۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

خوش به حال شما که مسلمانید و می توانید زنان خود را بکشید

پیک خبری تندر

لیست فیلتر شکن های امروز


https://114.38. 130.218
https://114.47. 0.142
https://220.129 .161.50
https://220.129 .161.50
https://114.47. 0.142
https://122.120 .131.218

به «تندر» بپیوندید، مسلح شوید!

درود بیکران به شما فرزندان خوب آریابوم، پادشاهان ایران
امروز نخستین روز امرداد 6373 شاهنشاهی
برابر با نخستین روز امرداد 1388 معاویه ای
و برابربا 23 ژوئیه 2009 میلادی است

هم میهنان گرامی به خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید

+ + + + + + + + +
حماسیه بزرگ دیگری در راه است:حماسه بزرگ دیگری در راه است، 3 امرداد 1388 همه با هم در تظاهرات آرام خیابانی شرکت می کنیم!
+ + + + + + + + +
مگر نمی دانستی؟شکارچیان برای صید خود بر بام ها دام گسترده بودند؟حال که نیستی،چه می کنی غم مادر را؟برادر را؟غم آزادی را؟تو رفتی و نیستی که ببینیبا رفتنت دوباره صاعقه افتاد به شهر ماجهان کنون "سهراب" را با "ندا" ی دیگری می شناسد،
"ندای آزادی".در زیر خاک خشک، سراغ ریشه را بگیرببین چگونه جان دارد!کسی فرشته ی باران را، درآسمان به دار آویختهتا ریشه ها جان نگیرند در خاک خشک،اسکلت جهالت دهان گشوده، به نفرین تو و یارانتفریاد می شود آوازت، بزن به کوه!تا پژواکش کرکند گوش قاتلانت را.ما که می دانیم چه رازیست در مرگت.در آسمان دو پاره می شود ابرو میگرید بر خاکتنشان "سبزت" را برای که به یادگار نهادیتا تو را به یاد من اندازد؟

+ + + + + + + + +

6 کشته و 30 زخمی دریورش به زائران ایرانی:
رئیس امور عتبات عالیات سازمان حج و زیارت رژیم اسلامی گفت: حمله یک گروه تروریستی به زائران ایرانی که به صورت انفرادی به عتبات عالیات اعزام شدند، 6 کشته و 30 مجروح بر جای گذاشت.
حسین اکبری گفت: این حادثه ساعت 23 سه شنبه در نزدیکی خانقین در مسیر خسروی به بغداد رخ داده است.
اکبری افزود: این گروه تروریستی به اتوبوس زائران شلیک کرده و در جریان این حادثه تاکنون 6 نفر کشته و 30 نفر زخمی شدند.
درآخرین گزارش ها آمار افراد کشته شده 7 تن و زخمیان 31 تن اعلام شده است.

+ + + + + + + + +

ایجاد حکومت نظامی در برخی مناطق شهر مشهد:
روز سه شنبه 30ام تیرماه 1388 رژیم اسلامی در برخی نقاط شهر مشهد حکومت نظامی غیر رسمی ایجاد کرد. بنا به گفته شهروندان شهر مشهد، نیروهای لباس شخصی و پلیس ضد شورش پیرامون دانشگاه فردوسی و داخل پارک ملت شهر مشهد حضور بسیار گسترده و مشهودی داشتند. همچنین حضور نیروهای گارد ویژه، انتظامی، امنیتی و لباس شخصی در خیابان های امامت، باهنر، سجاد، راهنمایی، احمدآباد، بلوار وکیل آباد و میادین آزادی، راهنمایی، چهارراه آزادشهر و بلوار معلم بسیار مشهود بود.
بنا به این گزارش این نیروها با تجهیزات کامل و به طور مشهود از ظهر تا ساعات پایانی شب در خیابان ها حاضر بودند و به رهگذران این مناطق تذکر می دادند. به گفته یکی از شاهدان عینی در خیابان سجاد، ماموران اجازه توقف را به هیچیک از رهگذران حتی در پیاده رو ها نمی دادند. و گروه های بیش از سه نفره را پراکنده می ساختند.
بنا براین گزارش نیروهای لباس شخصی حاضر در پارک ملت و میدان آزادی شماری از رهگذران را بازداشت کردند. شمار بازداشت شدگان حدود 20 تن گزارش شده است.

+ + + + + + + + +

تجمع در میدان هفت تیر:
روزسه شنبه 30 تیر، در حال حاضر در میدان هفت تیر كه محل تجمع بود اوضاع به شدت امنیتی است. هزاران تن در میدان تجمع كردند كه گارد ضد شورش به سرعت وارد عمل شد و تجمع را به خشونت كشید.
همچنین افراد بسیار زیادی را هم بازداشت كردند. در حال حاضر در میدان هفت تیر و خیابان های اطرافش حكومت نظامی اعلام نشده برقرار است زیرا هر جوانی را كه ببینند به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهند و بعد دستگیرش می كنند. همچنین افراد لباس شخصی موتور سوار با بی سیم در خیابان های اطراف هفت تیر بویژه خیابان بهار شیراز و بهار مانور می دهند و ایجاد رعب و وحشت می كنند.

+ + + + + + + + +

گزارشی از تجمع در میدان هفت تیر:
سه شنبه 30 تیرماه میدان 7 تیر: حضور گسترده نیروی امنیتی - انتظامی رژیم اسلامی، خبر از ترس و وحشت و نگرانی رژیم اسلامی از مردم می دهد. چندین لباس شخصی از مردم فیلم برداری می کنند، در حالی که صورت های خود را بسته اند، در یک سوی میدان موتورهای خود را پارک کرده، و در کنار پیاده روها ایستاده اند. لباس شخصی ها با موتور درخیابان ها ویراژ می دهند. امروز حضور زنان خیلی بیشتر است!
در تمامی میدان 7 تیرو خیابان های پیرامون آن به هیچ عنوان به رهگذران پروانه ی توقف نمی دهند، حتی پروانه توقف رهگذران در برابر ویترین مغازه ها داده نمی شود، در مترو هم نمی گذارند کسی بایستد، شماری از زنان که در ایستگاه اتوبوس نشسته بودند را بلند کردند و گفتند امروز اتوبوس ها کار نمی کنند.
شماری ون کنار میدان پارک شده که مزدوران زن درآنها مستقر شده اند، بیش از 100 موتور و 50 ماشین نیروی انتظامی، یگان امداد و حتی نیروهای مبارزه با مواد مخدر را نیز هم به عنوان نیروی کمکی فراخوانده اند.
گفته می شود؛در میدان هفت تیر صدها تن نیروهای امنیتی برای جلوگیری از تجمع حضور داشتند، که نیرو هایی با لباس سبز رنگ نیز افزوده شدند، آنها وحشیانه مانند سگ های هار به مردم یورش می آوردند و دشنام های بسیار زشتی نیز به زبان می آوردند.
پس از مدتی نیرو های موتوری و نیروهایی با مینی بوس آمدند و پس از نیم ساعت نوبت لباس پلنگی ها بود که به مردم یورش ببرند.
از بالای پل عابراز مردم فیلم می گیرند ومردم نمی ترسند، یک خانم می گفت ببینین ما از سگ هار نمی ترسیم ما واکسن هاری زدیم!ماموران لباس شخص با زدن ریش ها بین مردم عادی تردد می کنند ولی صدای بیسم هایشان آنها را لو می دهد.
مغازه ها در حال پایین کشیدن کرکره های خود هستند، لحظه به لحظه جمعیت معترض بیشتر می شود، از میدان 7 تیر تا خیابان پهلوی هر 5 قدم 3 نیروی ایستاده اند.
لباس شخصی ها نیز در میان مردم فراوان بودند. بسیاری از نیرو ها را درچند خانه یا مکان فرهنگی نگهداشته بودند. مثل "هیئت فرهنگی خمینی در شرق میدان" نیرو های سبز پوش به رهگذران یورش آوردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
آنها وحشیانه زنان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند، مردم را پراکنده می ساختند، اما آنها دوباره جمع می شدند.
شیرزنان دلاور امروز حضور گسترده ای داشتند، زنان امروز دو برابر مردان بودند.
یادآوری می شود؛ مردم ایران به هر بهانه ای تلاش می کنند تا با حضور گسترده خود، در اعتراضات خیابانی علیه رژیم ننگین اسلامی شرکت نمایند.

+ + + + + + + + +

اعتراضات و درگیری ها در نقاط گوناگون تهران:
اعتراضات و درگیری ها در نقاط گوناگون و یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر به مردم پایتخت.بنابه گزارشات رسیده روز سه شنبه 30 تیرماه در میدان 7 تیر و مناطق مرکزی تهران، از ساعت 17:00 مردم تهران از مناطق گوناگون بسوی میدان 7 تیر روانه شدند و علاوه بر میدان 7 تیر در بیشتر مناطق مرکزی حضور داشتند. مردم و بویژه جوانان به صورت گروه های چند صد نفری جمع می شدند و اقدام به دادن شعارهای مانند "مرگ بر دیکتاتور"، "ایرانی میمیرد ذلت نمی پذیرد" و شعارهای دیگر را سر می دادند. وقتی که با یورش ماموران روبرو می شدند با آنها درگیر و پس از آن پخش می شدند و در نقطه ای دیگر دوباره اعتراضات و درگیری ها را ادامه می دادند. عمده اعتراضات در میدان 7 تیر، میدان پهلوی، میدان انقلاب، و سایر مناطق دیگر می باشد.
نیروهای سرکوبگر که از گارد ویژه، سپاه پاسداران، بسیج و لباس شخصی ها در تمامی مناطق مرکزی بصورت گسترده ای حضور دارند. آنها بصورت 10 متر به 10 متر در میادین و خیابان ها آرایش بسته بودند. همچنین ماموران گارد ویژه که سوار بر موتور هستند و بصورت گله ای در خیابان های اصلی و میادین مانور می دهند، به مردم یورش می برند و آنهارا آماج باتوم های خود قرار می دهند. انبوهی از خودروهای نیروهای سرکوبگر در خیابان ها و میادین اصلی شهر مستقر هستند. خیابان های مرکزی شهر بصورت یک حکومت نظامی اعلام نشده است.
نیروهای سرکوبگر به مردم و جوانان وحشیانه یورش می برند و آنها را آماج باتوم های خود قرار می دهند. آنها از حرکت چند نفری با هم وحشت دارند و با مشاهده ی حرکت های چند نفری مردم و جوانان بسوی آنها یورش می برند و افراد را مورد ضرب وشتم قرار می دهند. با هر یورش نیروهای سرکوبگر بسوی مردم و ضرب وشتم یا دستگیری آنها باعث سر دادن شعارهای مرگ بر دیکتاتور از نقاط گوناگون می شود. تاکنون شمار زیادی در اثر ضربات باتوم زخمی شده اند و افراد بی شماری نیز دستگیر و به نقاط نامعلومی منتقل گردیده اند. طبق معمول سرکوبگران دستگیر شدگان را ابتدا به زندان کهریزک (اردوگاه مرگ)، کلانتری 148، آگاهی شاپور، ستاد پیگیری وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه جهت شکنجه ی وحشیانه منتقل می کنند. مکان هائی که درآنجا تاکنون شمارزیادی زیر شکنجه جان باخته اند. این اعمال غیر انسانی و جنایت علیه بشریت بدستور علی خامنه ای ولی فقیه رژیم اسلامی صورت می پذیرد.

+ + + + + + + + +

گزارش دیگری از درگیری های مردم پایتخت با مزدوران رژیم اسلامی:
روز سه شنبه و تا پاسی از شب تهران از هر لحاظ غوغا بود. تظاهرات به طور گسترده به نقاط گوناگون شهر كشیده شده بود و برابرگزارش ها در منطقه افسریه نیزدرگیری میان مردم و نیروهای انتظامی شكل گرفت كه یك كیوسك نیروی انتظامی توسط جوانان به آتش كشیده شد.
در سعادت آباد و پونك هم مردم در جلوی فروشگاه شهروند تجمع كرده بودند كه پلیس به دلیل كمبود نیرو و گسیل كردن همه نیروهایش به مناطق مركزی مردم تا یك ساعت در وسط میدان پونك شعار می دادند و بحث و گفتگوی سیاسی می كردند.
همچنین شعار ها امشب بر روی پشت بام بسیار بیشتر از شب های پیشین بود و شعار ها تند تر و خشن تر شده بود و بیشتر به جای الله اكبر شعار های مورد خطاب به احمدی نژاد، خامنه ای و حكومت سر داده می دادند.
و در ساعت های پایانی شب جوانان دلیر مناطقی از تهران مانند گیشا و سهروردی و مناطق دیگر به صورت دسته جمعی اقدام به شعار نویسی بر روی دیوار ها كردند كه در حال حاضر در این مناطق شعار های مرگ بر خامنه ای و مرگ بر جمهوری اسلامی به وفور به چشم می خورد.
بزودی اعتراضات و اقدامات جوانان پایتخت برعلیه رژیم ستمگر اسلامی به سایر شهرهای دیگر نیز گسترش می یابد.

+ + + + + + + + +

تجمع اعتراضی در میدان تیر، مردم حاضر، مامورین خسته:
تجمع بعدی: روز تحلیف احمدی نژادروز سه شنبه در میدان 7 تیر، هزاران تن از معترضان، برای چندمین بار به خیابان هاآمدند و با تجمع و دادن شعار، اعتراض خود رابه وضعیت موجود به نمایش گذاشتند. تظاهر کنندگان که عمدتا دستبند و یا سربند های سبز پارچه ای داشتند و عکس هایی از میر حسین موسوی را حمل می کردند،در این تظاهرات بار دیگر فریاد "مرگ بر دیکتاتور" سردادند.
ده ها هزار تن از معترضین، از حدود ساعت 17در اطراف میدان هفت تیر تجمع کردند؛ این در حالی بود که به روال یک ماه گذشته، خیابان های تهران در اشغال ماموران امنیتی، نظامی، انتظامی و لباس شخصی بود که به ویژه حد فاصل خیابان کریم خان، از میدان هفتم تیر تا میدان ولی عصر و در ادامه تا میدان انقلاب را اشغال کرده بودند.
ماموران همچنین در خیابان های مفتح، بهار و مدرس ـ در شمال و جنوب میدان هفت تیرـ موضع گرفته و آماده سرکوب بودند. ظهر دیروز سردار رادان، رئیس نیروی انتظامی شهر تهران هم در گفت و گو با خبرگزاری های دولتی ـ امنیتی از جمله فارس، ایسنا، مهر و ایرنا اعلام کرده بود: "شایعاتی مبنی بر برگزاری تجمع در تهران به گوش می رسد. وظیفه پلیس برخورد با تجمع های غیر قانونی است و با این تجمع نیز برخورد خواهد شد".
تجمع دیروز هم مانند دیگر تجمعات اخیر، خودجوش و مردمی بود و میر حسین موسوی و مهدی کروبی، در مورد برگزاری آن اطلاعیه ای نداده واعلام نکرده بودند که در تجمع حضور خواهند یافت. با این حال گروه عظیمی از مردم در این تجمع حاضر شدند و به گفته ناظران، تعداد آنان با تجمع بهارستان قابل مقایسه بود.
مردم از حدود ساعت 17 در دسته های دو یا سه نفره و گاهی هم به تنهایی برای پیوستن به این تجمع خودجوش، که خبر برگزاری آن در فضای مجازی داده شده بود، راهی میدان هفت تیر شدند.از ساعت پنج و نیم به بعد بود که ماموران به رفت و آمد ها حساس شدند و در مقام مقابله باآن و متفرق کردن مردم برآمدند.
آنچه دیده می شد این بود که حضور مردم در پیاده رو شرقی میدان هفتم تیر، پارک میدان و نیز در پیاده رو جنوبی میدان و مقابل خیابان مفتح جنوبی بسیار زیاد تر از حد معمول بود و به تجمع شباهت داشت. از این رو ماموران ضد شورش که لباس سیاه ضد ضربه به تن داشتند و مجهز به کاسکت، باتوم، سپر و ماسک ضد گاز بودند، در چند نوبت با هجوم به سمت مردم سعی کردند آنها را پراکنده کنند. اما مردمی که پراکنده می شدند به سمت دیگر میدان هجوم می بردند. آنها از جنوب میدان به شرق می رفتند و در آنجا زیر تابلوی دفتر روزنامه کلمه سبز جمع می شدند. با جمع شدن مردم در این نقطه، ماموران به مقابل مسجد الجواد هجوم می بردند و به جمع مردم حمله می کردند، اما مردم یا به سمت خیابان بهار و بزرگراه مدرس می دویدند، یا در پارک غرب میدان مستقر می شدند و یا راه میدان ولی عصر را در پیش می گرفتند و سپس از پل عابر پیاده به سمت جنوب خیابان کریم خان می رفتند و دوباره به میدان هفت تیر باز می گشتند.
این تعقیب و گریز و بازگشت دوباره، برای ساعت ها در میدان تکرار شد، به گونه ای که ماموران آشکارا خسته به نظر می رسیدند. آن هم در حالیکه برخی از آنان کوله های سنگینی به پشت داشتند که بعد مشخص شد محتوی گاز اشک آور است.
بعضی از مامورین که خستگی از صورت و رفتار آنان می بارید، به فرماندهان خود بد و بیراه می گفتند. به ویژه آنکه این ماموران با لباس ضخیم، سنگین و کلاه در هوای 42 درجه ای تهران به شدت تحت فشار بودند. به همین دلیل برخی از آنان حتی حالی برای ضرب و شتم نداشتند، در حالیکه مامورانی که با لباس پلنگی و یا لباس شخصی حضور داشتند به معترضین دشنام می دادند و باگفتن الفاظ رکیک به مردم توهین می کردند. همین مامورین چند بار با باتوم و گاز اشک آور به مردم یورش بردند؛ به ویژه در ابتدای بزرگراه مدرس و پارک میدان هفتم تیر که این مساله چند بار تکرار و چندین گاز اشک آور نیز شلیک شد.
در برابر، مردم نه تنها احساس خستگی نمی کردند، بلکه در هر بازگشت، با نیروی تازه ای به شعاردادن می پرداختند. جالب اینکه در این حرکت اعتراضی نیز حضور زنان و افراد سالخورده چشمگیر بود. آنها که طی تجمع های دو ماه گذشته، راه های جدیدی برای مقابله با این نیروهاآموخته اند، این بار هم به شیوه ای فرسایشی هم ماموران را به دنبال خویش می کشاندند و هم به مضروبین کمک می کردند. در این میان چند زن میانسال، ماسک های معمولی هوا را که آغشته به سرکه کرده بودند، میان جمعیت توزیع می کردند و می گفتند از این ماسک نفس بکشید تا چشمتان نسوزد.
جمعیت معترض با این تعقیب و گریز تا ساعت ها در میدان هفت تیر حضور داشت و عاقبت حدود ساعت 8 از حجم آن کاسته شد. این نکته نیز دیگر به یک عرف تبدیل شده است که تجمعات قبل از تاریکی هوا خاتمه یابد تا ماموران نتوانند با استفاده از خاموشی تعداد بیشتری را بازداشت کنند.
در تجمع دیروز میدان هفت تیر تعداد زیادی تیر هوایی هم شلیک شد. تیر هایی هم از اطراف میدان شلیک شد که هوایی بودن آن هنوز معلوم نیست. همچنن تعدادی نیز بازداشت شدند. بازداشت حداقل 10 نفر توسط معترضین مشاهده شده است اما هنوز مراجع رسمی هیچ آماری را اعلام نکرده اند.
تظاهرات بزرگ معترضان در روز تحلیف احمدی نژاد:به گزارش رسیده؛ حامیان موسوی و کروبی اعلام کرده اند که تجمع بزرگ و سراسری آنان در اعتراض به نتیجه انتخابات 22 خرداد، در روزی است که مراسم تحلیف احمدی نژاد برگزار خواهد شد و محل تجمع هم میدان بهارستان خواهد بود. از این رو نیروهای امنیتی و نظامی در تهران بصورت 24 ساعته در آماده باش کامل هستند و تا اطلاع ثانوی تمام مرخصی ها لغو شده است. حتی به فرماندهان کل لشکرهای سپاه و فرماندهای نیروی انتظامی دستور داده شده تا اطلاع ثانوی، شب ها نیز در محل خدمت خود باشند.
پیش تر اعلام شده بود مراسم تحلیف احمدی نژاد بین روزهای 11 تا 15 مرداد ماه برگزار خواهد شد.

+ + + + + + + + +

بازداشت چند تن از اعضای جبهه ملی ایران:
بنا به گزارش های رسیده دکتر حسین مجتهدی عضو شورای پژوهشی و عزت زاده و قادری از اعضای شورای دانش آموختگان جبهه ی ملی ایران در میدان ۷ تیر بازداشت شدند. گفته می شود به جز این افراد برخی دیگر از اعضای این جبهه نیز دستگیر گردیده اند.

+ + + + + + + + +

استاندار تهران: همه افرادی كه باید آزاد می‌شدند، آزاد شده‌اند!:
استاندار تهران با اشاره به بازداشت‌های انجام‌شده در تجمعات اخیر گفت:«افرادی كه جرم آن‌ها توسط مراجع قانونی تایید شود با افرادی كه در مراحل اولیه آزاد می‌شوند، فرق دارند.»
وی یادآور شد: «همه افرادی كه باید آزاد می‌شدند، تا كنون آزاد شده‌اند و تعدادی نیز كه جرم مشهود و ثابت‌شده داشته‌اند، قانون به تخلف آن‌ها رسیدگی می‌كند.»
استاندار تهران در پایان در پاسخ به پرسشی درباره تعداد بازداشت‌شدگان از ابتدای شروع تجمعات پس از انتخابات تاكنون، تصریح كرد:«اطلاع دقیقی از تعداد كل این افراد ندارم، !!! اما پس از بررسی‌های دقیق این تعداد را اعلام خواهیم كرد.»

+ + + + + + + + +

شعارنویسی برعلیه ملای جنایتکار خامنه ای:
بنابر گزارش و تصاویر دریافتی، جوانان دربسیاری از نقاط پایتخت اقدام به نوشتن شعار مرگ بر خامنه ای و مرگ بر جمهوری اسلامی بر روی دیوارهای شهر نمودند.

+ + + + + + + + +

مردم ایران تماشاگر پرپر شدن نوجوانان خود هستند:
یک نوجوان۱۷ ساله دیگر به نام میثم عبادی در ۲۳ خرداد به ضرب گلوله مزدوران رژیم اسلامی کشته شده است.خانواده میثم عبادی از کشته شدن فرزند خود در روز ۲۳ خرداد در فلکه صادقیه تهران خبر دادند. میثم عبادی فرزند عسگر در حالی‌ که از محل کار خود از یک فرش فروشی به خانه بر می گشت در فلکه صادقیه از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به علت خونریزی بسیار زیاد در خیابان جان باخته است. پیکر این نوجوان ۱۷ ساله در بهشت زهرا دفن شده است.

+ + + + + + + + +

اطلاعات تازه در مورد کشته شدن مسعود هاشم زاده در روز ۳۰ خرداد:
مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله ای است که در ناآرامی های ۳۰ خرداد ماه در محدوده خیابان شادمان و نصرت در تهران به ضرب گلوله مزدوران رژیم اسلامی کشته شد. میلاد هاشم زاده برادر کوچکتر مسعود می گوید زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او در تهران بودند و بقیه خانواده در شمال زادگاه پدری مسعود به سر می بردند.
به این ترتیب مسعود هاشم زاده یکی دیگر از کشته شدگان ناآرامی های اخیر است که نام و شیوه کشته شدنش در رسانه ها مطرح می شود.
پیش از این ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، یعقوب بروایه و محمد کامرانی از جمله کشته شدگان حوادث اخیر بودند که نامشان در رسانه ها مطرح می شود.
میلاد با اشاره به اینکه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد برای دیدار با یکی از دوستانش در اطراف منزل به خیابان شادمان مراجعه کرده بود، می گوید: "زمانی که به خانه رسیدم پدرم تنها بود و من قبل از رسیدن به خانه درگیری ها و شلوغی ها را دیده بودم، نگران شدم و به سوی خانه دوستش رفتم، به چهار راه نصرت داخل خیابان شادمان که رسیدم دیدم صدای تیر می آید و یک سری تیر خورده اند."
به گفته میلاد درمانگاهی در آن محل وجود داشت که مجروحان و زخمی ها را به آنجا می بردند. برادر کوچک مسعود هاشم زاده ادامه می دهد: "زمانی که به درمانگاه رسیدم از روی ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از دیدن صحنه جا خوردم."از آنجایی که اقوام درجه یک مسعود هاشم زاده در تهران نبودند، قرار بر این می شود که پیکر او را به زادگاهش در شمال ایران در اطراف رشت منتقل کنند. میلاد با اشاره به درگیری های زیادی که در آن زمان در تهران بوده است می گوید: "دنبال آمبولانس ولی اصلا آمبولانسی برای انتقال مسعود نبود. در این رفت و آمدها پسر صاحبخانه گفت که او با ماشین شخصی اش به شهرستان می برد. دکتری هم که آنجا بود گفت برای انتقال به شهرستان گواهی فوت می نویسد."
میلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانه با ماشین شخصی پیکر مسعود را به شهرستانی در حوالی رشت می برند، میلاد هاشم زاده اضافه کرد:" ساعت پنج و نیم صبح یک شنبه به زادگاه خود سمت رشت رسیدیم. شبانه برادر و پسر خاله هایم را در جریان گذاشتم که مسجد آماده کنند، شورای محل و بستگان و اهالی محل بودند."
میلاد ادامه داد: "زمانی که ما رسیدیم به ما گفتند مسعود را نمی توانیم در آنجا خاک کنیم، دلیلش را کامل نبودن مجوز اعلام کردند. به ما گفتند مسعود باید به پزشکی قانونی برده و علت فوتش کاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشین را برای بازجویی به آگاهی بردند که چرا این اتفاقات رخ داده است و تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بودیم. نگذاشتند من در مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم."
به گفته برادر کوچک مسعود هاشم زاده در گواهی فوت از طرف پزشکی قانونی نوشته شده است، اصابت گلوله به قلب و سوراخ کردن ریه، پارگی ریه و خونریزی داخلی و خارجی شدید.
میلاد در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به ایجاد محدودیت هایی برای خانواده هاشم زاده می گوید: "بعد از روز ۳۱ خرداد که مراسم تشییع انجام شده که من نبودم، خانواده ما به خانه بستگان می روند و ما هم آزاد شدیم. روز یک تیرماه بود که برای مراسم سوم مسعود آگهی زدیم و به دنبال حجله و مراسم بودیم. به محض پخش اعلامیه مطلع شدیم آمدند و اعلامیه را کندند. شب هم تماس گرفتند که می خواهید مراسم برگزار کنید. تا زمانی که علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاری مراسم را ندارید."
روز بعد از این تماس خانواده هاشم زاده برای یافتن علت عدم برگزاری مراسم مراجعه می کنند اما به گفته میلاد هاشم زاده توضیح خاصی به آنها داده نمی شود. آقای هاشم زاده افزود: "آنها گفتند اگر مراسم بگیرید هم برای خود و هم خانواده سخت می شود. خیلی زودتر بروید تهران و نمانید."
خانواده هاشم زاده با امضای تعهدی اجازه پیدا می کنند که بدون برگزاری مراسم بر سر خاک بروند و تجمعی به هیچ عنوان شکل نگیرد.خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابی یکی دیگر از کشته شدگان حوادث اخیر ملاقات داشتند. همچنین میرحسین موسوی و تعدادی از اعضای ستاد او برای دلجویی از خانواده هاشم زاده به دیدار آنها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نیز با مادر مسعود هاشم زاده دیدار کردند.

+ + + + + + + + +

نام های شمار دیگری از دستگیرشدگان روزهای اخیر:
بنابه گزارشات رسیده از تهران، در اعتراضات روز گذشته در تهران تعدادی زیادی دستگیر و به بازداشتگاهها ی مختلف منتقل شدند.روز گذشته 30 تیر ماه اعتراضاتی در نقاط مختلف تهران روی داد که عمده اعتراضات در میدان7 تیر و خیابان های منتهی به آن بوده همچنین نقاط مرکزی تهران محل اعتراضات مردم بود.
در درگیریهای جنبش مردم تهران، در خیابان ها شماری که با باتوم مورد ضرب وشتم قرار گرفته زخمی شدند که در بین آنها شماری از دختران و زنان جوان دیده می شد. نیروهای سرکوبگر همچنین شماری را دستگیر و به بازداشتگاه های کهریزک (اردوگاه) مرگ، کلانتری 148، ستاد پیگیری وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران منتقل کردند. بنابه گفته ی شماری از دستگیر شدگان که اخیرا آزادی شده اند، احمدرضا رادان، جانشین فرمانده‌ی نیروی انتظامی همراه با شماری از افرادش در اردوگاه مرگ کهریزک حاضر می شود و شخصا دستگیر شدگان را مورد شکنجه قرار می دهد. بازداشتگاه کهریزک از مخوفترین شکنجه گاه های موجود می باشد و تاکنون شمار زیادی در آنجا زیر شکنجه جان باختند.
شماری از افراد كه روزسه شنبه بازداشت شده اند به كهریزك و كلانتری 148 انتقال داده شده اند، شماری از آنان شب گذشته با خانواده های خود تماس گرفته اند و محل نگهداری خود را گفته اند اما از محل نگهداری انبوهی ازدستگیر شدگان خبری در دست نیست.
نام های شماری از بازداشت شدگان رویدادهای اخیر به آگاهی می رسد:
1- كاوه شیخی 23 ساله فوق دیپلم عمران روز پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و پس از انتقال به كهریزك به بند 240 اوین منتقل شده است. اما ماموران رژیم اسلامی روز آدینه 26 تیربه منزل نامبرده یورش آوردند و وی را بار دیگر دستگیر نمودند.

2- سجاد عبدی 21 ساله دانشجوی كامپیوتر روزآدینه 26 تیر در پهلوی بازداشت و به كلانتری 148 منتقل و در اوین زندانی است.

3- حمید تاك 26 ساله دانشجوی فوق لیسانس عمران روز پنجشنبه 18 تیر در خیابان سینا بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.

4-نازی كلانتری 27 ساله لیسانس حقوق روز پنجشنبه 18 تیر بازداشت و دراوین زندانی است.

5- ابراهیم قنبری 54 ساله بازنشسته روز پنجشنبه 18 تیر در انقلاب بازداشت و در اوین زندانی شده است.

6- سهیل قهرمانی 24 ساله روز آدینه 26 تیر بازداشت و زمان تماس با خانواده به كهریزك منتقل شده بود، اما اكنون مكان نگهداری وی نامشخص است.

7- رضا گودرزی 28 ساله سه شنبه 30 تیر در هفت تیر بازداشت و به آگاهی 148 انقلاب منتقل شده است.

8- مهدی میر كریمی 30 ساله كارمند شهرداری روزشنبه 30 خرداد در آزادی بازداشت و به اوین منتقل شده است.

9- شهاب نظری 19 ساله دیپلم شنبه 30 خرداد در مقابل دانشگاه صنعتی شریف توسط نیروهای گارد با ضربات باتوم زخمی و سپس بازداشت و در حال حاضر در اوین زندانی است. خانواده وی از تندرستی او همچنان بی خبر هستند.

10- رحیم هاشم پور 28 ساله لیسانس نرم افزار سه شنبه 30 تیر در كریم خان بازداشت و به كلانتری 148 منتقل شده است.

11- مسعود مردانی 27 ساله دیپلم نقشه كشی روز آدینه 26 تیر در پهلوی بازداشت و دراولین زندانی شده است.

12- هادی یزدانی 21 ساله دانشجوی مكانیك روز آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.

13- امیر جوادی 27 ساله فوق دیپلم عمران یكشنبه 24 خرداد در فاطمی بازداشت و در اوین زندانی شده است.

14- پویان محمدی 20 ساله دیپلم پنجشنبه 18 تیر در كارگر بازداشت و دراوین زندانی است.

15- زهرا باقری 24 ساله پنجشنبه 18 تیر در انقلاب بازداشت و در اوین زندانی شده است.

16- پیمان حسینی 27 ساله دیپلم شغل آزاد چهارشنبه 3 تیر در فردوسی بازداشت و به كهریزك منتقل شده و درحال حاضر در اوین زندانی است.

17- علی نوذری 31 ساله لیسانس حسابداری و كارمند شنبه 30 خرداد در آزادی بازداشت و به اوین منتقل شده است.

18- احمد علی سراجی 18 ساله روز آدینه 26 تیر در انقلاب بازداشت و دراوین زندانی شده است.

19- امین صابر 22 ساله لیسانس كشاورزی پنجشنبه 18 تیر در امیر آباد بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.

20- امیر حسنی 25 ساله فوق دیپلم عمران پنجشنبه 18 تیر در انقلاب بازداشت و به كلانتری 148 منتقل ودرحال حاضر در اوین زندانی است.

21- بیژن جلیلی 22 ساله سه شنبه 30 تیر در میدان هفت تیر بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.

22- محسن جهانگیر 29 ساله پنجشنبه 18 تیر بازداشت و اکنون در اوین زندانی است.

22- بابك دستجردی 28 ساله شغل آزاد شنبه 30 خرداد هنگام سر دادن شعار الله اكبر در پشت بام، نیروهای لباس شخصی به منزل آنها یورش برده و او را بازداشت كرده اند.

نیروهای سرکوبگر گارد ویژه، سپاه پاسداران، بسیج و لباس شخصی های که بصورت گسترده در خیابان ها مستقر شده بودند و یک حکومت نظامی اعلام نشده ای را برپا کرده بودند. بسوی مردم یورش می بردند و آنها را آماج باتوم های خود قرار می دادند. این نیروهای سرکوبگر تحت امر علی خامنه ای ولی فقیه رژیم اسلامی هستند و به دستور مستقیم او عمل می کنند. علی خامنه ای روز 29 خرداد دستور سرکوب خونین مردم ایران را صادر کرد که تاکنون منجر به کشته و زخمی شدن صدها تن و دستگیری هزاران تن از فرزندان ایران شده است.

+ + + + + + + + +

موسوی خواهان ادامه اعتراض ‌های مدنی شد:
مهندس موسوی بامداد روز چهارشنبه در دیدار با گروهی از مدیران رسانه‌ها، اساتید دانشگاه و روزنامه‌نگاران بر ادامه پیگیری مدنی مطالبات تاكید كرد و از همه مردم خواست تا در این راه بر تدبر و تدبیر تكیه كنند.
وی گفت : چون از این پس با دولتی سر و كار داریم كه نخبگان تمایلی برای كار كردن در این دولت ندارند و از سوی دیگر دولت نیز تمایلی برای استفاده از تجربه نخبگان ندارد، این یعنی فقدان كارآمدی و مشروعیت كه هم می‌تواند مشكلات داخلی را افزایش دهد و هم زمینه رشد مشكلات خارجی را دامن بزند.
میرحسین موسوی تصریح كرد: در این شرایط تحركات نمایشی دولت نیز نمی‌تواند جوابگوی حل مشكلات باشد و بدون شك پیامد فعالیت‌های دولت بخش‌های زیادی از نظام را در تیررس اتهامات قرار می‌دهد. برای همین تنها شانسی كه برای برون رفت از این بحران وجود دارد اهمیت دادن به علاقه مردم است؛ علاقه‌ای كه با جمع شدن حس اعتراض‌های مدنی در كنار تدبر می‌تواند زمینه شكوفایی سیاست را در آینده مهیا كند.
موسوی گفت: راه برون‌رفت از بحران‌های موجود بازگشت به خواست واقعی مردم است.

+ + + + + + + + +

ادامه اعتراض خانواده های دستگیرشدگان در مقابل اوین:
ادامه اعتراضات خانواده های دستگیر شدگان در مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب.بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین خانواده های دستگیر شدگان اخیر برای مطلع شدن از وضعیت وشرایط عزیزان در بند و آزادی آنها تجمع کردند و به بی اطلاعی وادامه بازداشت آنها اعتراض کردند.
خانواده های دستگر شدگان امروز 31 تیر از ساعت 8 صبح تا 12 بعد از ظهر حدود 100 نفر از خانواده ها در بیرون و داخل دادگاه انقلاب به انتظار اعلام اسامی عزیزانشان برای تعیین كفالت و آزادی تجمع كردند. ساعت 9:35 نام های 25 تن برای تعیین كفالت اعلام شد. برای اكثر دستگیر شده ها قرار كفالت 10 میلیونی صادر شده كه برای این مبلغ كفالت ، خانواده ها باید 2-3 فیش حقوقی تهیه كنند اكثرا برای تهیه فیش حقوقی مشكل دارند و مجبور می شوند برای آزادی عزیزانشان سند منزل خود و یا بستگان خود را به عنوان وثیقه در اختیار دادگاه انقلاب بگذارند.
امروز در داخل دادگاه انقلاب به خانواده هایی كه در انتظار اعلام اسامی بودند می گفتند اگر اسم فرزندتان در لیست هست برو دنبال فیش حقوقی و وثیقه در غیر اینصورت اینجا نایستید، سر و صدا نكنید و مزاحم كار بقیه نشوید. یك ماشین نیروی انتظامی دائما در مسیر دادگاه انقلاب رفت و آمد می كرد و اوضاع بیرون دادگاه را كنترل می كرد تعدادی از افراد نیروی انتظامی در بیرون دادگاه انقلاب از تجمع خانواده ها در مقابل درب دادگاه انقلاب جلوگیری می كردند و لباس شخصی ها نیز در داخل و بیرون دادگاه شرایط را تحت كنترل داشتند.امروز نگرانی خانواده ها در مورد سرنوشت عزیزانشان خیلی بیشتر از روزهای قبل بود خانواده ها نگران هستند كه آیا عزیزشان را زنده و سالم تحویل می گیرند یا نه ، آیا زیر شكنجه هستند یا نه؟
در مقابل زندان اوین نیز حدود 60 تن از خانواده ها تجمع كرده بودند .قبلا خانواده ها در مقابل درب دژبانی می ایستادند كه در مقابل دید عابرین و رهگذران بود اما در روزهای اخیر اسامی دستگیر شده ها را در سالن چند منظوره یا سالن ملاقات اعلام می كنند كه دور از دید مردم است و با این كار سعی می كنند تجمع خانواده ها و اعتراضات آنها را در برابر زندان اوین از چشم مردم و رهگذران دور نگه دارند. این در حالی است که هر بامداد خانواده ها در جلوی زندان اوین تجمع می کنند و نیروهای انتظامی مستقر در آنجا در حالت آماده باش كامل هستند و لباس شخصی ها نیز خانواده ها را زیر نظر دارند.

+ + + + + + + + +

اطلاعات تازه در مورد کشته شدن مسعود هاشم زاده در روز ۳۰ خرداد:
مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله ای است که در ناآرامی های ۳۰ خرداد ماه در محدود خیابان شادمان و نصرت در تهران به ضرب گلوله ای کشته شد. میلاد هاشم زاده برادر کوچکتر مسعود می گوید زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او در تهران بودند و بقیه خانواده در شمال زادگاه پدری مسعود به سر می بردند.
به این ترتیب مسعود هاشم زاده یکی دیگر از کشته شدگان ناآرامی های بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران است که نام و شیوه کشته شدنش در رسانه ها مطرح می شود. پیش از این ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، یعقوب بروایه و محمد کامرانی از جمله کشته شدگان حوادث اخیر بودند که نامشان در رسانه ها مطرح می شود.
میلاد با اشاره به اینکه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد برای دیدار با یکی از دوستانش در اطراف منزل به خیابان شادمان مراجعه کرده بود، می گوید: "زمانی که به خانه رسیدم پدرم تنها بود و من قبل از رسیدن به خانه درگیری ها و شلوغی ها را دیده بودم، نگران شدم و به سوی خانه دوستش رفتم، به چهار راه نصرت داخل خیابان شادمان که رسیدم دیدم صدای تیر می آید و یک سری تیر خورده اند."
به گفته میلاد درمانگاهی در آن محل وجود داشت که مجروحان و زخمی ها را به آنجا می بردند. برادر کوچک مسعود هاشم زاده ادامه می دهد: "زمانی که به درمانگاه رسیدم از روی ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از دیدن صحنه جا خوردم."از آنجایی که اقوام درجه یک مسعود هاشم زاده در تهران نبودند، قرار بر این می شود که پیکر او را به زادگاهش در شمال ایران در اطراف رشت منتقل کنند. میلاد با اشاره به درگیری های زیادی که در آن زمان در تهران بوده است می گوید: "دنبال آمبولانس ولی اصلا آمبولانسی برای انتقال مسعود نبود. در این رفت و آمدها پسر صاحبخانه گفت که او با ماشین شخصی اش به شهرستان می برد. دکتری هم که آنجا بود گفت برای انتقال به شهرستان گواهی فوت می نویسد."
میلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانه با ماشین شخصی پیکر مسعود را به شهرستانی در حوالی رشت می برند، میلاد هاشم زاده اضافه کرد:" ساعت پنج و نیم صبح یک شنبه به زادگاه خود سمت رشت رسیدیم. شبانه برادر و پسر خاله هایم را در جریان گذاشتم که مسجد آماده کنند، شورای محل و بستگان و اهالی محل بودند."
میلاد ادامه داد: "زمانی که ما رسیدیم به ما گفتند مسعود را نمی توانیم در آنجا خاک کنیم، دلیلش را کامل نبودن مجوز اعلام کردند. به ما گفتند مسعود باید به پزشکی قانونی برده و علت فوتش کاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشین را برای بازجویی به آگاهی بردند که چرا این اتفاقات رخ داده است و تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بودیم. نگذاشتند من در مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم."
به گفته برادر کوچک مسعود هاشم زاده در گواهی فوت از طرف پزشکی قانونی نوشته شده است، اصابت گلوله به قلب و سوراخ کردن ریه، پارگی ریه و خونریزی داخلی و خارجی شدید.
میلاد در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به ایجاد محدودیت هایی برای خانواده هاشم زاده می گوید: "بعد از روز ۳۱ خرداد که مراسم تشییع انجام شده که من نبودم، خانواده ما به خانه بستگان می روند و ما هم آزاد شدیم. روز یک تیرماه بود که برای مراسم سوم مسعود آگهی زدیم و به دنبال حجله و مراسم بودیم. به محض پخش اعلامیه مطلع شدیم آمدند و اعلامیه را کندند. شب هم تماس گرفتند که می خواهید مراسم برگزار کنید. تا زمانی که علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاری مراسم را ندارید."
روز بعد از این تماس خانواده هاشم زاده برای یافتن علت عدم برگزاری مراسم مراجعه می کنند اما به گفته میلاد هاشم زاده توضیح خاصی به آنها داده نمی شود. آقای هاشم زاده افزود: "آنها گفتند اگر مراسم بگیرید هم برای خود و هم خانواده سخت می شود. خیلی زودتر بروید تهران و نمانید."
خانواده هاشم زاده با امضای تعهدی اجازه پیدا می کنند که بدون برگزاری مراسم بر سر خاک بروند و تجمعی به هیچ عنوان شکل نگیرد.خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابی یکی دیگر از کشته شدگان حوادث اخیر ملاقات داشتند. همچنین میرحسین موسوی و تعدادی از اعضای ستاد او برای دلجویی از خانواده هاشم زاده به دیدار آنها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نیز با مادر مسعود هاشم زاده دیدار کردند.

+ + + + + + + + +

مادر سهراب، ندا، مسعود...وقتی مادران داغدار سکوت می شکنند:
مسیح علی نژاد - صدای هراس مادران عزاداری که دلبندانشان را در روزهای اعتراض از دست داده بودند می شنیدم. اما وقتی مادر سهراب ضجه زد و قهرمانانه بر مزار سهراب ایستاد و قاتلین را تهدید کرد هراس از دل مادر ندا و مادران داغدار دیگر رفت و مادران یکی یکی سکوت می شکنند. به همان اندازه که در انعکاس صدای موسوی، کروبی و دیگر رهبران گروه های معترض به انتخابات، احساس مسولیت می کنیم در بازتاب، ترجمه، انتشار و انعکاس صدای مادران شهید داده این روزهای ایران نیز احساس مسولیت کنیم که این روزها رهبر همین مادران اند که صدای مادرانه و دردمند همین مادران برای بیدار کردن مادران دیگری که بی تفاون نشسته و یا به دوبت دروغ اندک اعتمادی دارند هنوز، رسا تر از صدای همه مردان سیاست است. رهبر جنبشی که در ایران شکل گرفته همین مردم اند. صدای مردم شاید برای بیداری مردمی دیگر رساتر از صدای هر سیاستمداری باشد. هر یک از ما به اندازه یک رسانه باید در انعکاس صدای آنها در هر جای دنیا قدم برداریم و. بخوانید تکه هایی از واگویه های مادران را. «مادران سبز مادران سرخ» :
مادر ندا:به گزارش خبرنگار نوروز، پسر عموی ندا آقا سلطان به همراه همسرش به دیدن خانواده سهراب اعرابی رفتند. آنها اعلام کردند که قرار است روز پنج شنبه، هشتم مرداد به مناسبت چهلم ندا بر سر مزار او حاضر شوند. خانواده ندا گفتند که برای این مراسم اعلام عمومی نخواهند داشت، اما از حضور مردم استقبال میکنند. این مراسم با مراسم برخی دیگر از کشته شدگان وقایع اخیر که چهلمین روز شهادت آنها منتهی به هفته اول مرداد ماه خواهد بود در یک روز برگزار می شود. پیشبینی می شود به همین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای در قطعه ۲۵۷ گرد هم آیند. خانواده آقا سلطان پس از پایان مراسم در بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا در منزل خود خواهند بود. ساعت دقیق مراسم چهلم ندا از سوی خانواده آقاسلطان اعلام نشد. پسرعموی ندا در این دیدار از فشارهایی که پس از شهادت ندا بر خانواده او وارد شده سخن گفت. به گفته وی در روز مراسم خاکسپاری ندا آقاسلطان، ماموران امنیتی پیش از خانواده ندا در بهشت زهرا حضور داشته و پس از پایان مراسم اجازه ندادند خانواده ندا حتی برای مدت کوتاهی بر سر مزار او حضور یابند. آنها به مادر ندا که در سر مزار دخترش گریه میکرده، گفتند که "فاتحه ات را که خوانده ای، بلند شو برو" !. با این حال خانواده ندا به مادر سهراب گفتند که دیگر حاضر نیستند "باب میل آنها" رفتار کنند. به گفته پسرعموی ندا، اغلب دوستان ندا نیز مورد بازجویی قرار گرفته اند.
مادر مسعود:پسرم خیلی به زندگی امیدوار شده بود، هیچ وقت مسعود را تا این اندازه شاداب ندیده بودم. مسعود پسرآرام و صبوری بود بیشتر اهل هنر بود تا سیاست ولی نمی دانم چرا در این دوره انتخابات اینقدر دگرگون شده بود.
این جملات را خانم فاطمه محسنی مادر مسعود هاشم زاده که در راهپیمایی مسالمت آمیز شنبه۳۰خرداد در خیابان آزادی تقاطع شادمان به ضرب گلوله نامردان از پای در آمده است چندین بار با آهی طولانی در بین صحبت هایش تکرار می کند.
مادر ۴۸ ساله ای که پسربزرگ اش را از دست داده و بعد از یک ماه از شوک بیرون آمده و می خواهد حرف بزند، فریاد بزند و از ظلمی که بر خود و خانواده اش رفته سخن بگوید.
می دانم یادآوری روزهای گذشته خیلی سخت است، هر طوری که مایلید برایمان تعریف کنید که چه بر سر فرزندتان آوردند.
نه، اول خیلی ترسیده بودم و حرف نمی زدم چون پسر دیگرم میلاد و دوست اش را هم دستگیر کرده بودند و ما را خیلی تحت فشار قرار داد بودند که حتی سر مزار پسرم بلند گریه نکنیم ولی حالا فکر می کنم چرا حرف نزنم چرا از پسرم نگویم.
من رشت بودم که این اتفاق افتاد. مسعود به پدرش گفته بود می روم منزل دوستم، شاید برای اینکه پدرش نگران نشود، میلاد پسر دیگرم تصادفا می بیند که یک نفر تیر خورده و روی دست مردم است از ساعت اش می شناسد که مسعود است و همرا مردم مسعود را می برند به اولین درمانگاه و همانجا تمام می کند.من رشت بودم رفته بودم منزل پسر دیگرم که به ما تلفن زدند که مسعود دستگیر شده، همان موقع قلبم فرو ریخت، گفتند بیایید تهران. ما خواستیم حرکت کنیم دوباره تلفن زدند که نیایید مجروح شده ما می آییم.
دلم گواهی بد داد دیدم فامیل ها آمدند و خانه پر شد.
پسرم میلاد بعد از اینکه برادرش تمام می کند به پدرش خبر می دهد و مسعود را با هزار مکافات با ماشین شخصی به روستای ولی آباد روستای خودمان در خشکبیجارمی آورند چون نمی خواهند مسعود به دست مامورین بیافتد.
ما هم رفتیم ولی آباد نزدیک صبح شده بود در روستای ما درمسجد غسالخانه هست و همان جا غسل می دهند برادرش گفت خودم غسل اش می کنم که مامورین ریختند و گفتند باید جسد را به پزشک قانونی ببریم و میلاد و راننده را هم دستگیر کردند و به رشت بردند در حالی که پزشک درمانگاه گواهی فوت صادر کرده بوده و مدتی هم منتظر آمبولانس مانده بودند اما چون تهران حالت عادی نداشت تصمیم گرفتند با ماشین یکی از دوستان در واقع جسم بیجان برادر را حفظ کنند.
مردم اعتراض نکردند؟
چرا همه فامیل اعتراض داشتند ولی چون دو نفر را دستگیر کرده بودند نگران بودند که بلایی سر این دو نفر بیاورند. من هم حاضر نشدم در روستا بمانم و همراه بقیه به رشت رفتیم، تا ساعت ۱ بعدازظهر مقابل پزشک قانونی ایستادیم تا بالاخره مسعود را تحویل ما دادند. برگشتیم روستا، مسعود آنجا را خیلی دوست داشت، سعی کردیم نزدیک دریا
که مادر بزرگش هم آنجا دفن شده بود به خاک بسپاریم اش که باز بنا به دلایلی نشد، بالاخره مراسم خاکسپاری تمام شد و شما تصور کنید من چه حالی داشتم خدا نصیب دشمن نکند یک پسرم را از دست داده ام پسر دیگرم با دوستش که لطف کرده و تا ولی آباد در آن شرایط سخت رانندگی کرده بازداشت شده اند و در انفرادی نگهشان داشته اند و ماموران امنیتی هم مرتب ما را تهدید می کنند که حداکثر سر مزار باید ۵ نفر باشند و با صدای بلند حتی گریه نکنید.
اعلامیه مراسم سوم وهفتم را دم منزل زده اید آیا برگزار شد؟
خیر. نگذاشتند. تمام اعلامیه ها را از دیوارهای روستا کندند و اجازه ندادند مراسمی برگزار کنیم و هر روز هم می گفتند به تهران برگردید نتوانستم حتی راحت سر خاک بچه ام گریه کنم. جواب خدا را چه خواهند داد. دلم از این می سوزد که پسرم خیلی مظلوم رفت حتی یک مراسم هم نداشتیم. البته وقتی آمدیم تهران مردم خیلی لطف کردند هر کسی فهمید آمد دیدن ما. حتی آقای موسوی. کاش خود مسعود می دید خیلی به آقای موسوی علاقه داشت. جمعه روز رای گیری با چه ذوقی من و پدرش را برد و ساعت ها هم در صف ایستادیم و خودش برگه رای را نوشت و خوشحال برگشتیم و رفتیم پارک چیتگر وقتی عصر از پارک برگشتیم رفت محل رای گیری دید تعطیل شده، برگه نداشتند یا تمدید نشده بود خلاصه خیلی کلافه به خانه برگشت که خیلی ها نتوانستند رای بدهند.
از مسعود برایمان بگویید تا بیشتر با این عزیز که فقط جسم اش از بین رفته آشنا شویم.
نمی دانید چه موجودی بود، آرام، صبور و مودب. هیچ وقت کسی را ناراحت نمی کرد. همیشه سرگرم کاری بود وقتی از سر کار می آمد در اتاقش یا مشغول کتاب خواندن بود یا موسیقی کار می کرد یا فیلم می دید. دوست دارم اتاقش را ببینید صدها فیلم دارد، فیلم های خوب. به فیلم های سینمایی خیلی علاقه مند بود. هر کاری را که شروع می کرد می خواست تا درجه استادی پیش برود. استاد سنتور و ساز دهنی بود . طراحی و نقاشی می کرد، می خواست مجسمه سازی را هم شروع کند که... هر شب باید ساز دهنی می زد و یک فیلم هم می دید خیلی از وقت اش خوب استفاده می کرد. ۲۷ ساله بود ولی شاید به اندازه دو برابر سن اش تلاش کرده بود.
بعد از نتایج انتخابات چه حالی داشت؟
خیلی ناراحت بود. خوب همه می فهمند که حق کشی شده. یک شب داشتم نماز می خواندم بعد از نماز دعا می کردم و با خدای خودم راز و نیاز می کردم و گریه می کردم، بعد از نماز آمد و پرسید که مادر چرا گریه می کنی؟ گفتم از خدا می خواهم که کمک کند مردم موفق بشوند و به حق شان برسند، خیلی ناراحت بود و روزهای آخر در خود فرو می رفت و بیشتر فکر می کرد و کمتر حرف می زد.
مادر سهراب:
روزآن لاین : از حال و روز خودتان بگویید. از فضای خانه.
ما نسبت به دو سه روز اول خیلی آرام تر شده ایم. مردم همین طور می روند و می آیند. آن روزها که می رفتم و می آمدم، تمام شده. الان اما احساس می کنم سهراب دیگر مال من نیست. مردم این را می گویند. می گویند سهراب مال شما نیست دیگر؛ مال ماست. شما تنها او را از دست نداده اید. این بچه مال ما بوده، ما او را از دست داده ایم.
شنیدیم شمع روشن کرده اند تا دم در خانه تان.
بله در همین شهرک، تا دم در خانه شمع گذاشته بودند. همه با چشمان گریان می آیند و می روند. بیرون هستند. دیشب دیگربه آنها گفتم بروید، برایتان دردسر نشود. من ناراحت می شوم. ولی تا من آمدم بالا دوباره شعار دادند و صحبت کردند و نشستند و شمع روشن کردند و ادامه دادند.
آقای موسوی و خانم رهنورد هم امروز آمدند پیش تان.
بله امروز آمدند. صحبت کردیم.
چه گفتند؟
با ما ابراز همدردی کردند و گفتند سهراب فقط بچه شما نبوده، بچه ایران بوده. گفتند ما نمی گذاریم خون او پایمال بشود؛من هم گفتم: خودم هم نمی گذارم خون بچه ام پایمال بشود. ایشان گفتند نه فقط خون بچه شما، که خون بچه های دیگر را هم نمی گذاریم پایمال شود.
خانم رهنورد چه گفتند؟
ایشان هم درباره همه این بچه ها صحبت کردند و گفتند این نشان دهنده سطح فکر بچه های جامعه ماست. حالا سرفرصت حرف هایشان را می نویسم.
این چند روزماموران مزاحم شما نشده اند؟ نگفته اند چرا می روند، چرا می آیند…
نه؛ نه. حالا نمی دانم علتش چیست. شاید به قول معروف روش شان عوض شده؛ نمی دان. ولی کاری نداشتند.
شما داستان سهراب تان را دنبال می کنید؟
بله؛ معلوم است. برای اینکه بچه من برای من خیلی ارزش داشته. شاید برای آنها ارزش نداشته باشد، ولی برای من خیلی ارزش داشته.
آخر این بچه کاری هم نکرده؛ یک روبان سبز به دستش بسته و سراغ رایش را گرفته است.
دقیقا. من هم همین را گفتم. گفتم بچه من فقط برای اعتراض به اینکه رایش را نخوانده اند، بیرون رفته بود. نه اسلحه ای داشته، نه صدای اعتراضش وحشتناک بوده که آنها بخواهند با او چنین بکنند. بچه من خیلی ارزش داشت؛ او سرمایه این مملکت بود.
شنیدم خود را برای کنکورآماده کرده بود.
بله؛ او چون پدرش فوت کرده بود، دو سه سال سختی داشت و نتوانست خوب درس بخواند. ولی این بار خیلی خوب درس خوانده بود. زحمت کشیده بود و امید هم داشت که قبول بشود.
در این مدت روزهای سختی را گذراندید؛ نیست؟
بله؛ه مه می دانند. همه در این چند روز مرا دیدند و می شناسند. چه اداره جات؛چه مردم. همه آنها دیدند که من چه کشیدم. دلم از این می سوزد که من امید داشتم و آنها مرا ناامید کردند.
سهراب، چه جور بچه ای بود؟
به آقای موسوی هم گفتم اگر از او تعریف کنم می شوم حکایت سوسکی که وقتی بچه اش از دیوار بالا می رود می گوید قربان دست و پای بلوریت بروم. ولی سهراب واقعا بچه بسیار خوبی بود. صبور. ساکت. آرام. منطقی و بافکر بود. قبل از انتخابات خیلی تلاش کرد بقیه را متقاعد کند که رای بدهند؛ چون سرنوشت مردم ما با رای تعیین می شود. ولی متاسفانه وقتی مردم رای دادند و این بلا سرما آمد، خیلی ناراحت شد. یعنی احساس می کرد توهین عظیمی به مردم شده. به خودش توهین شده. می گفت: به من توهین شده، نمی توانم این توهین را تحمل بکنم. این کوچکترین کاری بود که ما می توانستیم برای کشورمان انجام بدهیم؛ برای خودمان انجام بدهیم. چرا این طوری شد؟ چرا باید این جوری بشود. سهراب خیلی به این مسئله حساس بود. قبلش هم که خیلی کمک بود در خانه. بخصوص که پدرش دو سال مریض و در خانه بود. همه می دانند که سهراب در آن مدت چه کمکی بود برای من. مثلا شب می دید من خسته ام، می گفت مامان تو برو بخواب من بیدارم. یا روز که از مدرسه می آمد می گفت: مامان من آمدم، بقیه کارها را بگذار من انجام می دهم. یا وقتی دنبال کارهای اداری می رفتم، او در خانه مواظب پدرش بود. من ۴ پسر دارم، همه آنها را دوست دارم؛ ولی سهراب بچه فوق العاده ای بود. همه بچه هایم خوب هستند. ولی برادرهایش هم می گویند سهراب خیلی زحمتکش بود.
و این سهراب هم بس که خوب بود به سهراب تاریخ پیوست.
اتفاقا مردم هم به من همین را می گویند. می گویند اسم سهراب دوباره در تاریخ نوشته خواهد شد. سهراب در شاهنامه فردوسی، پیام آور خوبی بود، این سهراب هم همین طور بود. همین طور شد. با این حال من خوشحالم که بچه ام در راهی رفت که راه نادرستی نبود. اگر معتاد بود، اگر خلافکاربود اتفاقی برایش می افتاد، نمی توانستم سرم را جلوی مردم بلند کنم. ولی الان با افتخار می گویم بچه ام در راه نیت پاکش، در راه اعتقادی که داشته رفته. با اینکه برایم خیلی سخت است که سهرابم رفته، اما خوشحالم که با حرف و حرکات بچه هایی مثل سهراب، مردم تکان شدیدی خوردند و متوجه شدند که بچه ها دارند بیگناه کشته می شوند.

+ + + + + + + + +

ربودن جوانان از بیمارستان ها و انتقال آنان به نقاط نا معلوم:
بنا به گزارش رسیده؛ نیروهای امنیتی - انتظامی رژیم اسلامی روز 16 تیرماه 1388، جوانی را که در اعتراضات اخیر زخمی شده بود، به نام جواد حسینی در شهرک غرب در منزلش دستگیر و به بیمارستان نیروی انتظامی منتقل می کنند، اما نیروهای امنیتی جواد حسینی را از بیماستان به نقطه ای نامعلوم منتقل می کنند و خانواده ی این جوان از وضعیت فرزندشان کاملا بی خبرهستند. جواد حسینی متولد 1358 و تراشکار است که در برخوردهای خیابانی در روز 1 تیر در خیابان هفت تیر از ناحیه دست و کمربه شدت مضروب شده بود. وی را روز 16 تیر در منزل دستگیر و به بیمارستان نیروی انتظامی منتقل کرده اند و در روز 22 تیرنیز از بیمارستان به نقطه ی نامعلومی برده اند. پی گیری های خانواده ی این جوان بی نتیجه مانده، وتاکنون هیچ ارگانی پاسخگوی آنان نبوده است. خانواده جواد حسینی به شدت در نگرانی به سر می برند.

+ + + + + + + + +

شادی صدر در بند عمومی اوین است:
ظهر امروز شادی صدر كه در زندان اوین به سر می برد، در تماس تلفنی كوتاهی با خانواده اش گفت كه به بند عمومی منتقل شده است.
حسین نیلچیان، همسر شادی، ضمن اعلام این خبر گفت: روز یكشنبه از ما برای آزادی شادی كفیل خواستند و بلافاصله به دادگاه انقلاب و پس از آن به زندان اوین مراجعه كردیم؛ اما آزادی همسرم واقعیت نداشت.
وی افزود: كسی كه تلفنی از ما كفیل خواست، خود را از پلیس امنیت معرفی كرد، اما در زندان اوین، قاضی راسخ گفت كه قرار نیست شادی صدر آزاد شود. این رویه های دوگانه جز آزار روحی خانواده هایی كه عزیزانشان دربند هستند، نتیجه ای ندارد.
شادی صدر، وكیل دادگستری و کنشگر حقوق زنان، روز آدینه بیست و ششم تیرماه در حالی كه همراه با چند تن از دوستانش پیاده به سوی نماز جمعه می رفت، در بلوار كشاورز توسط لباس شخصی ها، با ضرب و شتم دستگیر شد.

+ + + + + + + + +

برادر همسر مهندس موسوی در بازداشت بسر می برد:
شاپور کاظمی، برادر زهرا رهنورد همسر مهندس موسوی چند روز پس از انتخابات، بازداشت شد. اما خانواده مهندس موسوی این خبر را منتشر نکردند.
زمانی که خانواده بازداشت شدگان در دارالزهرا جمع شده بودند تا با موسوی و رهنورد درد دل کنند، وقتی بی‌تابی‌های برخی مادران و همسران افراد بازداشت شده از حد گذشت، رهنورد برای تسکین آنها از این راز یک ماهه پرده برداشت و از بازداشت برادرش خبر داد و گفت که او به خوبی رنج خانواده‌های بازداشت شدگان را می‌فهمد.
با این حال رهنورد باز هم به این خانواده‌ها تاکید داشت که این موضوع را پیش خود نگه دارند و جایی مطرح نکنند؛ تا آنکه روزنامه جوان این بار، پست رهبری اغتشاشات! را به برادر همسر موسوی تحویل داد!

+ + + + + + + + +

بیانیه 800 شخصیت آکادمیک برای آزادی فوری کیان تاجبخش:
ما امضاکنندگان این دادخواست انزجار شدید خود را از بازداشت جامعه شناس و محقق ایرانی الاصل تابع آمریکا، دکتر کیان تاجبخش اعلام می داریم. اگر چه دکتر تاجبخش در اعتراضات و تظاهرات اخیر تهران شرکتی نداشت، وی در روز 18 تیر از منزل خود در تهران توسط ماموران امنیتی، بدون اعلام هیچ اتهامی، ربوده شد و به مکان نامعلومی برده شده است و در بازداشت به سر می برد.
دو سال پیش، دکتر کیان تاجبخش مدت چهار ماه را با اتهام واهی "تلاش برای به راه اندازی انقلاب مخملی برای بر اندازی جمهوری اسلامی" در بازداشت و در سلول انفرادی گذراند. بعد از آزادی از زندان با گذاشتن صد میلیون تومان وثیقه و بدون اثبات اتهامات وارده از سوی دادستانی تهران، کیان تصمیم گرفت در ایران بماند و کارهای مطالعاتی خود را در آنجا ادامه دهد. وی مخصوصاً از ورود به هر کار سیاسی اجتناب کرده بود. ما نگران هستیم که دکتر کیان تاجبخش مجددا در بازداشت انفرادی به سر می برد و این بار هم مثل گذشته مورد آزار و شکنجه قرار گرفته است تا از وی "اعتراف" گرفته شود.
ما شدیدا بازداشت کاملا بی اساس و سوء رفتار با دکتر کیان تاجبخش را محکوم کرده و با اعتراض به آن، از تمام سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر، انجمن های دانشگاهی و حرفه ای، و دیگر افراد معتقد به آزادی و حقوق قانونی انسان ها در هر جا می خواهیم که شما نیز اعتراض خود را به این عمل غیر قانونی رژیم جمهوری اسلامی اعلام نموده، و با یاد آوری به مقامات بالا که دولت ایران یکی از امضا کنندگان لایحه بین المللی حقوق بشر است آزادی کامل و بدون شرط وی و دیگر بازداشت شدگان اخیر در ایران را از مقامات جمهوری اسلامی مطالبه کنند.

+ + + + + + + + +

30 سال زندان و تبعید برای یک کوشنده ی کرد:
یکی از اتِباع کردستان ترکیه به اتهام عضویت در یک گروه کرد مخالف رژیم اسلامی به 30سال زندان و تبعید محکوم و این حکم توسط دادگاه تجدید نظر کردستان تایید شد.
شاکر بگی از دو سال پیش در زندان مرکزی سنندج به سر می برد و تاکنون هیچگونه ملاقاتی با خانواده اش نداشته است.

+ + + + + + + + +

دستگیری شهروندان در اعتراضات روز سه شنبه:
عده ای در میدان هفت تیر دستگیر شدند.رادیو فرانسه : بگزارش خبر گزاری فرانسه عصر امروز نیروهای پلیس و لباس ‏شخصی ها به صدها تظاهر کننده ای که در میدان هفت تیر ‏بنفع موسوی شعار میدادند حمله کرده و تعدادی از آنها را ‏دستگیر کردند.
‏خبرگزاری فرانسه از قول ناظران عینی نقل می کند که صدها تن از مردم که در میدان جمع شده بودند در محاصره صدها ‏پلیس که به لباس ضد شورش مسلح بودند، در آمدند.

+ + + + + + + + +

خبرگزاری رویترز؛ پلیس ایران ده ها تن را در مرکز تهران در جریان تظاهرات بازداشت کرد:
خبرگزاری «ریا نووستی» : پلیس ایران ده ها نفر را در مرکز تهران در جریان تظاهرات اپوزیسیون معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری 22 خردادماه بازداشت کرد.
به گزارش «ریا نووستی» از "خبرگزاری "رویترز" به نقل از شاهدان عینی تظاهر کنندگان شعارهای ضد دولتی "احمدی نژاد استعفاء کن!" و "مرگ بر دیکتاتور!" سر می دادند.
در این گزارش به نقل از یک شاهد عینی گزارش شده است: پلیس ده ها تن از معترضین را سوار خودروهایی کرده و به نقطه ای نامعلوم منتقل نموده است.

+ + + + + + + + +

تایید بازداشت شمار از شهروندان در میدان هفت‌تیر:
جانشین فرمانده نیروی انتظامی كشور بازداشت تعداد دیگری از شهروندان تهرانی که قصد داشتند روز گذشته در میدان هفت تیر تجمع کنند را تایید کرد.
به گزارش رسیده، احمدرضا رادان با اشاره به اینکه "خوشبختانه هیچ تجمعی برگزار نشد" افزود: «فقط تعدادی بسیار اندكی كه قصد بر هم زدن نظم و امنیت را داشتند، توسط پلیس دستگیر شدند، اما خوشبختانه روز گذشته در این رابطه هیچ حادثه‌ای رخ نداد».

+ + + + + + + + +

احضار مجدد دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل:
12 تن از اعضای انجمن دانشجوئی و شورای صنفی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بار دیگر به كمیته انضباطی احضار شدند.
محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، نیما نحوی، احمد محمد نیا، حمیدرضا جهان تیغ، محمد علمی، راضیه دیلم صالحی، معین اسلامی جم، سیاوش سلیمی نژاد، امیركسری كیانی و كاوه دانشور دانشجویانی هستند كه در مورخه 5 امرداد ماه امسال باید در كمیته ی انضباطی حاضر شوند.
اتهامات ذكر شده برای این دانشجویان عبارت است از:

1- ایجاد بلوا و آشوب در فضای دانشگاه

2- توهین به شعائر اسلامی از طریق استفاده از شعارها و الفاظ ركیك

3- اخلال و وقفه در نظم و برنامه های دانشگاه

از بین دانشجویان احضار شده محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، حمیدرضا جهان تیغ و سیاوش سلیمی نژاد به مدت 26 روز در زندان و تحت شكنجه های روحی و روانی بودند و هفته پیش با وثیقه از زندان آزاد شده اند، اما نیما نحوی همچنان در بازداشت به سر می برد.
از بین دانشجویان احضار شده محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، حمیدرضا جهان تیغ و سیاوش سلیمی نژاد به مدت 26 روز در زندان و تحت شكنجه های روحی و روانی بودند و هفته پیش با وثیقه از زندان آزاد شده اند و نیما نحوی نیز هنوز در بازداشت به سر می برد.
بعضی از این دانشجویان نظیر محسن برزگر، ایمان صدیقی ، حسام باقری در شش ماه اخیر سومین باری است كه به كمیته انضباطی احضار می شوند و پیش از این به احكامی نظیر توبیخ كتبی و درج در پرونده و همچنین یك ترم محرومیت از تحصیل محكوم شده اند.
نكته جالب توجه این است كه به گفته اكبرزاده معاون دادستان بابل یكی از شاكیان این دانشجویان "كمیته انضباطی دانشجویان دانشگاه بابل" است و به همین دلیل دادستان با اخذ وثیقه 30 میلیون تومانی از هر یك از این دانشجویان آنها را به طور موقت آزاد كرده است و پرونده آنها را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به دادگاه انقلاب فرستاده است.
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در جریان تقلب در انتخابات به مدت یک هفته ناآرام بود و هر روز عرصه تحصن و درگیری دانشجویان با نیروهای امنیتی و پلیس ضدشورش بود كه در پی آن ده ها دانشجو بازداشت شدند.

+ + + + + + + + +

نیما نحوی کماکان در بازداشت بسر می برد:
نیما نحوی از بازداشت شدگان دانشگاه بابل و وابسته به طیف چپ است که که در ناآرامی ها و تجمعات اخیر کشور در دانشگاه بابل بازداشت شد و به رغم آزادی تمام دستگیرشدگان این دانشگاه کماکان در بازداشت به سر می برد.
برپایه ی گفته های پدر نیما 10 اتهام بر وی وارد شده است که از آن جمله عامل صیهونیست در ایران و ارتباط با مجاهدین است که با توجه به وابستگی وی به طیف چپ ساختگی و جعلی بودن اتهامات واضح است. نکته قابل تامل چاپ بولتنی در دانشگاه امام حسین وابسته به سپاه در هفته گذشته است که در آن خبر از دستگیری دانشجویان دانشگاه بابل به اتهام بمب گذاری در داخل دانشگاه داد این نوع پرونده سازی به شیوه سریالی نشان از آن دارد که این دانشجویان بدون هیچ اتهامی و تنها به دلیل اعتراضات مدنی انجام شده دستگیر و اتهامات وارد شده بر آنها برای باز گذاشتن دست قاضی در صادر کردن رای وفریب افکار عمومی است.

+ + + + + + + + +

تماس کوتاه ابوالفضل عابدینی با خانواده:
ابوالفضل عابدینی روزنامه نگار آزاد و مسئول روابط عمومی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از 21 روز بازداشت تماس کوتاهی با خانواده خود انجام داد.
وی که از مورخه 9 تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در بازداشتگاه اطلاعات اهواز به سر می برد طی این تماس کوتاه از فشارها بر روی خود و غیر موجه بودن بازداشتش صحبت کرد.
خانواده این فعال حقوق بشر به رغم پیگیری های مستمر تاکنون هیچگونه اطلاعی از سرنوشت فرزند خود حاصل نکرده بودند و گفته های نادرست دستگاه امنیتی مبنی بر نگهداری ایشان در زندان های کارون و سپیدار تنها باعث سرگردانی و نگرانی بیشتر خانواده ایشان شده بود. کماکان از دلایل بازداشت و اتهامات وارده به این کوشنده ی مدنی اطلاعی در دست نیست.
شایان ذکر است ناراحتی قلبی ابوالفضل عابدینی (مشکل میترال) و لزوم تحت نظر پزشک بودن ایشان بر نگرانی ها از تداوم بازداشت وی افزوده است.

+ + + + + + + + +

احضار دکتر رضا جلالی به دادگاه:
مورخ 27 تیرماه سال جاری احضاریه دادگاه از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب گرگان به دکتر رضا جلالی استاد علوم سیاسی، حقوق و روابط بین الملل ابلاغ شد.
مورخ 27 تیرماه سال جاری احضاریه دادگاه از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب گرگان به دکتر رضا جلالی استاد علوم سیاسی، حقوق و روابط بین الملل ابلاغ شد.
رئیس ستاد ائتلاف مردمی مهندس موسوی در استان گلستان، تهدید شده است در صورت عدم حضور در موعد مقرر در محل شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب گرگان، به اتهام توهین، نشراکاذیب و تشویش اذهان عمومی غیاباً محاکمه و جلب خواهند شد. گفته میشود دلیل این احضار و اتهامات وارده به فعالیتهای ایشان در زمان انتخابات در استان گلستان باز میگردد.
لازم به ذکر است این کوشنده ی سیاسی پیش تر در مورد اتهاماتی مشابه، در انتخابات دوره هشتم مجلس اسلامی به ده ماه حبس، 30 ضربه تازیانه و مبالغی جزای نقدی محکوم شده بود.
رضا جلالی از آسیب دیدگان جنگ هشت ساله با سابقه 70 ماه حضور در جنگ و جانبازی بالای 70 درصد است. بدلیل 9 بار مصدومیت در جنگ و آسیب های بسیار جسمی، همچنین وجود ترکش های غیر قابل خارج کردن در اطراف نخاع، احتمال خطرات جانی برای این استاد دانشگاه در صورت بازداشت وجود خواهد داشت.

+ + + + + + + + +

خودداری ارتش از ورود به مباحث سیاسی:
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی گفت: ارتش از ورود به جریان‌های سیاسی و دسته‌بندی‌ها خودداری كرده است. وی گفت امروز یکی از دلایل محبوبیت ارتش در بین مردم این است که این نهاد پس از انقلاب همواره از ورود به مسائل سیاسی خودداری کرده است.

+ + + + + + + + +

مجتبی ذوالنور ی؛ بسیاری از بزرگان طراح فتنه اخیر بودند:
جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه؛ با راهیابی آشوبگران به حوزه 117 بسیج با شلیک مستقیم دو نفر کشته شدند.
10 خبرنگار روزنامه پرتیراژ یکی از کاندیداها برای آموزش انقلاب مخملی و ساخت مواد منفجره به یک کشور عربی رفته بودند
دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود و باتوم برقی، موبایل ثریا و گاز اشک آور در اختیار آشوبگران قرار گرفته بود
با پرتاب یک گاز اشک آور از سوی نیروهای بسیج و انتظامی به آشوبگران، در عوض آنها با پنج گاز اشک آور پاسخ می دادند.!!!
گروه سیاسی؛ «مجتبی ذوالنوری» اعلام کرد در جریان درگیری در حوزه 117 بسیج تهران، «تیراندازی مستقیم» شد و با این اقدام دو نفر کشته شدند. جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران، این خبر را در روایتش از ناگفته های پشت صحنه حوادث اخیر کشور عنوان کرد.
او با اشاره به ماجرای تیراندازی ها در حوالی میدان آزادی که 25 خردادماه اتفاق افتاد، گفت؛ «حمله به حوزه 117 تهران توسط آشوبگران، یک عملیات گسترده و سازماندهی شده بود. بسیجیان در یک مقاومت یک ساعته تنها هزار گلوله مشقی و هوایی شلیک کردند ولی با راهیابی آشوبگران به داخل حوزه، به دلیل وجود 300 قبضه سلاح در آن با شلیک مستقیم دو نفر کشته شدند.» در آن روز پس از گذشت سه روز از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم نزدیک چند نفر از انقلاب به سمت میدان آزادی راهپیمایی کردند ولی پس از پایان این تجمع آرام، بین مردم حاضر در آزادی و نیروهای لباس شخصی درگیری رخ داد که طی آن با شلیک به سوی معترضان چند نفر کشته شدند. تا پیش از سخنان ذوالنوری مسوولان نظامی هرگونه تیراندازی را رد می کردند، چنان که حجت الاسلام طائب گفته بود بعضی از حمله کنندگان به مردم «لباس بسیجی» پوشیده بودند و محمدحسن فیروزآبادی نیز در نامه یی به امام زمان تاکید کرده بود نیروهای مسلح هیچ تیری شلیک نکرده اند.
ذوالنوری اما «شلیک مستقیم» را تایید کرد.
وی تصریح کرد؛ «دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود. کلیه امکانات آشوب از جمله باتوم برقی، موبایل ثریا و گاز اشک آور در اختیار آشوبگران قرار گرفته بود.»!
به گزارش مهر ذوالنوری افزود؛ «با پرتاب یک گاز اشک آور از سوی نیروهای بسیج و انتظامی به آشوبگران، در عوض آنها با پنج گاز اشک آور پاسخ می دادند.» وی در روایت ناگفته هایش از حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در مراسم تودیع و معارفه نماینده ولی فقیه در سپاه استان مازندران ابراز کرد، به موضوعات دیگری نیز پرداخت و بسیاری از بزرگان کشور را در طراحی «فتنه های اخیر» دخیل دانست و نامه سرگشاده هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری را «استیضاح سیاسی» توصیف کرد و گفت؛ «این نامه قبل از ارسال در رادیوهای اسرائیل و امریکا خوانده و موجب جری شدن اراذل و اوباش شد.»
حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری گفت؛ «در 19 اردیبهشت سال جاری جلسه یی با حضور هاشمی رفسنجانی، کروبی، موسوی و خاتمی برای ایجاد کمیته صیانت از آرا تشکیل شد و نمایندگان کاندیداها نیز مشخص شدند.»
ذوالنوری با بیان اینکه کمیته صیانت از آرا وظیفه تهیه ملات عملیات تخریب را برعهده داشت، تصریح کرد؛ «هاشمی رفسنجانی در صحبت های مختلفی خود را همراه و پشتیبان مقام معظم رهبری اعلام کرده بود ولی فعالیت های شدیدی علیه دولت مورد تایید رهبری انجام داد.»وی با اعلام اینکه دولت احمدی نژاد را بدون ضعف نمی دانیم، خاطرنشان کرد؛ «ما هم به برخی انتصابات در دولت نظیر مشایی گلایه داریم ولی ملاک اصلی دولت محورهای اساسی احمدی نژاد است که مورد تایید مقام معظم رهبری نیز هست.
به گفته وی اگر این دولت یک مشایی دارد، دولت گذشته ده ها مشایی داشت که این مشایی صدها بار بهتر از آنان است.» وی ادامه داد؛ «مصطفی تاج زاده معاون وزیر کشور دولت اصلاحات یکی از بیانات امام خمینی را به استبداد دینی تشبیه کرده بود که نشان می دهد افرادی نظیر وی صدها بار بدتر از مشایی هستند.»
وی خاطرنشان کرد؛ «هاشمی رفسنجانی در نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری که یکی از بزرگ ترین اشتباهات ایشان بود، خود را بی طرف در انتخابات اعلام کرد ولی فعالیت های تخریبی گسترده علیه دولت احمدی نژاد انجام داد.»ذوالنوری تصریح کرد؛ «هاشمی رفسنجانی با وجود صدور حکم برکناری جاسبی و تعیین نفر جایگزین وی از این تغییر در جهت حمایت از موسوی جلوگیری کرد، به گونه یی که در زمان انتخابات دانشگاه های آزاد کشور تبدیل به ستادهای انتخاباتی آقای موسوی شده بود.»
جانشین مسوول نمایندگی ولی فقیه در سپاه نامه سرگشاده را دور زدن قانون و پاک کردن صورت مساله دانست و اضافه کرد؛ «این کشور دارای قانون است و اگر به آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان توهین شد، باید از مراجع قانونی برای احقاق حقوق شان مثل افراد دیگر جامعه پیگیری می کردند نه اینکه با نوشتن یک نامه سرگشاده به مقام ارشد کشور موجب آلوده کردن فضای کشور شوند.»وی یکی از ویژگی های انقلاب مخملی را زیر پا گذاشتن قانون اعلام کرد و تصریح کرد؛ «هاشمی رفسنجانی با توجه به اعلام بی طرفی و شناخت کامل از حوزه های رای گیری، در روز اخذ رای با صدای بلند کد آقای موسوی را درخواست کردند و همسر ایشان نیز برگه رای را که روی آن نام موسوی نوشته بود، در جلوی عکاسان و خبرنگاران گرفتند.»
ذوالنوری گفت؛ «واریز مبلغ پنج میلیارد تومان از سوی محمد هاشمی به حساب محسن رضایی و حضور فعال فائزه هاشمی در بین آشوبگران نشان از تخلفات گسترده خانواده هاشمی در انتخابات اخیر است.»
وی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری، هاشمی رفسنجانی را در خطبه های نماز جمعه اخیرشان از آشوبگران جدا کردند، خاطرنشان کرد؛ «در نماز جمعه دو روز گذشته عده یی برای اولین بار به نماز جمعه آمدند و با ایجاد بی نظمی موجب شکسته شدن صفوف نماز شده و شعارهایی علیه ولایت سر دادند.» به گفته وی یکی از کاندیداها در روزهای اخیر خط قرمزها را رعایت نکرده و حتی با جمع آوری استادان دانشگاه و برخی نمایندگان 52 محور اساسی را برای ادامه نهضت پس از انتخابات تبیین کرد که حتی یکی از این موارد برای محاکمه در دادگاه های انقلاب کافی است.
جانشین نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران افزود؛ از مدت ها قبل با امکانات فراوان و ایجاد سازمانی به نام رای با 300 هزار عضو با ساختار شرکت های هرمی قصد ایجاد انقلاب مخملی و براندازی نظام را داشتند. وی گفت؛ «این سازمان به افرادش دستور داده بود در صورت قطع پیامک، تلفن، اینترنت و سایت فیس بوک، دستورات را از شبکه بی بی سی دریافت کنند.»
ذوالنوری درخصوص ابعاد گسترده آنچه به آن فتنه در داخل کشور نام داد خاطرنشان کرد؛ «یکی از روزنامه های پرتیراژ کشور متعلق به یکی از کاندیداها 10 خبرنگار را به بهانه پوشش خبری یک مسابقه فوتبال به یکی از کشورهای عربی فرستاد که این افراد نه تنها در این مسابقه حضور نیافتند بلکه آموزش های ویژه یی برای ساخت مواد منفجره و ایجاد انقلاب مخملی در مطبوعات فرا گرفتند.»

+ + + + + + + + +

«اعترافات» بازداشت شدگان از رسانه ملی پخش می‌شود:
عضو هیئت رییسه كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اسلامی از پخش اعترافات بازداشت شدگان از صدا و سیما خبر داد.
زهره الهیان افزود: در جلسه روز گذشته هیئت رییسه كمیسیون امنیت ملی با وزیر اطلاعات، اعضای این كمیسیون خواستار پخش اعترافات بازداشت شدگان وقایع اخیر از سوی رسانه ملی به منظور مطلع شدن مردم از دست‌های پشت پرده وقایع اخیر شدند.

+ + + + + + + + +

ثروت پاسدار میلیاردی وزیر کشور رژیم اسلامی را اعلام کنید:
پیشنهاد به احمدی نژاد درباره ثروت محصولی؛ سایت «آینده» به محمود احمدی نژاد پیشنهاد کرد در راستای شفاف سازی وضعیت زندگی مسوولان که پیشنهاد خود احمدی نژاد است برای اینکه مردم قانع شوند تغییری در وضعیت مالی زندگی مسوولان دولتی در دولت بعدی پیش نخواهد آمد در صورت معرفی صادق محصولی در کابینه دهم ثروت وی را اعلام کند.

+ + + + + + + + +

اکادمی علوم نیویورک و انجمن ریاضی ژاپن؛ وزیر علوم رژیم اسلامی از اعضای ما نیست؛ اگر عضویتش را تکذیب نکند، از او شکایت می کنیم:
رخداد پس از برملا ساختن این موضوع که وزیر علوم رژیم اسلامی جز هیچ یک از برترین ریاضی دانان جهان نیست، اطلاع یافت که زاهدی، خود را عضو اکادمی بین المللی و معتبر علوم نیویورک و انجمن ریاضی ژاپن معرفی کرده است.
رخداد طی مکاتبه ای با این دو انجمن و آکادمی بین المللی با خبر شد که وزیر علوم رژیم اسلامی باز هم دروغ گفته است.
نمایندگان این دو انجمن و اکادمی بین المللی در پاسخ به این پرسش که آیا آقای زاهدی جز اعضای این دو انجمن می باشد، اعلام کردند: وزیر علوم ایران هیچگاه در بین اعضای ما نبوده است.
نماینده اکادمی بین المللی علوم نیویورک در پایان تاکید کرد: پس از اینکه ما از سو استفاده های اقای زاهدی با عضو نامیدن خود در اکادمی علوم نیویورک با خبر شدیم، این هشدار را به وزیر علوم ایران می دهیم که اگر عضویت خود را تکذیب نکنند از ایشان شکایت می کنیم.پیشینه تجربیات اعلام شده ی وزیر علوم در زمینه های علمی - تحقیقاتی و آموزشی به شرح زیر است:
1- عضو انجمن ریاضی ایران از سال 1362 تاكنون

2- استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان

3- عضو انجمن بین‌‏المللی سیستم‌‏های فازی از سال 1370 تاكنون

4- عضو انجمن ریاضی كشور ژاپن از سال 1374 تاكنون

5- عضو آكادمی علوم نیویورك از سال 1376 تاكنون

6- عضو و رییس انجمن سیستم‌‏های فازی ایران

7- ارائه بیش از صد مقاله در كنفرانس‌‏های علمی داخلی و خارجی

8- چاپ بیش از 85 مقاله در مجلات علمی بین المللی

9- سخنرانی علمی در كشورهای آلمان - اتریش - ارمنستان - اسلواك - اكراین - ایتالیا - چك - چین - ژاپن - سوریه - كانادا - كره جنوبی - مجارستان - یونان - تركیه - پاكستان - روسیه - هند و داوری مقالات علمی در مجلات معتبر بین المللی و مجلات معتبر داخل كشور.

10- انجام بیش از 26 طرح تحقیقاتی از جمله دو طرح ملی كه دریكی از این طرح‌‏ها نظریه جدیدی ارائه شده كه هم اكنون دانشمندانی در كشورهای ژاپن، كره و چین روی آن نظریه كار می‌‏كنند.

11- پژوهشگر نمونه دانشگاه سال‌‏های 1374 تا 1377

12- پژوهشگر نمونه استان سال‌‏های 1375 تا 1378

13- استاد نمونه دانشگاه‌‏های كشور سال 1375

14- انتخاب رساله دوره دكترا به عنوان رساله برگزیده دكترای ریاضی كشور در اولین جشنواره ریاضی دانشگاه تهران

15- انتخاب به عنوان مرد علمی سال 1997 تا 1998 توسط مركز بین المللی كمبریج

16- انتخاب و معرفی در لیست برترین ریاضی دانان جهان توسط انجمن ریاضی آمریكا در سال‌‏های 1998 تا 2002

17- پژوهشگر نمونه دانشكده ریاضی سال‌‏های 1380 تا 1382

+ + + + + + + + +

شش دانشگاه تهران در نوبت تدفین شهدای گمنام:
جواد تاجیک مسوول امور شهدای گمنام گفت: در حال حاضر شش دانشگاه در تهران به منظور تدفین شهدای گمنام اعلام آمادگی کرده و منتظر اجرایی شدن طرح هستند. وی ضمن اشاره به سابقه 700 مورد تدفین شهدا از سوی بنیاد حفظ آثار افزود: «نظرات سازمان، مردم و بنیاد حفظ آثار در مواردی با هم متناقض است ولی بنیاد حفظ آثار با توجه به سابقه خود در این امر سعی در انتخاب مناسب ترین محل دارد و در این خصوص تصمیم گیری نهایی را برعهده دارد.»


+ + + + + + + + +

مسافران با آیة‌الكرسی سوار هواپیما می‌شوند:
طی هفت سال گذشته سه هزار و 496 تن در جهان بر اثر سوانح هوایی كشته شده‌اند كه 795 تن آنها در سوانح هوایی ایران جان باخته‌اند؛ بدین معنا كه حدود 23 درصد از كشته‌شدگان سوانح هوایی جهان در هفت سال اخیر مربوط به سوانح هوایی ایران است.
برپایه ی اطلاعات شبكه ایمنی هوانوردی كشور با احتساب 168 تن سرنشین كشته شده در پرواز شماره 7908 كاسپین كه هفته گذشته در چنین روزی در قزوین سقوط كرد، تاكنون هزار و 610 تن بر اثر سوانح هوایی در ایران جان باخته‌اند.
گفتنی است مسافران سانحه هوایی هفته گذشته تحت پوشش كامل بیمه ایران هستند كه به گفته مدیرعامل این بیمه برای جان باختگان ایرانی حادثه با توجه به قرار داشتن در ماه حرام برای هر تن مبلغ 55 میلیون تومان دیه پرداخت می‌شود.
به قول وزیر راه و ترابری مسافران با آیة الكرسی سوار هواپیما می‌شوند اما گویا آیة‌الكرسی مسافران این پرواز كارساز نشد و ...
در این زمینه نگاهی اجمالی به سوانح هوایی رخ داده در كشورمان تامل برانگیز است.
یک هزار و 530 سانحه هوایی در تاریخ هواپیماهای ایران ثبت شده‌است؛ از این میان بین پنجاه تا هفتاد سانحه آن مرگبار بوده‌اند. پس از انقلاب سال 1357 در ایران، بیش از هزار و400 تن جان خود را در سوانح هوایی از دست داده‌اند.

+ + + + + + + + +

مدیریت رسانه ‌ها باید در اختیار مساجد باشد:
رئیس اداره ارشاد اسلامی مشهد با بیان اینکه مساجد باید مراکز ارتباطات رسانه‌ای در جهان باشند، افزود: باید شرایطی را فراهم کنیم که مدیریت رسانه‌ها در اختیار مساجد باشد.
محمد کاظم دبیری روزسه شنبه در دومین همایش اندیشه های آسمانی در مشهد افزود: منظور از مدیریت رسانه‌ای مساجد این نیست که رسانه‌ها در مساجد مستقر شوند بلکه به این معناست که مساجد می‌توانند به عنوان یک نهاد بزرگ اسلامی بنیان‌گذار رسانه‌های محلی، ملی و منطقه‌ای براساس ارزش‌ها و اندیشه‌های اسلامی باشند.
رئیس اداره ارشاد اسلامی مشهد افزود: مسجد در حکومت اولیه اسلام در مدینه ستاد فرماندهی اسلام بود و همه مسایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و عبادی در مسجد برنامه‌ریزی و مدیریت می شد.

+ + + + + + + + +

ممنوعیت حضور همزمان دختران و پسران در آموزشگاه ها:
معاون مشارکت‌های مردمی سازمان آموزش وپرورش شهر تهران از اعمال برخورد با 40 آموزشگاه آزاد علمی و زبان غیرمجاز خبر داد.
مهدی جلالی توضیح داد: 40 آموزشگاه غیرمجاز در سال گذشته از طریق مقامات قضایی پلمپ شدند و اعمال برخورد با 20 آموزشگاه آزاد غیرمجاز دیگر نیز در دستور کار است.
او تاكید كرد: تمامی آموزشگاه‌های آزاد علمی و زبان باید از آموزش و پرورش مجوز داشته باشند، در غیر این صورت، با آ‌ن‌ها بر اساس قانون برخورد خواهد شد.
معاون مشارکت‌های مردمی سازمان آموزش وپرورش شهر تهران ضمن بیان این مطلب، از افزایش 10 تا 20 درصدی شهریه آموزشگاه‌های آزاد علمی و زبان به طور متوسط نیز خبر داد.
وی همچنین اعلام كرد: در حال حاضر، 900 آموزشگاه آزاد علمی و زبان در شهر تهران مشغول به فعالیت هستند.
این مسوول آموزش و پرورش شهر تهران در عین حال این نكته را نیز یادآور شد كه حضور هم‌زمان دانش‌آموزان دختر و پسر در آموزشگاه‌های آزاد علمی و زبان ممنوع اعلام شده است و تفکیک حضور دانش‌آموزان دختر و پسر در آموزشگاه‌ها در روزهای زوج و فرد نیز صرفا با كسب مجوز از سازمان آموزش و پرورش شهر تهران امکان‌پذیر است.

+ + + + + + + + +

خوش به حال شما که مسلمانید و می توانید زنان خود را بکشید:
قطعی اس. ام. اس. و تصمیمات یکباره و بدون توضیح دولت در باب آن باعث شد خبرنگاران در مراسم رونمایی از تمبر شهیده حجاب گرد محمد سلیمانی وزیر ارتباطات و فناوری جمع شوند و از او بخواهند در این خصوص توضیح دهد.
برخلاف انتظار خبرنگاران، وزیر در انتهای مراسم بدون اینکه پاسخ خبرنگاران را بدهد، مراسم را ترک کرد و پاسخگویی به پرسش های خبرنگاران در این مورد را به روابط عمومی خود سپرد. روابط عمومی نیز در پاسخ به پرسش خبرنگاران گفت؛ «قطع اس. ام. اس. دست وزیر ارتباطات نیست. این قطعی توسط مراجع دیگری صورت گرفته است که خودتان هم می دانید.»
با وجودی که سلیمانی در اتفاقات مربوط به وزارتخانه تحت الامرش دخیل نیست اما اظهارنظرهای جالبی در خصوص فساد اخلاقی جوامع غربی علی الخصوص فرانسویان داشت.
سلیمانی با اشاره به خاطرات دوران اقامتش در فرانسه گفت؛ «من در فرانسه دوستی داشتم که دارای زن و یک فرزند بود. ما با هم مراودات خانوادگی داشتیم و در تحقیقات و تحصیل نیز کنار هم حرکت می کردیم.»
او اضافه کرد؛ «بعد از مدتی این دوستم را در کتابخانه دیدم. خواستم برای رفع خستگی با او خوش و بشی کنم؛ پرسیدم «فلانی چطوری، خانواده چطورن؟» گفت؛ «خوب نیستم. زنم را هم طلاق دادم.»
من که از این گفته او جا خورده بودم، گفتم؛ «طلاق دادی؟ آخر چرا؟»
او گفت؛ «من در تعطیلات ژانویه رفتم به پدر و مادرم سر بزنم، بعد که بازگشتم دیدم خانمم به من خیانت کرده است.»
سلیمانی گفت؛ «من در جواب به او گفتم تحقیق کردی، شاید اشتباه می کنی.» اما دوستم در جواب گفت؛ «خیانت آنقدر مشهود است که همه آن را تایید می کنند. خوش به حال شما که مسلمانید و می توانید زنان خود را بکشید.»

+ + + + + + + + +

زلزله 5.4 ریشتری هرمزگان را لرزاند:
زلزله‌ای به بزرگی 5.4 ریشتر بامداد روز چهارشنبه استان هرمزگان را لرزاند.
به گزارش مركز ژئوفیزیك دانشگاه تهران ساعت وقوع این زلزله را 8و 23 دقیقه بامداد اعلام كرده است.
مركز این زلزله روستای لاف در این استان گزارش شده است. ضمن اینكه هنوز اطلاعات دقیقی از خسارات احتمالی این زلزله در دست نیست.

+ + + + + + + + +

سود میلیاردی رانت خوران در اثر تاخیر در ابلاغ مصوبه دولت:
عدم ابلاغ افزایش تعرفه واردات شیرخشک باعث سوءاستفاده یک جریان رانتی در کشور شده است.به گزارش رسیده، 5 اردیبهشت ماه سال جاری در کمیسیون مشترک اقتصادی دولت، تعرفه واردات شیرخشک 90 درصد تعیین شد که هنوز پس از دو ماه به گمرک ابلاغ نشده است.
انتشاراین خبر در سطح گسترده و عدم اجرای آن تا امروز باعث شده است یک جریان رانتی در کشور با سوء استفاده ازاطلاعات درز شده و عدم اجرای قانون، در سطح گسترده ای شیرخشک وارد کشور کند تا با احتکار آن از افزایش احتمالی قیمت ها پس از اجرای تعرفه 90 درصدی سود ببرد.
شایان ذکر است دست اندرکاران بازار شیرخشک براین باورند افزایش تعرفه واردات اگرچه به نفع تولید کننده است اما در کوتاه مدت قیمت ها را افزایش می دهد. پیش بینی می شود در این وضعیت ده ها میلیارد تومان سود متوجه سوء استفاده کنندگان از این خلا قانونی شود.
عدم ابلاغ این مصوبه و سوء استفاده گسترده از آن، این شائبه را ایجاد می کند که تعویق در ابلاغ مصوبه به صورت هدفمند و در راستای منافع وارد کنندگان صورت گرفته است.

+ + + + + + + + +

اقتصاد رژیم به سختی نفس می ‌كشد:
تیم اقتصادی دولت دهم با موجی از وعده‌ها روبرو است كه از هم اكنون، تحقق این وعده‌ها و رسیدن به اهدافی چون كنترل تورم و كاهش نرخ بیكاری را به ماموریتی غیرممكن یا حداقل بسیار دشوار بدل كرده است.
كارشناسان از پیش اتفاق نظر داشتند كه صرف‌نظر از نتیجه انتخابات، تیم اقتصادی دولت دهم، در معرض شرایط خطیری قرار دارد.
به گزارش رسیده؛ اوضاع بغرنج كنونی اقتصاد كه بخشی از آن حاصل سیاست‌های داخلی و بخشی نیز حاصل بحران جهانی اقتصاد است، كارشناسان را به این باور رسانده است كه بار اصلی وظایف دولت دهم بر دوش وزرا و چهره‌های اقتصادی این دولت است.
منابع درآمدی كاهش می‌یابد:شاید در سال 2008 حتی در مخیله تیم اقتصادی دولت نهم نیز نمی‌گنجید كه قیمت‌های بالای 100 دلار نفت، در پروسه‌ای چند ماهه به حدود 60 دلار نزدیك شود.
رؤیای نفت 100 دلاری سرانجام در روزهای نخستین سال 2008 به وقوع پیوست. روند افزایشی قیمت نفت در طول سال 2008 نیز ادامه یافت و به مرز 147 دلار در هر بشکه در یازدهم ژوئیه 2008 رسید.
تمامی این تحولات كه در دوران دولت نهم به‌وقوع پیوست رویایی شیرین برای دولت‌مردان بود تا برنامه‌های اقتصادی خود را دنبال كنند به گونه‌ای كه حتی از پرداخت نقدی یارانه‌ها به مردم سخن گویند، ولی نهایتاً این روند متوقف شد و امروز نفت به مرزهای 65 دلار برای هر بشكه رسیده است، به عبارتی در صورتیكه نفت 75 دلاری به‌طور میانگین را برای سال‌های حضور دولت نهم بر صحنه سیاسی كشور متصور شویم، با یك محاسبه سرانگشتی به این نتیجه خواهیم رسید كه درآمدهای دولت حدود 14 درصد كاهش داشته است، ضمن اینكه باید گفت میزان صادرات نفت ایران تحت تاثیر شرایط بین‌المللی و عضویت در اوپک، افزایش جمعیت و رشد مصرف داخلی و کاهش ظرفیت تولید به خاطر عمیق‌تر شدن منابع و استفاده از میادین قدیمی در سال 1387 به میزان 40 سال پیش و در حد سال‌های 1347 و 1348 رسیده است آن چنانكه براساس آمارهای موسسه گلوبال اینسایت، استخراج بیش از حد نفت از میدان‌های نفتی، نرخ کاهش ذخایر نفتی ایران را به بیش از 10 درصد رسانده است كه این مسئله می‌تواند تولید نفت ایران را هر سال 400 هزار بشکه در روز کاهش دهد؛ به عبارتی كاهش قیمت با كاهش صادرات متعاقب افت تولید و افزایش مصرف داخلی، دست به دست هم داده و منابع ارزی دولت دهم را بیش از پیش كاهش خواهند داد.

ضعف مفرط در جذب سرمایه‌گذاری خارجی:در گزارش بانک جهانی از میزان سرمایه‌گذاری خارجی در دنیا در سال 2007 آمده بود كه به دلیل بحران اقتصاد جهانی، میزان جذب سرمایه‌گذاری خارجی در کشورهای توسعه‌یافته با کاهش شدید مواجه شد، این درحالی است که جذب سرمایه خارجی در کشورهای درحال توسعه با وجود بحران 7 درصد رشد داشته است. این گزارش در مقایسه با عملکرد کشور در این حوزه به خوبی نشان می‌دهد که ایران به عنوان کشوری درحال توسعه حتی به‌رغم آنکه از بحران کمترین تاثیر را پذیرفته اما عملکرد مثبتی در زمینه جذب سرمایه خارجی نداشته است.
برپایه ی این گزارش، پس از تدوین قانون جلب و حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی در سال 82، جذب سرمایه خارجی به عنوان یکی از منابع مالی تامین پروژه‌های عمرانی کشور در دستور کار دولت قرار گرفت. با اجرایی شدن این قانون در دوره دوم دولت خاتمی، راه به روی سرمایه‌گذاری خارجی به اقتصاد ایران هموار شد و در سال اول و دوم اجرای آن حدود 5 /1 و 3 میلیارد دلار سرمایه خارجی به درون اقتصاد ملی جلب شد. با این حال و برپایه گزارش منابع معتبر بین‌المللی، در سال 84 رقم 600 میلیون دلار و در سال 85 رقم 30 میلیون دلار سرمایه خارجی جلب اقتصاد ایران شد. با ادامه بحران اقتصادی در جهان و كاهش بیش از پیش حجم سرمایه‌گذاری‌های خارجی در جهان، طبیعی است كه این روند كاهنده، در سال‌های پیش‌رو روند شتابنده‌تری به خود گیرد، كه بیانگر این واقعیت است كه تیم اقتصادی دولت دهم، نباید امید چندانی به جلب سرمایه‌گذاری‌های خارجی در كشور داشته باشد.

رشد شدید نقدینگی در اقتصاد كشور:طرح‌های بلندپروازانه دولت و عدم نظارت دقیق بانك مركزی در سال‌های 85 و 86 موجب افزایش قابل ملاحظه نقدینگی از حدود 64 هزار میلیارد تومان در تیر 84 به 168 هزار میلیارد تومان در سال 86 و 173 هزار میلیارد تومان در آذر ماه 87 رسید. كارشناسان اعتقاد دارند كه اگر میزان رشد حجم نقدینگی با رشد تولید ناخالص ملی متناسب باشد، قیمت‌ها افزایش نخواهند یافت و حجم نقدینگی باید به شكلی باشد كه مردم بتوانند با آنچه كه در دست دارند، كالا و خدمات را خریداری كنند و میزان نقدینگی بیش از حد نباشد تا در نتیجه رقابت در خرید، قیمت‌ها بالا رود، از همین رو اعتقاد دارند كه تورم گسترده در اقتصاد كشور محصول همین نقدینگی بی‌حد و حصر است.البته بحران جهانی اقتصاد، اقتصاد كشور را كه در سال‌های اخیر برپایه واردات بنا شده بود، تحت تاثیر قرار داد و سبب كاهش نرخ تورم در كشور شد، ولی حجم عظیم نقدینگی كه حجم آن كاهش نیافته و تنها روند شتابان افزایش آن، قدری كندتر شده است، چالشی است كه دولت دهم را به شدت به خود مشغول خواهد كرد.

كسری بودجه دولت در سال 88:مركز پژوهش‌های مجلس پیش از بررسی بودجه سال 88 در گزارشی از كسری 571 /440 میلیارد ریالی بودجه 88 خبر داده بود. هشدارهای مركز پژوهش‌ها علاوه بر كاهش قیمت نفت‌خام، به مواردی همچون كاهش سقف تولید اوپك، نحوه برآورد و اعمال آثار بحران مالی بین‌المللی، اثر ركود ناشی از آن بر سود و در نتیجه مالیات (شركت‌های دولتی و غیردولتی) و سود سهام شركت‌های دولتی و ركود بازار بورس مربوط می‌شود كه با بررسی شرایط امروز این پیش‌بینی‌ها تاكنون به وقوع پیوسته است.
از سوی دیگر‏، این مركز پیشتر‌ اعلام كرده بود كه دولت برای تراز كردن بودجه، علا‌وه ‌بر استفاده از كل عایدات نفت‌خام صادراتی در سال 87، حدود 116 هزار و 521 میلیارد ریال (33 /12 میلیارد دلا‌ر) از موجودی حساب ذخیره ارزی برداشت كرده كه با توجه به كسری بودجه سال جاری میزان برداشت دولت از منابع حساب ذخیره ارزی نسبت به سال گذشته افزایش خواهد یافت.
از سوی دیگر، به دلیل عدم قطعیت منابع و بیش‌‌برآورد بخشی از منابع پیش‌بینی شده در بودجه سال جاری منابع و مصارف با مخاطرات جدی روبه‌رو است.
ضمناً اقدامات گذشته دولت نهم نیز این كسری بودجه را تشدید كرده است. افزایش نقدینگی برای جبران كسری بودجه، به جهت پرداخت حقوق كاركنان و هزینه‌هایی همچون پرداخت سود سهام عدالت از جمله اقدامات دولت نهم برای جلب آرای عمومی بود كه بی‌شك كشور را دچار مشكل خواهد كرد. از همین رو ادامه استقراض دولت از بانك مركزی برای جبران كسری بودجه، سبب افزایش نقدینگی خواهد شد كه تیم اقتصادی دولت نهم را بر سر دوراهی خطیری مبنی بر ادامه دمیدن بر كوره تند نقدینگی یا كاهش هزینه‌های جاری و عمرانی دولت قرار خواهد داد؛ امری كه در صورت گزیدن راه نخست به افزایش دوباره تورم و در صورت انتخاب دومین راه، به ایجاد نارضایتی عمومی و بیكاری منجر خواهد شد.

بنگاه‌های زودبازده و مسئله‌ای به نام بیكاری:هر چند بسیاری از كارشناسان اقتصادی و مسئولان مملكتی از قبیل رئیس دفتر بازرسی رهبری و رئیس مجلس، خواستار بازبینی سیاست اصلی دولت نهم درباره اشتغالزایی؛یعنی طرح بنگاه‌های زودبازده شدند، اما رئیس ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد در زمان انتخابات بر ادامه این راه تاكید كرد و رئیس دولت نهم كه قرار است مسئولیت دولت دهم را نیز برعهده گیرد، نیز بر باور خود به این طرح صحه گذاشت.
طرح بنگاه‌های زودبازده اقتصادی كه مطابق اعلام بانك مركزی و رئیس مركز پژوهش‌های مجلس، بالای 38 درصد انحراف از هدف برای آن گزارش شده است، به عقیده عده‌ای از كارشناسان، نه تنها به حل معضل بیكاری كه با تنزیل شاخص در سال‌های نخستین دولت نهم، كاهش یافت، كمكی نكرد بلكه از اصلی‌ترین طرح‌های اقتصادی دولت نهم در بحث افزایش بی‌رویه نقدینگی در جامعه بود.

در دولت نهم شاغل به كسی اطلاق شد كه در هفته یك ساعت كار كرده باشد كه این تعریف در دولت اصلاحات، بر مبنای اشتغال فرد در دو روز هفته بود. این نازل كردن شاخص، هرچند در سال‌های نخستین حربه‌ای به دست تیم اقتصادی دولت نهم داد تا با مانور بر كاهش نرخ بیكاری به زیر 10 درصد، مخالفان و منتقدان را به سكوت وادار كنند، اما با اعلام آمار بیكاری در روزهای گذشته (1 /11) كه از نرخ بیكاری در پایان دولت هشتم (8 /10) نیز بالاتر بود، این یقین را حاصل كرد كه این سیاست، توفیق مطلوبی در اشتغالزایی نداشته است، حتی با نازل كردن شاخص‌های اشتغال. لذا با توجه به عزم احمدی‌نژاد بر ادامه این راه، تیم اقتصادی دولت دهم وظیفه سختی در اقناع كارشناسان به ثمربخش بودن این طرح آزموده شده دارد كه بعید است قادر به انجام آن باشد.

معضلی به نام واردات و ورشكستگی صنایع داخلی:گزارش‌های موجود نشان می‌دهد كه میزان واردات کالا از رقم 99676 میلیون دلار در چهار سال پایانی دولت هشتم به رقم 183144 میلیون دلار در چهار سال دولت نهم افزایش یافته و 74 /83 درصد رشد کرده است. به گزارش آمارهای نشریه برنامه ارگان معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، میزان کالاهای وارداتی مصرفی نیز از رقم 12578 میلیون دلار در دوره چهار ساله 83-1380 به رقم 26362 میلیون دلار در دوره چهار ساله 87-1383 افزایش یافته و 5 /109 درصد رشد داشته است. همچنین سهم واردات کالاهای مصرفی از کل واردات از رقم 6 /12 درصد در چهار سال دوم دولت هشتم به 4 /14 درصد در چهار سال دولت نهم افزایش یافته و 8 /1 درصد بیشتر شده است. در همین حال ارزش واردات کالاهای مصرفی در سال 87 نسبت به سال 83 افزایش 7 /88 درصدی داشته است. البته باید به این ارقام افزایش 6 برابری واردات میوه و خشكبار در چهار سال گذشته نسبت به چهار سال قبل از آن را نیز اضافه كرد.

همچنین در این زمینه باید به گزارش مركز پژوهش‌های مجلس درباره سقوط نرخ رشد سرمایه‌گذاری صنعتی در كشور اشاره كرد كه با مقایسه آمار سال‌های 78 تا 86، نهایتاً به این نتیجه رسیده است كه نرخ رشد سرمایه‌گذاری صنعتی در سال 86، بدترین رقم طی سال‌های مورد بررسی بوده است. همچنین بنا بر گزارش نمادگرهای بانك مركزی در سه ماهه اول سال 87، 9 هزار و 263 فقره جواز برای تاسیس واحدهای جدید صنعتی صادر شد كه نسبت به سه ماهه اول سال 86، 6 /20 درصد كاهش داشته است. همچنین ارزش سرمایه‌گذاری موردنیاز برای تاسیس واحدهای جدید صنعتی 253 هزار و 379 میلیارد ریال در سال 87 بود كه نسبت به دوره مشابه سال 86، 3 /18 درصد كاهش نشان می‌دهد.

علیرضا محجوب، دبیركل خانه كارگر نیز با اشاره به اینكه در سال 88، مرگ و میر واحدهای صنعتی در كشور بر زایش‌ها پیشی خواهد گرفت، از تعطیلی 400 واحد صنعتی و بیكاری 200 هزار كارگر در كشور خبر داد. همچنین مطابق گزارش اتاق بازرگانی، از جامعه اطلاعاتی مورد بررسی این نهاد صنفی متشكل از 183 واحد صنعتی، تمامی این واحدها بحران‌زده توصیف شده‌اند.
در همین زمینه، برخی از مدیران صنعتی می‌گویند كه در چند سال گذشته، واردات محصولات صنعتی بلایی بر سر اقتصاد صنعتی ایران آورده است كه نمی‌توان از آن شاد بود و با خیالی آسوده از توسعه صنعتی سخن گفت. این عده بر این باورند طی چهار سال گذشته صنعت در ایران وارد كارزار نابرابری با واردات بی‌رویه شده است كه ادامه آن شكست صنعت ایران را به همراه خواهد داشت، بزنگاهی كه بی‌شك تیم اقتصادی دولت دهم را كه اقتصاد عادت كرده به واردات برای كنترل قیمت‌ها را دچار تحول كنند، به سختی خواهد آزمود.

وعده‌های زمین مانده مسكن مهر:3 سال پیش و در اوج گرانی مسكن، احمدی‌نژاد از آغاز طرحی خبر داد كه قرار بود با اجرای آن 5 /1 میلیون واحد مسكونی احداث و در اختیار اقشار آسیب‌پذیر قرار گیرد. تبلیغات وسیع در اطراف این طرح كه به عقیده كارشناسان، بلندپروازانه بود و غیرقابل اجرا، انتظارات بسیاری از خانواده‌هایی كه امیدی به خانه‌دار شدن نداشتند، دوباره زنده كرد ولی گذشت 3 سال از آن تاریخ و عدم واگذاری این واحدها به متقاضیانی كه سال هاست در این پروژه ثبت‌نام كرده و پول پرداخت كرده‌اند، به آرامی تبدیل به بحرانی برای دولت خواهد شد. دولت دهم و گروه اقتصادی این دولت به عنوان میراث‌دار دولت نهم، با چالشی عظیم در این راه روبروست كه بی‌شك هزینه و توان فراوانی برای حل آن احتیاج خواهد داشت، چرا كه بنا به گفته كارشناسان، برای ایجاد یك میلیون و 200 هزار واحد مسكونی، نزدیك به 18 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است كه قطعاً با توجه به مشكلات مربوط كسری بودجه دولت و كاهش درآمدهای دولتی، این موضوع قابل تحقق نخواهد بود.

بدهی‌های معوق دولت به نهادهای متعدد:آمارهای بانك مركزی از بدهی 28 هزار میلیارد تومانی دولت به بانك مركزی حكایت دارد. اگر بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی را كه به گفته مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی معادل 12 هزار میلیارد تومان است، به این عدد بیافزاییم، متوجه می‌شویم كه دولت فقط در این دو مورد معادل 40 هزار میلیارد تومان بدهكار است. دولت دهم به عنوان وارث این بدهی، در زمانی كه بانك مركزی بسیاری از منابع خود را از دست داده و سازمان تامین اجتماعی به دلیل به هم خوردن تناسب میان منابع و مصارف، در آستانه ورشكستگی قرار دارد، ماموریتی سخت برعهده دارد.

معضلی به نام سیستم بانكی:بر مبنای گزارش یک نهاد دولتی، شكاف منابع و مصارف نظام بانكی در پایان بهمن ماه منفی 154 هزار میلیارد ریال بوده است. این شكاف برای بانك‌های تجاری دولتی منفی 7 /62 هزار میلیارد ریال و برای بانك‌های تخصصی دولتی منفی 3 /103 هزار میلیارد ریال بوده است. این در حالی است كه شكاف منابع و مصارف بانك‌ها تنها در بانك‌های غیردولتی مثبت و به میزان 12 هزار میلیارد ریال بوده است. این نهاد مالی در جمع‌بندی این مسائل آورده است: تداوم روند موجود باعث تشدید مشکلات مالی بانک‌ها شده و در نهایت، تامین مالی کلیه فعالیت‌های اقتصادی مولد را متأثر كرده و رشد اقتصادی کشور را تضعیف خواهد كرد. بر این اساس، لازم است با در نظر گرفتن توان بانک‌ها در ارائه تسهیلات به بخش غیردولتی بر اساس توانایی آنها در جذب منابع سپرده‌ای، اعمال فشارهای بیرونی برای اعطای تسهیلات به بخش‌های مورد حمایت دولت توسط بانک‌های دولتی محدود شده و سیاست‌ها و تصمیمات مناسبی برای بهبود وضعیت تجهیز و تخصیص منابع در بانک‌ها به‌ویژه بانک‌های دولتی اتخاذ شود.

در بحث بدهی‌های نظام بانكی نیز آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد تا پایان آذر ماه سال 87 میزان کل مطالبات سیستم بانکی از بخش دولتی و غیر‌دولتی معادل 204 هزار میلیارد ریال است که از این میزان معادل 176 هزار میلیارد تومان میزان بدهی بخش غیر‌دولتی به سیستم بانکی است که این میزان بدهی نشان می‌دهد سرانه بدهی مردم ایران به سیستم بانکی بیش از 3 /2 میلیون تومان است. تمامی این موضوعات زمانی قابل بررسی است كه عنوان شود سخت‌گیری‌های مظاهری در سال‌های 86 و 87 ترمز این روند را به شدت كشید و در غیر این صورت عواقب شدید و نامنتظره‌ای در نظام بانكی ایران اتفاق می‌افتاد.

خارج كردن اقتصاد از زیر یوغ شركت‌های دولتی و شبه‌دولتی:نحوه اجرای سیاست‌های ذیل اصل 44 كه برخی از كارشناسان اعتقاد داشتند كه زمینه‌ساز جهش و پرش اقتصادی ایران خواهد بود، در حال حاضر وضعیتی را پیش آورده است كه نه تنها از سهم بخش دولتی در اقتصاد كاسته نشده است، بلكه بخش دولتی اقتصاد روز به روز فربه‌تر و بخش غیردولتی در حال انقباض بیش از پیش است.

بانک جهانی در گزارشی در این باره آورده است: شرکت‌های بزرگ دولتی اقتصاد ایران را در تسلط خود درآورده‌اند. شرکت‌های شبه‌دولتی نیز حضور فراگیر و گسترده‌ای در صنعت و فعالیت‌های تجاری و بازرگانی دارند. بیش از 60 درصد تولیدات صنعتی ایران توسط شرکت‌های دولتی عرضه می‌شود. بخش مالی نیز تحت سیطره و نفوذ بانک‌های دولتی است. هرچند بانک‌های خصوصی از اوایل دهه 2000 میلادی پا به عرصه فعالیت در نظام بانکی ایران گذاشتند. این گزارش با اشاره به روند خصوصی سازی در ایران نوشته است: طی سال‌های گذشته روند خصوصی سازی و آماده کردن بستری برای گسترش فعالیت بخش خصوصی کند بوده است. در جولای سال 2006 میلادی دولت طرح بزرگی را برای خصوصی سازی صنایع استراتژیک و بزرگ اعلام کرد که براساس آن بخشی از سهام شرکت‌های بزرگ دولتی مطابق اصل 44 قانون اساسی باید به بخش خصوصی واگذار شود. اجرایی شدن این برنامه به علت پایین بودن تقاضای بخش خصوصی برای خریداری بخش زیادی از سهام شرکت‌های بزرگ دولتی، تا حدی به تاخیر افتاده است.

براساس این گزارش، اقتصاد ایران باید به سمت اقتصاد دانش‌محور حرکت کند. این موضوع در دورنمای برنامه پنج ساله چهارم توسعه لحاظ شده است. علیرغم تلاش‌های زیاد بانک مرکزی، نرخ تورم ایران همچنان دو رقمی است. این موضوع موجب افزایش نگرانی بخش خصوصی و بی‌تمایلی آن برای افزایش سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال در اقتصاد ایران خواهد شد.

كلاف سردرگم اقتصادی:تمامی موارد فوق با در نظر گرفتن عواملی چون بالا بودن نرخ تورم در كشور، كلاف سردرگمی را برای تیم اقتصادی دولت دهم به‌وجود آورده است كه رهایی از آن به آسانی مقدور نخواهد بود. بیماری هلندی اقتصاد ایران كه از سال 76 گریبانگیر این كشور شده است، نقدینگی بالا، كسری بودجه سالانه و مستمر و نرخ تورم بالایی را به همراه داشته است كه اجازه تحرك را از اقتصاد كشور گرفته است.اگر سیاست‌های انبساطی سال‌های 85 و 86 كه با هدف فائق آمدن بر آمار بالای بیكاری اتخاذ شد، همچنان ادامه یابد،نقدینگی متعاقب كسری بودجه دولت كماكان روند شتابان افزایش خود را ادامه می‌دهد و در این صورت تورم، نارضایتی مردمی را سبب خواهد شد و اگر سیاست‌های انقباضی در پیش گرفته شود، وعده‌هایی كه دولت از ابتدای سال و با هدف پیروزی در انتخابات داده بود، محقق نشده و این بار نارضایتی‌های دیگری در كشور پدید می‌آید.

تیم اقتصادی دولت دهم با موجی از وعده‌ها از قبیل ادامه پرداخت سود سهام عدالت در شرایطی كه شركت‌های مشمول این سهام زیان‌ده هستند، ادامه پرداخت افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان، كاهش نرخ تورم، ادامه طرح نه چندان موفق بنگاه‌های زودبازده، ساخت 5 /1 میلیون واحد مسكونی وعده داده شده طرح مسكن مهر و ... با وجود كاهش درآمدهای نفتی و شكست در صادرات گاز در طرح‌هایی چون خط لوله گاز نوباكو، روبرو است كه از هم اكنون، تحقق این وعده‌ها و رسیدن به اهدافی چون كنترل تورم و كاهش نرخ بیكاری را به ماموریتی غیرممكن یا حداقل بسیار دشوار بدل كرده است.

+ + + + + + + + +

چینی ‌ها در بندر پهلوی سیگار تولید می ‌كنند:
مدیر عامل شركت دخانیات گفت: با یک كمپانی چینی به توافق رسیدیم تا در بندر انزلی سیگار تولید كنند.
وی افزود: برای تولید بهمن بلند با كمپانی چینی به توافق رسیدیم تا در بندر انزلی به تولید این سیگار بپردازند.

+ + + + + + + + +

ساخت مجسمه نیم تنه ندا آقا سلطان توسط مجسمه ساز آمریکایی پائولا اسلاتر:
مجسمه نیم تنه ندا آقا سلطان که توسط مجسمه ساز آمریکایی پائولا اسلاتر ساخته شده است، قرار است در راهپیمایی که مقابل انجمن شهر سانفرانسیسکو در 25 جولای برگزار می گردد رونمایی شود. انتظار می رود بیش از 20 هزار تن در این راهپیمایی شرکت کنند.

+ + + + + + + + +

رویتر: خامنه ای قادر به مهار اوضاع نیست:
خبرگزارى رویتر در گزارشی نوشت، جنگ قدرت پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران پایه هاى جمهورى اسلامى را به لرزه در آورده است. نشانه ای از اینكه خامنه اى بتواند مردم خشمگین را آرام كند یا بتواند دو باره اعتماد سیاستمداران و روحانیونی كه از او رانده شده اند را ‌بدست بیاورد، دیده نمى شود.

+ + + + + + + + +

ایران براى همیشه تغییر كرده و راه بازگشتى وجود ندارد:
یکی از اعضای ارشد سناى آمریكا در مصاحبه ای گفت، ایران براى همیشه تغییر كرده و راه بازگشتى هم وجود ندارد. رژیم حاکم اعتبار خود را در میان مردم از دست داده و تنها دلیل بر سر كار ماندن آن استفاده از زور و خشونت و سركوب علیه معترضان است.
سناتور لیندزى گراهام عضو جمهوریخواه كمیته نیروهاى مسلح سناى آمریكا و یكى از دو سناتور تنظیم كننده لایحه جدیدى كه شركت هاى فروشنده تكنولوژی هاى شنود مكالمات و مكاتبات اینترنتى در ایران را مشمول مجازات مى كند، درباره هدف این لایحه گفت، آنچه من به همراه سناتور دموكرات چاک شومر در پى آن هستیم این است كه فناوریهاى جدید علیه مردم ایران مورد استفاده قرار نگیرد. لایحه ما مى گوید هر شركتى كه تجهیزات سركوب اینترنتى را براى جلوگیرى از تماس مردم ایران با یكدیگر و با جهان بیرون در اختیار رژیم تهران قرار دهد، از انجام معاملات با آمریكا محروم مى شود. بدترین كارى كه مى توان كرد این است كه مشتاقان آزادى در ایران را از آزادیها محروم كرد.
وى در پاسخ به این پرسش كه همكارى شرکت های زیمنس و نوکیا با رژیم تهران در زمینه فروش تجهیزات شنود و كنترل اینترنت براى آنان چه پیامدهایى خواهد داشت؟ گفت، امیدوارم عواقب آن سنگین و زودرس باشد. این شركتها هیچ خدمتى به جهان آزاد نمى كنند. لایحه ما حامیان بسیارى در دو حزب دارد. اكثریت در آمریكا از راست و چپ مى دانند مردم ایران از دست حكومتشان به ستوه آمده اند. این وظیفه من نیست كه به مردم ایران بگویم چگونه حكومتى داشته باشند، اما وقتى مردم براى اعتراض به سركوب و رژیمى كه خارج از معیارهاى بین المللى عمل مى كند پا به خیابان مى گذارند، وظیفه ما این است كه با صداى رسا از آنها حمایت كنیم و در كنارشان بایستیم و اطمینان بیابیم شركتهایى كه به این رژیم سرکوبگر كمک مى كنند باید بهاى آن را بپردازند.
سناتور گراهام در پاسخ به این سئوال كه آیا فكر مى كنید از طریق گفتگو بتوان رفتار رژیم تهران را تغییر داد، گفت، من فكر مى کنم ایران براى همیشه تغییر كرده است و راه بازگشتى هم وجود ندارد. اگر ما با این رژیم بر سر میز مذاكره بنشینیم، در واقع علیه مردم ایران مذاكره مى كنیم. با تمام احترامى كه براى رئیس جمهور و وزیر خارجه قائلم، باید از آنها بپرسم ما قرار است با چه كسانی مذاكره کنیم. با افرادى كه تنها به دلیل ارعاب قدرت را در دست دارند. اعتقاد من این است كه رژیم حاکم اعتبار خود را در میان مردم ایران از دست داده است و تنها دلیل بر سر كار ماندن آنها استفاده از زور و خشونت و سركوب است. من ترجیح مى دهم وقت و انرژیمان را صرف كمک به مردم ایران كنیم كه خواهان تغییر هستند.

+ + + + + + + + +

فرانسه: تحریم ها علیه رژیم تهران سخت تر می شود:
خبرگزاری «ریا نووستی»/ "برنار کوشنر" وزیر امور خارجه فرانسه روز سه شنبه اعلام کرد که پاریس مسئله اعمال تحریمات جدید علیه ایران را بررسی خواهد کرد. وی ابراز امیدواری نمود که مردم ایران درک کنند که چنین تحریماتی علیه حکومت این کشور است نه علیه ملت آن.

+ + + + + + + + +

مسکو و واکنش به شعار مرگ بر روسیه در تهران:
سفیر ایران در مسکو گفته است که روسیه دیدگاه معقولی نسبت به انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری ایران دارد و در عین حال وزارت خارجه روسیه نیز در واکنش به شعار "مرگ بر روسیه" که روز جمعه گذشته در خیابان های تهران طنین انداز شد، گفته است تعداد شعاردهندگان انگشت شمار بوده است.
در جریان برگزاری راه پیمائی روز آدینه گشته معترضان پایتخت، مردم تهران با سر دادن شعار "مرگ بر روسیه" پرچم آن کشور را به آتش کشیدند.
وزارت خارجه روسیه می گوید که افکار عمومی در ایران دیدگاه مثبتی به روابط ایران و روسیه دارد و شعار دهندگان ضد روسی تعداد انگشت شماری در این کشور هستند.
روس ها اعتقاد دارند ملت ایران ملتی رشید و بالغی است. روسیه برخلاف غربی ها که اسلام ستیز اند و دارای رویکرد منفی نسبت به انقلاب اسلامی ایران هستند، نگاهی منطقی به انقلاب اسلامی دارد
سفیر ایران در روسیه:گزارش ها از ایران حاکی از آن است که در هفته های اخیر و پس از تلاش برای سرکوب اعتراض های مردمی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران، بخشی از افکار عمومی این کشور، به نقش روسیه در تحولات اخیر ایران مظنون شده است.
دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه، اولین مقام خارجی بود که پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران، به محمود احمدی نژاد تبریک گفت.
آقای احمدی نژاد سه روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، برای شرکت در اجلاس سران رهبران سازمان همکاری شانگهای به روسیه سفر کرد.
ملاقات روسای جمهور ایران و روسیه در جریان این سفر، محدود به مصافحه آقایان احمدی نژاد و مدودف بود.
مطابق پروتکل های تشریفاتی این سفر، آقای احمدی نژاد برای دیدار با رئیس جمهوری روسیه در مقبال دوربینهای تلویزیونی و عکاسان، به سوی او حرکت کرد اما ملاقات دوجانبه ای که پیشتر برخی از رسانه ها از احتمال انجام آن خبر داده بودند، صورت نگرفت.
سفیر ایران: روسیه دیدگاه معقولی نسبت به ایران دارد
محمودرضا سجادی، سفیر ایران در مسکو در گفت و گو با خبرگزاری نیمه رسمی فارس، درباره دیدگاه روسیه نسبت به انتخابات بحث انگیز ریاست جمهوری ایران، گفته است که "روس‌ها بسیار معقول با این انتخابات برخورد کردند."
آقای سجادی گفته است که روس‌ها موضوع را یک موضوع داخلی جمهوری اسلامی اعلام کرده و دخالت دیگران در این قضیه را منطقی ندانستند.
پس از تحمیل قرارداد ترکمنچای به ایران، الکساندر گریبایدوف، وزیر مختار روسیه در دربار فتحعلی شاه به همراه اعضای سفارت این کشور در تهران، به دست مردم خشمگین کشته شد
چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات ایران و سفر محمود احمدی نژاد به این کشور، در حالی که اعتراض های مردمی به نتایج انتخابات در ایران فراگیر شده بود، دولت روسیه "نمایشی بودن" تبریک اعلام انتخاب محمود احمدی نژاد را تکذیب کرد و گفت مسائل مربوط به این انتخابات باید براساس قوانین ایران حل شود.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته بود که کشورش "هرگز به اقدامات نمایشی دست نمی زند."
به اعتقاد برخی کارشناسان، مردم ایران به دلیل دخالت های تاریخی روسیه تزاری در این کشور از جمله تحمیل جنگ فراگیر بین دو کشور و جدا شدن چندین شهر قفقاز از ایران، دیدگاه مثبتی به سیاست های روسیه در ایران ندارند.
ماجرای رفتار الکساندر گریبایدوف، وزیر مختار روسیه در دربار فتحعلی شاه که به عهدنامه ترکمنچای منجر شد و چپاول نسخ خطی کتابخانه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل که اینک در موزه سنت پیترزبورگ نگهداری می شود، از جمله خاطرات تلخ تاریخی از سیاست های روسیه در ایران است.
برخی از چهره های سیاسی و آکادمیک ایران نیز اعتقاد دارند که پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد نیز، روسیه با آنچه که "کارت ایران" می خوانند، هنوز در صحنه بین المللی "بازی" می کند.
به اعتقاد این گروه تاخیر مکرر در بهره برداری از نیروگاه اتمی بوشهر که روسیه پیمانکار آن است و روگردانی مسکو از همراهی با ایران در مذاکرات تعیین رژیم حقوقی دریای خزر از جمله آشکارترین این سیاست ها است.
برخی از ناظران مسائل بین المللی در ایران می گویند هرچند آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، در جریان سفر نزدیک به دو سال پیش ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری وقت روسیه به تهران گفت که "تصویر ملت روسیه در ذهن ما، تصویر روشن و خوبی است" اما واکنش های شهروندان ایرانی در جریان وقایع اخیر این کشور نشان می دهد که در ذهن گروهی از مردم این کشور روسیه بیش از آنچه که رهبران ایرانی و حتی روسی تصور می کنند، در حوادث دور و نزدیک ایران مقصر است.

+ + + + + + + + +

فیگارو؛ پاسداران انقلاب، حاکمان واقعی ایران:
فیگارو 22 ژوئیه 2009 برابربا 31 تیر ماه دیدگاههای خود را در باره ایران اینگونه مینویسد : از هنگام سرکوب تظاهر کنندگان مخالف احمدی نژاد در ایران ، نقش سپاه پاسداران در کشورافزایش یافته است. نقاب ها از چهره ها فرو افتاده است. نیرویی که از دیر باز« ارتش سایه » نامیده می شد، خود را اربابان تازه ایران می دانند.
یک عضو سابق نیروهای زبده رژیم گفت ؛ که از آغاز بحران سیاسی در ایران، حفاظت تهران در دست سپاه می باشد. در تلویزیون دولتی، هرروز بر ساعات برنامه های خنثی سازی « انقلاب مخملی» افزوده می شود.
قدرت پاسداران روز بروز افزایش می یابد، از این پس آنان همه قدرت را در دست دارند. سردار یدالله جوانی، رئیس اداره سیاسی - عقیدتی سپاه پاسداران، در آخرین اعلامیه اش که روز دوشنبه 29 تیر ماه ، در سایت خبرگزاری سپاه پاسداران درج شده است گفت« انتخابات 22 خرداد به ما اجازه داد تا قدرت را در دست بگیریم. این یک تغییر سیاسی بزرگ می باشد».
برملا شدن رازی پنهان!از آغاز برپایی سپاه پاسداران در سی سال پیش « سپاه تبدیل به یک مجموعه سیاسی- اجتماعی-اقتصادی شده است، و نفوذ آن حتی در کوچکترین گوشه های زندگی در جامعه گسترش یافته است».
در یک پژوهش تازه صدو پنجاه صفحه ای، در باره سپاه پاسداران که از سوی موسسه آمریکایی (Think-Tank American Random Corporation)، انجام شده است، تخمین زده می شود که پاسداران امروز یک نیروی 130 هزار نفری می باشند، و با نیرو های بسیجی زیر فرمان خود تظاهرات را سرکوب می کنند.
زمان تغییر کرده است، هنگامی که آیت الله خمینی سپاه پاسداران را به موازات ارتش بنیاد نهاد برای مبارزه با کودتای احتمالی ارتش بود، ولی به سرعت پاسداران نقش دو گانه ای را بازی کردند: مبارزه با دشمن خارجی، عراق صدام حسین، و شکار مخالفان داخلی.
دو مکتب تفکر:پس از پایان جنگ ایران و عراق (1988-1980)، نفوذ سپاه گسترش زیادی یافت و ماًموریت های دیگری به آن واگذار شد. رزمندگان سابق اکنون قهرمانان ملی بشمار می آمدند. مسئولیت های بزرگ اقتصادی به آنان واگذار شد، از اداره صنایع نفت گرفته تا خریدهتل های لوکسی که توسط بنیاد های مذهبی مصادره شده بودند.
قدرت تازه ای که نمی توانست هیچ رقیبی را تحمل کند. نمونه آن بستن فرودگاه بین المللی تازه تاًسیس امام خمینی در تهران، که بهره برداری آن به یک شرکت ترک واگذار شده بود.
بنظر ( Random Corporation)، قدرت پاسداران روحانیون را نیز تهدید می کند، این نیروی گسترش یافته در زمینه های انرژی اتمی و موشک سازی، با در دست داشتن بازار سیاه، به واردات قاچاق از طریق شش اسکله ای که در بنادر ایران در اختیار آنان است می پردازد.
در پایان جنگ ایران و عراق، پس از یک توقف کوتاه دانشگاهی، برخی از پاسداران به سیاست روی آوردند. در آغاز سال 2000 میلادی ، دو مکتب تفکر، در سپاه پاسداران به موازات هم بوجود آمد. در یکسو « واقع بینان» مانند علی لاریجانی رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی، و یا محسن رضائی، سرکرده سابق سپاه پاسداران که در سال 1997 لباس نظامی را کنار گذاشت، وامیدش را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی ایران از دست داده است. و از سوی دیگر « بنیاد گرایان» که اداره برخی از صنایع استراتژیکی مانند نفت را در دست دارند، و تمایلی به آشتی و بازگشایی ایران بسوی غرب ندارند. همین گروه بودند که برای حفظ منافع کلان اقتصادی خود، رهبر را برای پشتیبانی از احمدی نژاد تحت فشار گذاشتند. اصلاح طلبان و تظاهر کنندگان به آن کودتا لقب دادند.
شایعات زیادی در باره انتصاب سردار رستم قاسمی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران به وزارت نفت شنیده می شود. سردار جوانی رئیس اداره سیاسی عقیدتی سپاه پاسداران، در گفتگوی خود با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا گفت:«امروز دو جریان دیده می شود، کسانی که از انقلاب و تثبیت آن دفاع می کنند، و کسانی که خواهان واژگونی آن می باشند»، برای «حفظ نظام» باید قدرت را در دست گرفت.

+ + + + + + + + +

موضع گیری مقتدی صدر علیه جمهوری اسلامی:
پس از مدت ها سکوت، مقتدا صدر روحانی جنجالی عراق که برای سفری به سوریه رفته است، طی سخنانی از کشورهای عرب خواست حضور خود را در عراق پررنگ تر کنند تا سایر کشورها از جمله ایران از شرایط ناامن عراق به باور او سوء استفاده نکنند. وی که روز دوشنبه برای سفری دو روزه به دمشق رفته بود، با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه دیدار و گفت وگو کرد. این روحانی شیعه عراق درباره ادعای مطرح شده در مورد دخالت ایران در عراق تصریح کرد؛ در حقیقت دستان زیادی هستند که امنیت عراق را به بازی گرفته اند و تنها ایران نیست. هر کسی می خواهد از این ناامنی سهمی داشته باشد. مقتدی صدر گفت؛ نبود اعراب در عراق موجب ایفای نقش ایران و دیگر کشورها در عراق شده است.

امیدوارم اعراب نقش خود را در قبال عراق ایفا کنند تا دست دیگر کشورها را در عراق قطع کنند.



هم میهنان با رسیدن به پایان خبرهای امروز تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران، برقرارآئین ریشه ای وکوبنده تندر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر