان ایستاده اند و گفت : " نگاه ندا در آخرین لحظه ها برای مردم ایران پیام داشت و شهادت مظلومانه ی او مانند ضربه ای بر وجدان های خاموش بسیاری از مردم بود".
وی افزود :" متاسفانه امروز شاهد این هستیم که خون مردم ایران کم ارزش تر از مردم سایر کشورها شده است و مسئولان حکومتی تلاش میکنند تا با بزرگنمایی اتفاقی که برای یک زن مصری افتاد ندا و سایر جانباختگان فجایع اخیر ایران را به فراموشی بسپرند ". مرتضی سمیاری دیگر عضو شواری مرکزی دفتر تحکیم نیز قطعه 257 بهشت زهرا را قطعه ای ماندگار در تاریخ مبارزات مردمی این سرزمین خواند و گفت: " تنها راه احقاق حقوق ملی ادامه مسیری است که در یک ماه گذشته با آگاهی و درایت کم نظیر مردم به خوبی طی شده است ".
در ادامه نیز اعضای دفتر تحکیم با حضور بر سر مزار اشکان سهرابی و سهراب اعرابی یاد آنان را گرامی داشتند. حضور اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم در منزل سهراب اعرابی:دانشجویان عضو دفتر تحکیم همچنین به منزل سهراب اعرابی رفته و با خانواده ی او دیدار کردند. در این دیدار دانشجویان با ابراز هم دردی با مادر داغدار سهراب از پیگیری ها و زحمات وی قدردانی کردند و به وی اطمینان دادند راه سهراب و دیگر شهدای وقایع اخیر را ادامه خواهند داد و به دین خود نسبت به آنان وفا خواهند کرد. مهدی عربشاهی خطاب به مادر سهراب گفت:" نمی دانیم امروز باید به شما تبریک بگوییم که چنین فرزندی در دامان شما پرورش یافته یا تسلیت بگوییم که او را از دست داده اید. امروز سهراب دیگر تنها متعلق به شما نیست و فرزند همه ملت است. شما را به عنوان مادری که حاضر به سکوت در برابر ظلم نشده اید و پیش از این اتفاق هم نشان داده بودید دلسوز همه کودکان جهان هستید به حق باید مادر صلح ایران نامید".
در ادامه مادر سهراب اعرابی نیز به شرح رویدادهای رخ داده در روزهای اخیر پرداخت و گفت :" من و سهراب همیشه در کنار هم در تجمعات حضور داشتیم. سهراب برای آزادی کشورش به خیابان ها می رفت و من از آنجا که به راهی که او انتخاب کرده بود ایمان داشتم همراهی اش می کردم. بر سر خاک او با خود قسم یاد کردم که هیچگاه سکوت نکنم و تا آخرین لحظه عمر پیگیر این ماجرا باشم ".
+ + + + + + + + +
آقای خامنه ای، در تریاک روزانه شما " کراک " می ریزند!صادقانه بگویم، دارم به سلامت مزاج شما شک می کنم. این را نه به قصد توهین و نه برای طنز، بلکه با توجه به عملکرد رو به پس رفت شما طی یک ماه اخیر گفتم. این که هر روز می آئید و یک سخنرانی تازه می کنید که اوضاع را بد و بدتر می کند.
شما البته هیچ وقت یک رهبر مولف و خلاق نبوده ای و همیشه پشت جریانات پنهان شده ای تا بهترین عکس العمل را ببینی و بلافاصله آن را کمی بپرورانی و با جملات اتو کشیده تحویل ملت بدهی. پیام های تبریک و تسلیت شما و عکس العمل به وقایع و رویدادهای مهم طی این بیست سال، بخوبی شاهد این مدعاست. پس چرا اینبار انقدر دست دست می کنید و کار تکراری نوشیدن جام زهر را به تاخیر می اندازید؟ بدانید که بر خلاف مدح و ثنای دستمال به دستان و چفیه به گردن های حرم پاستور، شما نه ولی ملتی نه فقیه امت، نه رهبر فرزانه ای و نه مقام عظمای ولایت. این حرف ها را اصلا باور نکنید که هیچ، کمی هم حواستان را جمع کنید و مراقب باشید چون رفتار ناهنجار شما و اینکه هر چند روز در میان به رغم سیلی محکمی که ملت به مناسبت های مختلف به شما می زند، دچار توهم می شوید و اُلدرم بُلدرم می کنید، کاملا نشان می دهد که یکی از نزدیکان شما دارد در جیره روزانه تریاک شما یک روانگردان قوی مثل کراک یا شیشه می ریزد! رفتار خامنه ای بر خلاف نوشته این هم میهن بر اثر تریاک و کراک نیست. بلکه آنچه که این جانوران انجام میدهند بر اساس آموزشهای اسلام ناب است که توسط سلمان فارسی به نوکر دستآموزش محمد داده شده است.
+ + + + + + + + +
غنی‌سازی كتب درسی توسط سپاه:رئیس روابط عمومی سپاه گفت: «معرفی و شناسایی 1500 نویسنده مستعد سپاه، در غنی‌سازی محتوای کتاب‌های درسی و انتقال فرهنگ دفاع‌مقدس و ایثار و شهادت موثر است.» رمضان شریف خاطرنشان کرد: «هسته اولیه سپاه با رویکرد فرهنگی تشکیل شد اما وقوع جنگ نگاه به آن را به سوی جنبه نظامی تغییر داد.»
+ + + + + + + + +
حذف خاطرات «لباس شخصی» ها: «یادداشت های یک لباس شخصی» از روی سایت «نظام آباد» حذف شد. در پی انتشار خاطرات علی کردان به نقل از این سایت، مسوولان سایت یادداشت هایی را که به قلم یک «لباس شخصی» در مورد رویدادهای پس از انتخابات نوشته شده بود حذف کردند.
+ + + + + + + + +
خط و نشان کشیدن رادان برای مردم معترض:خبرگزاری حکومتی فارس: جانشین فرمانده نیروی انتظامی كشور گفت: پلیس با هرگونه تجمع غیرقانونی برخورد قاطع خواهد كرد. سردار احمدرضا رادان در گفت‌وگو با خبرنگار انتظامی فارس افزود: برقراری نظم و امنیت در جامعه وظیفه پلیس است به همین علت با هرگونه تجمع غیرقانونی كه باعث بی‌نظمی در جامعه شود به شدت برخورد خواهیم كرد. جانشین فرمانده نیروی انتظامی كشور گفت: شایعاتی مبنی بر برگزاری تجمع غیرقانونی در تهران طی امروز شنیده می‌شود، كه با این تجمعات غیرقانونی برخورد خواهیم كرد.
+ + + + + + + + +
حمله سپاه پاسداران به خانواده همسر موسوی:روزنامه حکومتی جوان وابسته به سپاه پاسداران؛ برادر زن آشوب طلب كیست؟الیاس نادران، نماینده تهران با نوشتن یادداشتى، برخى از ناگفته هاى آشوب هاى اخیر تهران را افشا كرد. برادرزن میرحسین موسوى از هدایت كنندگان آشوب هاى اخیر بوده است. الیاس نادران در بخشى از این یادداشت كه خطاب به هاشمى رفسنجانى نگاشته شده است فردى را معرفى كرده و گفته كه «این فرد برادر همسر یكى از سردمداران آشوب بوده و مدیریت بخشى از اغتشاشات را به عهده داشته است. وى كه از ۱۰ سال پیش با خانمى داراى سابقه همكارى با گروهك منافقین ارتباط داشته، در خانه تیمى دستگیر شده و اعتراف كرده است كه سفرهاى متعدد به آمریكا داشته و بخشى از آشوب ها را مدیریت كرده است.» پیگیرى هاى خبرنگار «جوان» بیانگر آن است كه فردى كه در یادداشت الیاس نادران به وى اشاره شده، شخصى به نام شاپور كاظمى، برادر همسر میرحسین موسوى است. وى از بدهكاران سیستم بانكى كشور مى باشد.
+ + + + + + + + +
مراسم تحلیف احمدی نژاد؛ سفر نوه خمینی به خارج:سایت سلام در تهران: نوه بنیانگذار انقلاب به دلیل فشارهای سیاسی جهت حضور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرد. حسن خمینی اخیرا و در اعتراض به اتفاقات پس از انتخابات، کشور را به مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرده است. گفتنی است وی در چند مدت اخیر برای حضور در مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهوری بسیار تحت فشار بوده است و به همین علت برای چند وقتی به یکی از کشورهای منطقه مسافرت کرده است.
+ + + + + + + + +
اطلاعیه صدا و سیما در باره شعار مرگ بر چین:روزنامه جمهوری اسلامی: روابط عمومی سازمان صدا و سیما درباره خبر مربوط به حذف برخی بخش ها در خطبه های نماز جمعه تهران كه به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی برگزار شده بود اطلاعیه ای صادر كرد كه در آن آمده است: «شیوه معمول و حرفه ای رسانه در انعكاس خطبه های نماز جمعه اقتضا می كند به منظور حفظ یكنواختی سخنان خطیبان محترم پاره ای شعارها كه مورد تایید خطیبان محترم قرار نمی گیرد حذف شود و این در همه سال های اخیر و برای همه خطیبان محترم بوده است.» یكی از شعارهای حذف شده «مرگ بر چین» بود كه مردم به دلیل اعتراض خطیب جمعه به كشتار مسلمانان سین كیانگ توسط دولت چین سردادند.
+ + + + + + + + +
احمدی نژاد گفت امر و نهی را فقط از خامنه ای می پذیرد:خبرگزاری حکومتی مهر: رئیس جامعه مدرسین از گفت وگو با احمدی نژاد درباره مشایی خبر داد.محمد یزدی درخصوص ارتقای جایگاه مشایی توسط رئیس جمهور و نظر مخالف دلسوزان و مراجع کشور نسبت به این شخص یادآور شد: «در این خصوص تذکراتی به احمدی نژاد داده شده و باز هم باید به ایشان تذکر داده شود، منتها ایشان امر و نهی را تنها درخصوص مقام معظم رهبری می دانند و در غیر مقام رهبری امرنهی را قبول ندارند اما نصیحت، موعظه و پیشنهاد را می پذیرند.» وی تصریح کرد: «بنده به همراه جمعی از دوستان نیز مستقیماً با احمدی نژاد در این خصوص صحبت کردیم و گفتیم افرادی که روی آنان حساسیت وجود دارد یا ممکن است در افکار عمومی مقبولیت نداشته باشند باید اینها رعایت شود.»
+ + + + + + + + +
داماد تیرخلاص زن رئیس دفتر او شد:گفته می‌شود احمدی‌نژاد در پی انتصاب خویشاوندان خود به مقامات دفتری و کشوری، دامادش را به رئیس دفتری خودش منصوب کرده است. سایت «عصرایران» در ادامه گمانه‌زنی‌ها درباره تغییرات دولت از انتصاب مهدی خورشیدی، داماد احمدی‌نژاد، به عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمهوری خبرداد. احمدی‌نژاد پیش از این بذرپاش، باجناق و رحیم مشایی، پدر عروس خویش را نیز به پست‌های رئیس سازمان ملی جوانان، مشاور اول خود منصوب کرده بود که با اعتراض گسترده جریان‌های سیاسی مختلف همراه بود.
+ + + + + + + + +
عدم استقبال از سخنرانی احمدی نژاد در مشهد:احمدی نژاد به مشهد رفت تا اینکه بتواند انبوه طرفداران خود در شهرمشهد را به رخ به کشید. با اینکه افراد زیادی را از اطراف و اکناف کشور به بهانه زیارت به مشهد آورده بودند تا بتوانند با تصویر برداری های خاص و افزودن افکت هایی این جمعیت اندک را انبوه نشان دهند اما با حضور خود و با دیدن این صحنه ی خالی در میان حضور طرفداران خریداری شده ی خود رسوا شد! این در حالی بود که قرار بود معترضان با حضور خود و با ایراد شعار هایی او را رسوا کنند اما عدم حضور معترضان و همزمان عدم استقبال طرفداران احمدی نژاد از او در موعد مقرر، خود نشان از نبودن تمایلی به داشتن چنین رییس جمهوری است در ضمن فیلم عدم واکنش مردم به شعارهای مورد نیاز احمدی نژاد در سفربه مشهد در یو تیوب منتشر شده که حکایت از برودت استقبال از ایشان را دارد.
+ + + + + + + + +
تظاهرات معترضان در جاده چالوس:روزنامه حکومتی جوان وابسته به سپاه پاسداران: سوء استفاده از موقعیت هاى خاص و ایجاد فشار عصبى براى مردم از جمله اهداف جریانات وابسته به ستاد موسوى مى باشد كه در روزهاى اخیر به اشكال مختلف دنبال مى شود. براى مثال روز گذشته حامیان این كاندیداى شكست خورده در انتخابات با استفاده از شلوغى جاده هاى مواصلاتى تهران به شمال كشور كه به علت تعطیلى عید مبعث رخ داده بود اقدام به شعار دادن و دست افشانى و رقصیدن كنار جاده با لباس و سربند سبز نمودند! همچنین برخى از این افراد با ایجاد ترافیك مصنوعى در جاده چالوس و روشن كردن چراغ ماشین ها در روز! و برخى حركات دیگر موجبات ناراحتى و تكدر خاطر خانواده هایى را فراهم آوردند كه در هواى گرم روز گذشته در ترافیك این جاده معطل مانده بودند. برخى از این خانواده ها با مراجعه به گشت انتظامى و پلیس راهنمایى و رانندگى مستقر در جاده، خواستار برخورد جدى با این افراد شدند.
+ + + + + + + + +
توصیه های یك كارمند نیروگاه برای قطع برق شب 30 تیر رأس ساعت 21:عملیات قطع برق رأس ساعت 21 همزمان با اخبار سیما در سراسر كشور.مطلب زیر توسط یك كارمند نیروگاه برق منتشر شده است که اجرای این توصیه ها برای نشان دادن اعتراض بدون دردسر ضروری است. 30 ام تیرماه رأس ساعت 21 به مدت 4 دقیقه فراموش نشود!به تازگی شاهد فراخوان از طرف بعضی از دوستان مبنی بر افزایش ناگهانی مصرف برق در ساعت 21، 30 تیر هستیم . بعنوان فردی شاغل در نیروگاه و آشنایی كافی نسبت به صنعت برق بهتر دیدم توضیحاتی در مورد اثر بخشی این عملیات (در صورت عملكرد درست دست كمی از یك عملیات جنگی ندارد) داده شود. اولا:در این تاریخ به تمامی نیروگاه ها آماده باش داده شده كه خود نشانگر میزان ترس عمال رژیم در این رابطه است. دوما: تمامی شبكه توسط دیسپاچینگ ملی كنترل می شود كه در صورت بالا رفتن ناگهانی مصرف برق اقدام به قطع مناطق پر مصرف می نماید. این كار توسط كامپیوتر با اولویت بر صنایع پر مصرف مثل صنایع فولاد انجام می شود. بعضی از افراد نا آگاه فكر می كنند ایجاد اشكال در شبكه تنها باعث قطعی برق می گردد. لیكن در صورت اقدام مناسب توسط مردم و در صورت black out شدن شبكه ضرر و زیان بیش حد تصور خواهد بود و حداقل تا 14 ساعت نرمال كردن شبكه امكان ندارد. بنده قصد ندارم ابعاد ضرر زیان را بطور مفصل توضیح بدهم چون از موضوع اصلی فاصله میگیریم. بنا براین تنها نحوه مناسب عملیات شرح داده می شود. این در حالی است که این مطلب بصورت یك سناریو و از دید یك شاغل در دیسپاچینگ شرح داده می شود:
1) در ساعت پیك بار به مطابق با گراف مصرف به نیروگاهها دستور افزایش تولید داده می شود. در ساعت پیك 21 الی 23 می باشد در بیشترین مقدار مصرف قرار دارد.
2) این افزایش مصرف بدلیل وقوع شب و روشن شدن لامپهای روشنایی در كشور حادث می شود. اما بدلیل تفاوت افق در شرق و غرب كشور و اختلاف 1 ساعته آن و همیشگی بودن موضوع به راحتی قابل كنترل می باشد.
3) حال فرض كنیم در ساعت 21 شب مذكور به شدت شاهد افزایش تولید شوند. آنگاه به سرعت بدلیل هشدارههای داده شده اقدام به برداشتن بار از شبكه و عادی سازی آن مینمایند. یعنی با اعمال خاموشی در بعضی مناطق شبكه را از فاجعه نجات می دهند.
4) اما چیزی كه راهی ندارد افزایش ناگهانی به مدت 3 دقیقه یا حداكثر 5 دقیقه و پس آن.
5) ضربه نهایی و كمر شكن!!!!! یعنی برداشتن كلیه مصرف و قطع ناگهانی آن به مدت 10 دقیقه كه در این مورد كاری از دیسپاچنگ ساخته نیست مگر دستور به نیروگاه ها به منظور كاهش بار كه حداق 20 دقیقه بطول می انجامد و در این زمان كار از كار گذشته. و شبكه black out می شود. كه در صنعت برق كمتر از زلزله نیست. و عادی سازی آن با توجه به عمق فاجعه كه شامل تمامی صنایع می شود قابل ارزیابی نیست.
6) تیر خلاص: به احتمال كم اگر مشكلی پیش نیاید (خیلی بعیده!) بعد از اتمام 10 دقیقه مجددا بمدت 5 دقیقه نهایت مصرف را اعمال نمایید.
7) در صورت تمایل می توانید ساعت 22:30 همزمان با اخبار عملیات را تجدید كنید!!
8) این كار را در همه روزهای امرداد ماه در روزه های فرد كه بیشترین مصرف كشور می باشد انجام دهید.
+ + + + + + + + +
چینی‌ها حتی جانماز‌ برای ایران تامین می‌كنند پرچم چینی با آرم خرچنگ برگرفته از آرم سیک های هندی برای ایران، باتوم و شوكر:
شعارهای جدید این روزها گوش همه را پر کرده اما روزی که مردم ایران علیه دو کشور سابقا کمونیستی شعار داده اند، خیلی هم جای شگفتی نداشت. آدینه گذشته مردم معترض پایتخت علیه دو کشور روسیه وچین شعار دادند. درحاشیه نماز جمعه آن روز، مردم بحثی قدیمی را پیش کشیدند که پیش ازآن، هم دراینترنت دنبال شده بود وهم از سوی تولیدکنندگان ایرانی بارها شنیده بودیم. آن روز مردم معترض درخیابان ها حضور میلیونی داشتند، برای نخستین بار به صورت گسترده، از تحریم کالاهای چینی سخن گفتند.
بحثی که پیش ازاین بارها توسط تشکل‌های اقتصادی وفعالان بخش خصوصی مطرح شده بود. به این ترتیب به نظر می‌رسد مردم برای نخستین بار کنار تشکل‌های اقتصادی وتولیدی قرار گرفته‌اند تا کالاهای بی کیفیت کشوری که دولتش سرکوبگری می‌کند را تحریم کنند. این درحالی است که سایه کالاها وسیاست والگوی چینی، بدجوری بر زندگی ما سایه افکنده است. باتوم و شوک الکتریکی: Made In China البته مشخص نیست که در ایران مدل توسعه متعادل، نامتعادل، صنایع جایگزین، صنایع مادر یا... کدام مدل مورد استفاده است اما کشورهای جهان سوم در هر حال که رو به توسعه باشند، تلاش می‌کنند تا لااقل بخشی از نیازهای ساده خود را که به تکنولوژی‌های انحصاری نیاز ندارد، خودشان تولید کنند.
در این مسیر برای پاگرفتن این حرکت، دولت تا حدی با وضع پاره‌ای قوانین مثل تعرفه‌های واردات یا ممنوع کردن واردات برخی کالاها به تولید کنندگان داخلی مهلت می‌دهد تا سرپا بایستند. باتوم‌ها عموما یا پلاستیکی یا فولادی هستند. برخی از آنها ساختار کمی پیچیده‌ای دارد برای مصارف خاص. در ایران گاهی از باتوم‌های چوبی هم استفاده می‌شود. با این شرایط جای سوال است که آیا ایران که در زمینه نانوتکنولوژی به دستاوردهایی جهانی رسیده، ایا واقعا نیاز دارد از چین وسایل ضد شورش و دفاع شخصی وارد کند؟!
وسایل چینی مثل شوکرها، اسپری‌های اشک آور و... قابل قبول هستند اما باتوم و دستبند دیگر وسیله‌های پیچیده‌ای نیستند. با این حال شاید برایتان جالب باشد که بدانید انواع وسایل ضد شورش، دفاع شخصی و باتوم‌های چینی در بازار داخل وجود دارند. با این توضیح که طی چند سال اخیر شرکت‌های خصوصی معدودی به صورت تخصصی اجازه پیدا کردند تا وسایل نظامی و دفاعی را به کشور وارد کنند. ...
+ + + + + + + + +
بی سرو سامانی ادارات در تهران:
استاندار تهران گفت: ادارات بهداشت و درمان و بانك‌ها در استان تهران بی سر و سامان هستند و متولی مشخصی كه پاسخگوی شهروندان باشد، وجود ندارد. به گزارش فارس، تمدن در جلسه شورای برنامه‌ریزی توسعه استان تهران افزود: در این جلسه همه سازمان‌ها اعم از اوقاف، بهزیستی و سایر سازمان‌ها نماینده دارند و ما با یك نفر طرف حساب هستیم ولی در بخش بهداشت و درمان این گونه نیست. وی خاطرنشان كرد: ‌بهداشت و درمان در استان تهران مشكل جدی ساختاری دارد و هرچه تلاش كردیم كه مسئولیت‌ها را در این استان یك كاسه كنیم، ناموفق ماندیم به طوری كه بسیاری از اقدامات در بخش بهداشت و درمان در این استان تیری در تاریكی است.
تمدن با بیان اینكه با وجود اقدامات دولت در این بخش، مردم تهران هنوز با مشكل مواجه هستند، افزود: هر چه داد می‌زنیم كسی نیست، گوش كند و اگر لازم باشد آنها را توبیخ می‌كنیم. استاندار تهران تصریح كرد: تقسیم تهران به شرق و غرب و مناطق خود مختار باعث می‌شود هیچ مرجع معین و پاسخگویی نداشته باشیم. وی گفت: ساختار غلط اجازه نمی‌دهد كه مدیران كارآمد در این جلسات شركت كنند و اگر حضور می‌یابند دایره پاسخگویی آنان تا كجاست. یك خط كش گذاشته‌ایم و شهر را تكه پاره كرده‌ایم در حالی كه بهداشتو درمان، مدیریت یكپارچه می‌خواهد. تمدن اظهار كرد: بانك‌های استان تهران نیز پاسخگوی مردم نیستند و نمی‌دانیم كه در این ارتباط باید با چه كسی رایزنی كنیم و پاسخ نهایی بگیریم. وی افزود: چاره‌ای نداریم جز اینكه بسیاری از مسائل را مستقیماً با رئیس بانك مركزی در میان بگذاریم. استاندار تهران گفت: در صورت تخلف سیستم بانكی در استان‌های دیگر مشخص است كه چه كسی باید پاسخگو باشد در حالی كه این اتفاق در بانك‌های استان تهران نمی‌افتد. تمدن یادآور شد: تأكید رئیس جمهور بر این بوده است كه مدیریت بانك‌ها در استان تهران باید یكپارچه باشد.
+ + + + + + + + + ۱۶ تن در ایران به آنفلوانزای خوکی مبتلا شده اند:
یکی از مقامات وزارت بهداشت و درمان ایران اعلام کرد تعداد مبتلایان به آنفلوانزای خوکی در ایران به ۱۶ تن رسیده است. به گزارش بی. بی. سی محمود سروش با اعلام این آمار گفت: "پیش از این آمار مبتلایان به بیماری آنفلوانزای خوکی در کشور ۹ تن بود که با اضافه شدن هفت تن دیگر به این بیماران، آمار مبتلایان به آنفلوانزی خوکی در ایران به ۱۶ تن رسید. از میان این مبتلایان ۱۲ تن از زائران حج عمره هستند. " مدیر برنامه آنفلوانزا و مراقبت بهداشتی مرزی با انتقاد از بی توجهی کاروان های زیارتی نسبت به تاکید های وزارت بهداشت به شهروندان توصیه کرد که افراد بالای ۶۵ سال، کودکان زیر پنج سال و بیماران قلبی، تنفسی، آلرژی و آسم، کلیوی، عضو پیوندی و شیمی درمانی به عمره نروند. برپایه ی آخرین آمار اعلام شده از سوی مسئولان بهداشتی عربستان سعودی، در حال حاضر نزدیک به ۴۰۰ تن در آن کشور مبتلا به آنفلوانزای خوکی شده اند.
+ + + + + + + + +
برنج‌های وارداتی آلوده به سموم خطرناك اند!:
نایب رئیس انجمن برنج ایران گفت: برنج‌های وارداتی به ایران دارای سموم خطرناكی است كه برای نگهداری درازمدت آن استفاده می‌كنند. پرویز حسین‌نتاج با اشاره به اینكه آزمایش‌هایی برای تایید این نتیجه انجام شده است، یادآور شد: برنج مانند هر ماده غذایی دیگر دارای زمانی برای فاسد شدن است كه گذر این زمان به فاسد شدن آن منجر می‌شود. به گزارش فارس وی با اشاره به اینكه برنج‌های وارداتی به ایران در مقایسه با سایر برنج‌های دیگر دارای ماندگاری غیرطبیعی است، تصریح كرد: اگر برنج‌های نوع ایرانی و وارداتی برای مدت مشابه در شرایط یكسان نگهداری شوند، برنج ایرانی سریعتر و در زمان منطقی فاسد می‌شود اما نوع وارداتی بسیار ماندگارتر است.
وی تصریح كرد: اگر واردات برنج به‌منظور توازن بازار برای رعایت حال مصرف‌كنندگان وارد می‌شود چرا باید به این سادگی برنج‌های آلوده‌ای كه هیچ كشوری حاضر به خرید آنها نیست، وارد كشور شود. به گفته وی این نوع برنج‌ها به جز ایران، افغانستان و عراق در هیچ ‌جای دیگر دنیا خریدار ندارند. حسین‌نتاج با اشاره به اینكه همه دنیا تلاش می‌كند با كشت ارقام پرمحصول به خودكفایی در این محصول دست‌یابد، افزود: با وجود اینكه از سال‌های گذشته تاكنون دست‌یافتن به خودكفایی در برنج از اهداف متولیان بوده است اما به دلیل اینكه نداشتن زمانبندی، دست‌یافتن به مرز خودكفایی حاصل نشده است.
وی با اعلام اینكه اعتبارات بخش كشاورزی در دولت نهم نسبت به دولت‌های گذشته رشد چشمگیری داشته است، یادآور شد: به دلیل عدم سیاست‌گذاری مناسب در این حوزه، تغییر چشمگیری در بخش كشاورزی با وجود اعتبارات مناسب صورت نگرفته است. نایب ‌رئیس انجمن برنج ایران اظهار داشت: اعتبارات این بخش در سال‌های گذشته باید صرف امور زیربنایی می‌شد نه اینكه اعتبارت مربوط به خشكسالی صرف واردات برنج شود.
+ + + + + + + + + حقوق و مزایای ۱۳ میلیون تومانی برخی کارمندان وزارت نفت:
حقوق و مزایا در برخی واحدهای زیرمجموعه وزارت نفت به نحو چشمگیری افزایش یافته است به نحوی که به عنوان نمونه یک مسئول میانی در یکی از شرکت های تابعه وزارت نفت ۱۳میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در یک ماه حقوق و مزایا دریافت کرده است. به گزارش رسیده؛ این افزایش حقوق در حالی است که به نظر می رسد توجیه احتمالی درباره این که این مبلغ صرفا شامل حقوق و مزایا نبوده که وام یا مطالبات قبلی آن هاست را رد می کند. زیرا گزارش ها حاکی است همان فرد در ماه های پیش ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و ۷میلیون و ۳۹۰ هزار تومان حقوق دریافت کرده است. این افزایش حقوق با توجه به سال پیش در حدود ۷۵ تا۱۰۰ درصدی آن هم در یک محدوده بالا افزایش پیدا کرده است در صورتی که بسیاری از کارمندان تنها با افزایش ۱۵درصدی حقوق روبرو بوده اند.
+ + + + + + + + +
اعتباری برای پرداخت حق الزحمه ناجیان غریق در نظر گرفته نشده: مدیرعامل جمعیت هلال احمر مازندران گفت: تاکنون هیچ اعتباری برای پرداخت حق الزحمه ناجیان غریق مستقر در سواحل استان اختصاص نیافت. فردین خنجری ظهر دوشنبه در حاشیه بازدید از طرح های سالمسازی دریا در ساری افزود: هیچ اعتباری از سوی جمعیت هلال احمر کشور در خصوص تامین و پرداخت حق الزحمه ناجیان غریق در 116 نقطه حادثه خیز استان در بودجه سال 88 دیده نشده است. مدیرعامل جمعیت هلال احمر مازندران افزود: بر اساس مصوبه جلسه ستاد طرح سالم سازی دریا در خرداد ماه امسال مقرر شد سازمان گردشگری استان نسبت به تامین 150 میلیون تومان حق الزحمه ناجیان غریق اقدام کند که تحقق این مصوبه در فرآیند پرداخت حق الزحمه ناجیان غریق ضروری است. 338 کیلومتر از نوار ساحلی شمال کشور در مازندران واقع است.
+ + + + + + + + +
رکود شدید بازار مسکن:
رکود شدید بازار مسکن طی 9 ماه اخیر، موجب شده است تا درآمدهای شهرداری تهران با کاهش بی‌سابقه‌ای روبرو شده و این سازمان بزرگ را در بحران مالی گرفتار کند. شهرداری تهران ماهیانه حدود 100 میلیارد تومان هزینه جاری دارد که باید در بخش خدمات شهری و اداری هزینه کند و از سوی دیگر با احتساب هزینه‌های عمرانی به ویژه هزینه تملک‌ها و احداث پروژه‌های بزرگ، درآمد موردنیاز شهرداری تهران در هر هفته مبلغی بالغ بر 100 میلیارد تومان می‌شود که بنابر اظهار منابع آگاه، در شرایط کنونی، تنها کمتر از نصف این مبلغ محقق می‌شود. کسری شدید درآمد شهرداری موجب شده است تا پروژه‌های بزرگ شهری به جز BRT و تونل توحید با مشکل تأمین بودجه روبرو شوند و بسیاری از پروژه‌ها نظیر تکمیل بزرگراه امام علی، صیاد شیرازی و یادگار امام، از برنامه زمان‌بندی خود عقب افتاده‌اند. اما به نظر می‌رسد کل کشور و شهرداری تهران به دلیل عدم دسترسی به درآمدهای ثابت نظیر درآمد نفتی دولت و حساس بودن فعالیت‌های اقتصادی تهران نسبت به مسایل سیاسی و تحولات جهانی، بیشترین آسیب را از رکود جهانی اقتصاد، سیاست‌های نادرست اقتصادی و ناآرامی‌های پس از انتخابات متحمل شود و در صورتی که تدبیری برای جبران اثر کاهش شدید درآمدهای شهرداری که ناشی از رکود بی‌سابقه فعالیت‌های ساختمانی در تهران است اندیشیده نشود،‌ پایتخت با پیامدهای بحران در مدیریت شهری روبرو خواهد شد.
+ + + + + + + + +
ذخایر خارجى كشور روند نزولى به خود گرفت:
اكونومیست در تازه ترین گزارش خود اعلام كرد: ذخایرخارجى ایران روند نزولى به خود گرفت.واحد اطلاعات اكونومیست در تازه ترین گزارش خود اعلام كرد كه ذخایر ایران به جز طلا در سال جارى كاهش بیش از ۱۴ میلیارد دلارى خواهد داشت. به گزارش رسیده، اكونومیست در گزارش ماه ژوئن ۲۰۰۹ خود میزان ذخایر ایران به جز طلا در سال گذشته را ۹۶ میلیارد و ۳۰۹ میلیون دلار برآورد و پیش بینى كرد كه این میزان با ۱۴ میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار كاهش در سال جارى به ۸۲ میلیارد و ۵۹ میلیون دلار برسد. به باور اكونومیست در سال گذشته كشور شاهد بیشترین میزان ذخایر خارجى خود بود و در سال جارى و سال آینده میزان این ذخایر روند نزولى به خود خواهند گرفت. اكونومیست عنوان كرده است كه در سال ۸۹ ذخایر ایران به جز طلا با ثبت رقم ۷۷ میلیارد و ۸۰۹ میلیون دلار، كاهش چهار میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلارى نسبت به سال جارى خواهد داشت.
+ + + + + + + + +
اظهارات یک مقام سیاسی در مورد چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" که اکنون در تصرف عراق است:یک مقام آگاه سیاسی درباره تفاوت دیدگاه نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران و عراق در خصوص چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" که اکنون عراقی ها آنرا به تصرف در آورده اند، در منطقه عمومی دهلران و اخباری که بعضی از رسانه ها در این رابطه گزارش کرده اند، توضیحاتی اراده کرد. به گزارش خبرگزاری مهر، یک مقام مطلع سیاسی درباره تفاوت دیدگاه نیروهای مرزی جمهوری اسلامی ایران و عراق در خصوص چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" در منطقه عمومی دهلران و اخباری که بعضی از رسانه ها در این رابطه گزارش کرده اند، گفت: به دنبال وقوع جنگ علیه کشورمان اغلب میله های مرزی به کلی از میان رفته و از طرفی آثار و عوارض طبیعی خط مرز (توپوگرافی) نیز تخریب شده اند. لذا پرسنل مرزی ایران و عراق بعضاً در تشخیص دقیق خط مرز با تفاوت دیدگاه مواجه شده و در نتیجه موجبات بروز سوء تفاهماتی را فراهم ساخته اند.
دولت های جمهوری اسلامی ایران و عراق نسبت به رفع کلیه مشکلات موجود در مرزهای زمینی و رودخانه ای مشترک براساس معاهدات 1975 و نیز فعال نمودن مجدد مکانیسم های فنی- اجرایی پیش بینی شده در این معاهدات توافق نموده و در حال حاضر نیز اغلب کمیسیون های مشترک فنی پیش بینی شده در معاهدات 1975 فعال شده اند. این مقام ابراز امیدواری کرد، با اتمام کار کمیسیون مختلط مامور ساخت میله های مرزی در مرز زمینی مشترک ایران و عراق تفاوت دیدگاه در مورد چاه های نفتی واقع در مرز مشترک از بین برود.
+ + + + + + + + +
وضعیت اقتصادی رژیم وخیم تر می ‌شود:
بنابر نظر کارشناسان حتی اگر بحران سیاسی موجود بر همه‌ی مسائل سایه نیافکنده بود، دولت به سختی می‌توانست تورم را مهار کند و از میزان بیکاری توده‌ای بکاهد. نفت دیگر نمی‌تواند منبع امید مطلق دولت برای کسب تن‌خواه‌گردان باشد. هفته‌ی گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی در مورد وضعیت اقتصادی ایران از قول ساموئل سیچوک، کارشناس انرژی در لندن، نوشت که با نظر به مشکلات موجود این پرسش مطرح است که احمد‌ی‌نژاد چگونه خواهد توانست پس از سرکوب اعتراض‌ها به وضعیت اقتصادی کشور سروسامان دهد. این تحلیل‌گر، می‌گوید که رئیس جمهور باید دست کم تا پایان سال حواس خود را بر روی تنش‌های سیاسی داخلی متمرکز کند و این در حالی است که اقتصاد ایران دیگر تحمل آن را ندارد که وضعیت نابسامان کنونی را ادامه دهد. این پرسش هم ولی مطرح است که آیا بحران سیاسی فروکش خواهد کرد؟
تورم و بیکاری:آسوشیتدپرس در گزارش خود به این نکته اشاره می‌کند که احمدی‌نژاد درآمد سرشار نفتی سال ۲۰۰۸ را به گونه‌ای خرج کرد که بتواند رأی جمع کند. شیوه‌ای که او برای خرج کردن درآمد نفتی پیش گرفت، باعث شد که تورم فزونی گیرد. در این گزارش آمده است که تورم ۲۵ درصدی و نرخ بیکاری ۲۰ درصدی بویژه بر توده‌ی جوان زیر ۳۰ سال، که اکثریت اهالی را تشکیل می‌دهد، فشار می‌آورد. برای رفع مشکل بیکاری بایستی سرمایه‌گذاری صورت گیرد، اما اکنون بخش خصوصی به دلیل تیره بودن چشم‌انداز آینده، تمایلی به این کار ندارد. خود دولت نیز ناتوان از سرمایه‌گذاری برای حل مشکل بیکاری است.
"ایلنا" به نقل از ابراهیم جمیلی، عضو هیئت رئیسه‌ی اتاق ایران و رئیس اتاق زنجان نوشته است: «یکی از مشکلاتی که واحدهای تولیدی را آزار می‌دهد، کمبود نقدینگی است، اما بانک‌ها اقدامات لازم برای جبران و برطرف کردن این معضل را به طور جدی انجام نمی‌دهند و در نتیجه زیان‌های هنگفتی به واحدهای تولیدی وارد آمده و باعث شده تا نیاز شدیدی به کمک دولت و تأمین نقدینگی داشته باشد.» نقدینگی و نفت:منبع نقدینگی در ایران اساسا نفت است. فاروق کیخسروی بابامیری، رئیس کمیسیون تجارت اتاق ایران، گفته است: « تراز بازرگانی خارجی کشور در بین سال‌های ۸۲ تا ۸۷ روند صعودی را نشان می‌دهد و از ۳۴ هزار میلیارد ریال به ۱۲۰ هزار میلیارد ریال رسیده است. اما این تراز تجاری با احتساب صادرات نفت مثبت است.» ایلنا نوشته است که «کیخسروی معتقد است که اگر نفت را از تراز بازرگانی خارجی کنار بگذاریم آمارها ابعاد نگران‌کننده‌ای را نشان می‌دهد».
اما دولت دیگر نمی‌تواند به درآمد نفت به عنوان یک منبع لایزال تولید نقدینگی نگاه کند. بازار نفت تثبیت شده است و با وجود غلبه‌ی خوش‌بینی بر آن به دلیل افزایش تقاضا بعید به نظر می‌رسد که با پدیده‌ی رشد سرسام‌آور قیمت به روال سال ۲۰۰۸ روبرو شود. عامل دیگری که بر روی درآمدهای نفتی ایران تأثیر منفی می‌گذارد، کاهش میزان استخراج نفت، به دلیل مشکلات سخت‌افزاری ایران در این زمینه است. آسوشیتدپرس در این مورد می‌نویسد: «ایران بایستی میلیاردها خرج واردات بنزین کند، در حالی که میزان استخراج نفت هر ساله کاهش می‌یابد، با وجود اینکه ایران از نظر منابع نفتی در زیر زمین خود مقام سوم را در جهان دارد. در مورد گاز نیز چنین است که فقط روسیه از نظر حجم منابعش از ایران برتر است. ایران برای اینکه منابع‌ خود را به کالا تبدیل کند، به فناوری‌های استخراج و پالایشگاه نیاز دارد. این، پاشنه‌ی آشیل ایران است. تحریم‌های بین‌المللی مشکلات در این زمینه را تشدید می‌کنند و انتخابات بحران‌انگیز ریاست جمهوری وضع را بدتر کرده است.»
مشکل استخراج:بنابر آماری که در گزارش آسوشیتدپرس آمده است، ایران هر ساله ۴ تا ۸ درصد ظرفیت استخراج خود را از دست می‌دهد، چیزی که هر روز برابر با ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار بشکه می‌شود. بنابر برآورد این گزارش، دولت احمد‌ی‌نژاد، حتی اگر با بحران سیاسی کنونی مواجه نبود، نمی‌توانست با کمک روس‌ها و چینی‌ها مشکل استخراج را حل کند. گزارش در این رابطه، پروژه‌ی پارس جنوبی را مثال می‌زند: «بنابر نظر کارشناسان ۷۰ درصد تکنیکی که در پارس جنوبی، از جمله برای تأسیسات برنامه‌‌ریزی شده‌ی گاز مایع لازم است، در دست شرکت‌های آمریکایی است که ایران نمی‌تواند از آنها چیزی بگیرد. در مورد پالایشگاه‌ها نیز چنین است.»
+ + + + + + + + +
شرکت فرانسوی رنو از ایران خارج می شود:
این روزها بازار شایعه لغو قرارداد همکاری‌های رنو با خودرو‌سازان بزرگ داخلی قوت گرفته است. پس از صنایع سنگین (صنایع نفت وگاز) سهم صنعت خودرو حدود 5 /4 درصد از تولید ناخالص ملی است و اشتغال‌زایی مستقیم و غیرمستقیم دارد و صنعتی که دارای تأثیر مسقیم روی توسعه ملی دارد.
+ + + + + + + + +
بحران در حال گسترش به شهرهای دیگر است:
روزنامه فرانسوی فیگارو: اکنون خیابان ها نقش دستگاه بحران سنج را بازی می کنند. بحرانی که کشور را تهدید به فلج شدن می کند. فیلم های های تازه ای از تظاهرات مردم شیراز و رشت، به سایت یوتیوب فرستاده شده است. بحران در حال گسترش به شهرهای دیگر می باشد. بیانیه هایی در باره گردهمایی های تازه نیز صادر شده است.
+ + + + + + + + + تخریب گسترده بافت تاریخی شیراز:
بخشی از بافت تاریخی شیراز كه متعلق به دوره قاجار و پهلوی اول است، طی هفته‌های گذشته با طرح احتمالی ساخت مجتمع تجاری و در بی‌خبری مسئولان میراث فرهنگی به طور كامل تخریب شد. درحالی كه تنها شش ماه از جلسه پرهیاهوی مدیران سازمان میراث فرهنگی كشور با مسئولان استان فارس و نمایندگان این استان در مجلس شورای اسلامی برای حفظ و ساماندهی بافت تاریخی شیراز می‌گذرد، بافت قاجاری شیراز دچار تخریب گسترده شده و مدیران میراث فرهنگی استان از اتفاقات رخ داده اظهار بی‌اطلاعی می‌كنند. معاون میراث فرهنگی استان فارس، تخریب‌ها را متعلق به 10 سال پیش دانست كه طبق طرح به‌سازی پیش می رود. مصیب امیری در پاسخ به اینكه آیا تخریب‌های ماه گذشته نیز متعلق به طرح 10 سال پیش است، اظهار داشت:« از تخریب های جدید خبری ندارم و باید در مورد آن پرس و جو كنم.» این اظهارات امیری درحالی عنوان می شود كه یك كارشناس پایگاه میراث فرهنگی استان فارس به CHN گفت:« تخریب‌ها را از نزدیك دیده‌ام و بخش زیادی از آنها جدید است.»
وی با تاكید بر اینكه تخریب متعلق به 10 سال پیش نیست، افزود:« تخریب بافت قاجاری شیراز طرحی است كه سازمان عمران و نوسازی شهرداری از یك سال پیش آغاز كرده است. عموم قسمت‌های تخریب شده جدید نیز در گذر اسكندری قرار دارد.» این كارشناس میراث فرهنگی با اشاره به تخریب‌های پشت مدرسه خان، تصریح كرد:« طرح مدرسه خان پروژه‌ای است در دست شهرداری كه قرار است تبدیل به یك مركز تجاری بزرگ شود، بنابراین حواشی آن‌را كم كم دارند می‌كنند.» وی یادآور شد پایگاه میراث فرهنگی استان فارس از تخریب‌ها مطلع بوده است. اما رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان در واكنش به تخریب گسترده بافت قاجاری شیراز تنها گفت:« اطلاعی ندارم.» محمدرضا بذرگر افزود:« تاكنون گزارشی مبنی بر تخریب به من نرسیده است. با این حال بازرس بافت قدیم را به محل موردنظر اعزام می كنیم تا از اتفاقات حادث شده مطلع شویم و چنانچه این تخریب خلاف مقررات و قوانین باشد، ناظران بافت تاریخی سازمان پس از بررسی آنرا متوقف می كنند.»
رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس كه آیا برای تهیه گزارش و باخبر شدن از تخریب كمی دیر نیست آنهم باتوجه به اینكه بخش‌های زیادی از بافت به كلی تخریب شده است، اظهار داشت:« بار دیگر می گویم از تخریب مطلع نشدم زیرا خبری به من نداده‌اند.» لازم به ذكر است محوطه تخریب شده بافت تاریخی شیراز؛ بخشی از بافت 360 هكتاری تاریخی است كه در جنوب شهر شیراز واقع است. مهم ترین قسمت‌های تخریب شده از پشت مدرسه خان تا سرای مشیر، از كوچه حمام قاضی به گذر حاج كریم صراف و كوچه اسكندری است. این سه محوطه دچار تخریب گسترده شده است. این اتفاق كه به گفته آگاهان بی‌سابقه‌ترین تخریب میراث فرهنگی در استان فارس بوده است، بخش اعظم بافت قاجاری شیراز را به محاق برده است.
+ + + + + + + + +
فردا طولانی ترین خورشید گرفتگی قرن:
سی. ان. ان: طولانی ترین خورشیدگرفتگی قرن بیست ویکم در روز چهارشنبهبه وقوع می پیوندد. این خورشید گرفتگی حد اکثر شش دقیقه و سی و نه ثانیه به طول خواهد انجامید. وقوع این حادثه باعث شگفتی بسیاری در جهان خواهد شد اما بر اساس اعتقادات خرافی موجی از خطرات برخی مناطق را فرا می گیرد. به طور مثال طالع بینان هندی معتقدند با وقوع خورشیدگرفتگی، در سراسر جهان ناآرامی و آشوب به وقوع خواهد پیوست. بر اساس اساطیر هندو ها، گرفتگی خورشید در نتیجه بلعیدن خورشید توسط دو دیو به وقوع می پیوندد. برخی نیزمعتقدند در هنگام کسوف، مواد غذایی و آبها غیرقابل خوردن و آشامیدن می شوند. چینی های قدیم نیز خورشید گرفتگی را به وقوع حوادث فاجعه بار و مرگ امپراطوران نسبت می دهند. تصورات خرافی در باره وقوع حوادث در زمان خورشیدگرفتگی هم اکنون نیز در چین جریان دارد. بر اساس یک مقاله اینترنتی، چینی ها براین باورند نودو پنج درصد جنگ ها یا ناآرامی ها در سالی که کسوف به وقوع می پیوندد رخ می دهد.
+ + + + + + + + +
صدراعظم آلمان یاد سو‌قصدكنندگان به جان هیتلر را گرامی داشت:
رهبران آلمان در مراسم یادبود عاملان سوقصد به «آدولف هیتلر» شرکت کردند.به گزارش دویچه‌وله، رهبران آلمان روز دوشنبه در مراسم یادبود عاملان سوقصد به جان آدولف هیتلر که ۶۵ سال پیش اعدام شدند، شرکت کردند. «فرانس یوزف یونگ»، وزیر دفاع آلمان، در این مراسم تاج گلی نثار بنای یادبود این افراد کرد. در این گزارش آمده است، بیستم ماه ژانویه ۱۹۴۴میلادی چند تن از افسران آلمانی با قرار دادن بمبی در کیف دستی تلاش کردند، آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را ترور کنند، ولی این عملیات به شکست انجامید و چهار تن از عاملان آن، از جمله سرهنگ «کلاوس گراف شِنک فون اشتاوفن برگ»، چندی بعد اعدام شدند. گفته‌شده كه «آنگلا مركل»، صدراعظم آلمان در این مراسم شرکت كرده و مقاومت این افراد را موجب سرافرازی آلمان دانست.
+ + + + + + + + +
زیان جدی شرکت نوکیا در ایران:روزنامه فرهیختگان در گزارشی از زیان جدی شرکت نوکیا در ایران پس از حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری خبر داده است. بر اساس این گزارش، در پی حوادث بعد ار انتخابات و انتشار اخباری مبنی بر فروش فناوری کنترل ارتباطات از ناحیه شرکت نوکیا به دولت، فروش گوشی های تلفن همراه این شرکت با افت شدیدی در بازار ایران مواجه شده است. در گزارش فرهیختگان آمده است: روزنامه اعتمادملی چند پیش از کاهش میزان فروش و تقاضای گوشی‌های نوکیا در بازار ایران خبر داده بود، گفت‌وگو با فعالان بازار تلفن همراه نیز این را ثابت می‌کند که نوکیا جایگاه همیشگی خود را در بازار تلفن همراه از دست داده است. گزارش نویس روزنامه اعتمادملی و فعالان بازار تلفن همراه که با ما گفتگو کردند بی‌تردید دلیل بی‌میلی خریداران گوشی تلفن همراه برای خرید گوشی‌های نوکیا را انتشار خبری به نقل از یکی از سخنگوهای شرکت نوکیا ـ زیمنس در هفته‌های اخیر می‌دانند که در آن خبر آقای بن روم فروش تجهیزات شنود به دولت ایران را تأیید کرده است.
فروشندگان گوشی در بازار از کاهش 5 تا 10 درصدی فروش نوکیا در بازار تلفن همراه تهران خبر می‌دهند. این رقم در بدبینانه‌ترین حالت حتی تا 50 درصد کاهش میزان فروش برای نوکیا هم برآورد شده است. به گفته فعالان بازار در حال حاضر بیشتر شرکت‌ها و به ویژه نوکیا به دلیل مسائل سیاسی با افت فروش مواجه شده‌اند. در پی این موضوع، متقاضیان گوشی تلفن همراه به سوی دیگر برندهای گوشی روی آورده‌اند و تمایلی به خرید گوشی‌های نوکیا ندارند.
این فعالان می‌گویند با کاهش خرید و فروش گوشی‌های نوکیا، نمایندگان این شرکت نیز برای فروش بهتر و جلب مشتری انواع محصولات خود را با افت قیمت در بازار عرضه کرده‌اند. اما از دست دادن بخش بزرگی از بازار تلفن همراه ایران تنها زیان نوکیا ـ زیمنس نبوده است، این شرکت براساس گزارشی که نشریه واشنگتن تایمز منتشر کرده، در آستانه از دست دادن قراردادی بزرگ قرار دارد. براساس گزارش این نشریه، مسوولان حمل‌ونقل کلانشهر لس‌آنجلس روز 23 ژوئیه برابربا اول امرداد پیرامون قراردادی 300 میلیون دلاری تصمیم‌گیری خواهند کرد. این قرارداد برای ساخت 100 واگن مترو بسته خواهد شد. شرکت زیمنس آلمان یکی از شرکت‌های باسابقه و مورد اعتماد در چنین پروژه‌هایی است، اما برخی سیاستمداران ایالت کالیفرنیا و مدافعان حقوق بشر ایرانی، با سپردن قرارداد به این شرکت آلمانی مخالفند. آنان از مقام‌های لس‌آنجلس خواسته‌اند که قرارداد را به شرکت دیگری واگذار کنند.
دلیل این درخواست، انتقادی است که به معامله سال گذشته شرکت زیمنس ـ نوکیا با ایران وجود دارد. شرکت آلمانی زیمنس به همراه شرکت تجاری نوکیا، در سال 2008 تازه‌ترین فناوری کنترل ارتباطات را در اختیار دولت ایران گذاشته‌اند. چندی پیش «وال استریت ژورنال» نوشت که شرکت زیمنس ـ نوکیا به شبکه ایرانی «TCI» که خدمات اینترنتی در اختیار مشترکان خود قرار می‌دهد، نرم‌افزاری موسوم به DPI فروخته است که با آن می‌توان مجموعه‌ای از داده‌ها را فیلتر کرد. نرم‌افزار «Inspection Packet Deep»، اساساً برای ردگیری ویروس یا هرزنامه‌ها و جدا کردن و فرستادن آنها به قرنطینه ساخته شده است، با آن اما می‌توان اطلاعات هم گرد آورد و گفت‌وگوهای کاربران را نیز شنود کرد. انتشار این اخبار از جمله واکنش‌های منفی‌ای را در میان برخی سیاستمداران آلمانی برانگیخت. بر هم خوردن روابط اقتصادی و تجاری شرکت نوکیا ـ زیمنس در حالی اتفاق می‌افتد که این شرکت اوضاع اقتصادی نابسامانی را تجربه می‌کند و این اتفاقات می‌تواند مزید بر علت شده و شرایط سختی را برای این شرکت فراهم کند، سود نوکیا در سه ماه نخست سال 2009 میلادی با کاهش 90 درصدی نسبت به مدت مشابه پارسال همراه بوده است.
+ + + + + + + + +
سفیر مزدور رژیم اسلامی در مسکو: توپولوف هواپیمایی امن است:خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس): سفیر جمهوری اسلامی در روسیه «توپولوف» را هواپیمای بسیار امنی خواند كه آمار سقوط آن در مقایسه با تعداد پروازهایش در دنیا از «ایرباس» كم‌تر است. محمودرضا سجادی توپولوف را هواپیمای بسیار امنی خواند كه آمار سقوط آن در مقایسه با تعداد پروازهایش در دنیا از ایرباس كم‌تر است و افزود: یك هیئت كارشناسی از روسیه بدین منظور به ایران عزیمت كرده تا به همراه كارشناسان سازمان هواپیمایی كشوری و با استفاده از جعبه سیاه هواپیما بررسی‌ها را انجام و علت قطعی سقوط را مشخص كنند.
سجادی پیش از این نیز هواپیمای توپولوف 154 را جزو ‌امن‌ترین هواپیماهای دنیا دانست و گفت: شما اگر در مسیرهای داخلی روسیه، سوار توپولوف‌های 154 ‌شوید در خواهید یافت كه به هیچ وجه از لحاظ زیبایی و راحتی با ایرباس فرقی ندارند. متأسفانه توپولف در ایران به بدترین وجه، عرضه می‌شود، موكت‌های كثیف، صندلی‌های نزدیك به هم، قیمت آزاد بلیط و .... و نیز تصادفاتی كه به اصل هواپیما ارتباطی نداشت، همه دست به دست هم دادند تا تصویری ترسناك از این هواپیما ارائه دهند. در حالی كه توپولف 154 جزو امن‌ترین هواپیماهای دنیاست. از لحاظ اقتصادی هم به صرفه است و تنها هواپیمایی كه در خطوط ایران سود می‌دهد، این هواپیماست.
+ + + + + + + + +
بازتاب گسترده شعار مرگ بر روسیه در رسانه های روسی:خبرگزاری روسی نووستی: شعار "مرگ بر روسیه!" به "مرگ بر دیکتاتور!" اضافه شد. اما چنین تنفری ناگهانی در ایران نسبت به روسیه از کجا پیدا شد؟ بلافاصله پس از درگیری های خونین در تهران طی روزهای 20 و 21 ژوئن، "مهدی کروبی" یکی از رهبران اپوزیسیون بیانیه ای در روزنامه رسمی حزب خود منشر کرد. او در آن دولت را فراخوانده بود که سرکوب و تعرض به معترضین را متوقف نموده بازداشت شدگان را آزاد کند. در این بیانیه در رابطه با نیروهای دولتی چنین گفته شده بود: "شما پلیس ها را به همسایه شمالی فرستادید تا در آنجا آموزش ببیند که چگونه تظاهرکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دهد و با گاز اشک آور آنان را متفرق کند". همسایه شمالی، روسیه است. همزمان شایعاتی منتشر شدند که نیروهای ویژه روسیه در متفرق سازی تظاهرات دست دارند و "مشاورین" روس در دولت ایران خدمت می کنند.
در Facebook گروهی به نام "مخالفین ماموران روسی در ایران" ایجاد شد. مردم معمولی ایران همیشه نظر مثبتی نسبت به روسیه داشتند و این موج شدید نارضایتی پایه و اساسی جدی دارد. در درجه اول، روسیه یکی از اولین کشورهایی بود که انتخاب مجدد "محمود احمدی نژاد" را تبریک گفت. احمدی نژاد بلافاصله پس از انتخاب خود عازم روسیه شد که در آنجا در یکاترینبورگ "دمیتری مدویدیف" رئیس جمهور روسیه در برابر دوربین با او دست داد (دیدار احمدی نژاد نه از روسیه و بلکه بمنظور شرکت در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای بود که ایران در آن حکم ناظر را دارد و طبق پروتکل میزبان ملزم به دست دادن به میمهمان است - «ریا نووستی»). علاوه بر این روسیه همچنان راه اندازی نیروگاه اتمی ایران در بوشهر را به درازا کشانده است. ایرانیان می فهمند که مسئله تنها در برنامه هسته ای و فشار بین المللی نیست. به نفع روسیه است که برگی برنده در دست داشته باشد تا با کمک آن بتواند به امتیازات سیاسی و اقتصادی دست یابد.


هم میهنان با رسیدن به پایان خبرهای امروز تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران، برقرارآئین ریشه ای وکوبنده تندر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر